بر اساس روایاتی که از رسول خدا(ص) و اهلبیت(ع) نقل شده است، منابع علم امامان معصوم(ع) از طریق پیامبر اکرم(ص)، ارتباط با فرشتگان، منابع مکتوب و مخصوصی که تنها در اختیار آنحضرات(ع) قرار دارد و الهام به دست میآید.[1] از آنجا که امامان معصوم(ع) همه از منابع واحدی بهرهمند میشوند، در نتیجه علم آنها نیز یکی است. بر این اساس میتوان تمام ائمه(ع) را عالم آلمحمد(ص) به شمار آورد. در همین راستا از ائمه چنین وارد شده است:
- امام باقر(ع) از رسول خدا(ص) نقل میکند: حدیث آلمحمد(ص) صعب و مستصعب(مشکل و سخت) است، جز فرشته مقرب یا پیامبر مرسل یا بندهای که خدا دلش را به ایمان آزموده، به آن ایمان نمیآورد. پس هر حدیثی که از آلمحمد(ص) به شما رسید و در برابر آن دل شما آرامش یافت و آنرا آشنا دیدید، بپذیرید. و هر حدیثی را که دل شما آنرا نپذیرفت، آنرا به خدا و پیامبر(ص) و عالم آلمحمد(ص) رد کنید...».[2]
- امام صادق(ع) در ذیل آیهی «اللَّهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ»،[3] فرمود منظور از «مَثَلُ نُورِهِ»، رسول خدا(ص)، «کمِشْکاةٍ»، سینه آنحضرت(ص)، «فِیها مِصْباحٌ»، مصباح نور علم، «الْمِصْباحُ فِی زُجاجَةٍ»، علم رسول خدا(ص) است که بر دل امام علی(ع) صادر شد... سپس آنحضرت(ع) فرمود «یوقَدُ مِنْ شَجَرَةٍ مُبارَکةٍ زَیتُونَةٍ لا شَرْقِیةٍ وَ لا غَرْبِیةٍ»، امام علی(ع) است که نه یهودی است و نه نصرانی. امام صادق(ع) در ادامه فرمود: «یکادُ زَیتُها یضِیءُ وَ لَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نارٌ»، نزدیک است که علم از سوی عالم از آلمحمد(ص) صادر شود...».[4]
مشخص است دو روایت بالا، عنوان «عالم آل محمد» را ویژگی تمام ائمه(ع) میدانند؛ اما با این وجود، بر اساس برخی از روایات، امام رضا(ع) به صورت خاص عالم آلمحمد(ص) معرفی شده است:
امام کاظم(ع) به فرزندش، اسحاق فرمود: «برادر شما علی بن موسی(ع) عالم آل محمد(ص) است، مسائل خود را از وی بپرسید، و مطالب او را نگهداری کنید. من از پدرم جعفر بن محمد(ع) مکرر شنیدم که فرمود: عالم آل محمد(ص) در صلب و ذریه تو است، ای کاش من او را میدیدم، وی با امیرالمؤمنین(ع) همنام است».[5]
نقلهای دیگری نیز وجود دارد که در آنها از امامهای دیگر هم با عنوان «عالم» و یا «عالم آل محمد» یاد شده است:
- عبداللَّه بن نجاشی به مذهب زیدیه اعتقاد داشت. وی از عمار سجستانی خواست تا از امام صادق(ع) اجازه ملاقات بگیرد. آنحضرت(ع) در این ملاقات، کرامتی از خود نشان داده و خطاب به او فرمودند: به یاد میآوری روزی را که از مقابل عدهای میگذشتی و آب ناودان به لباس تو ترشح کرد. تو هم گفتی: نجس است و خود را با لباسهایت در نهری انداختی و بچهها جمع شدند و بر تو خندیدند! چه چیزی تو را وادار کرد که آن کار را انجام دادی؟ عبداللَّه به عمار گفت: چرا این قضیه را به امام(ع) گفتی؟ عمار گفت: نه به خدا سوگند من به او خبر ندادم. وقتی که آنها از مجلس امام(ع) بیرون آمدند، عبدالله گفت: ای عمار! شهادت میدهم فقط ایشان عالم آلمحمد(ص) است، نه کسی دیگر.[6]
- شقیق بلخی گفت: سالی به حج رفتم. در بین راه کراماتی از یک جوان دیدم که باعث تعجبم شد. بعد از مدتی آنجوان را در مکه دیدم که جماعتی اطراف او هستند و از او مسائل حلال و حرام را میپرسیدند. از اطرافیان خود پرسیدم: این جوان کیست و نامش چیست؟ گفتند: او ابو ابراهیم، عالم آلمحمّد(ص)، موسی بن جعفر(ع) است.[7]
بر اساس برخی از روایات، مشخص میشود که برای رعایت تقیه، راویان حدیث به جای استفاده از نام اصلی آنحضرات، از القابی؛ مانند عالم استفاده میکردند؛ که در بیشتر موارد، مراد از لقب «العالم»، وجود مقدس امام کاظم(ع) است.[8]
[1]. «منابع علم امام (ع)»، 3024.
[2]. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 1، ص 401، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.
[3]. نور، 35.
[4]. شیخ صدوق، محمد بن علی، توحید، محقق، مصحح، حسینی، هاشم، ص 157 – 158، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، 1398ق. شبیه این روایت با کمی تغییر از امام باقر(ع) نیز صادر شده است؛ همان، ص 158.
[5]. طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری بأعلام الهدی، ص 328، تهران، دار الکتب الاسلامیة، چاپ سوم، 1390ق
[6]. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 47، ص 153 – 154، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403ق.
[7]. طبری آملی، محمد بن جریر، دلائل الامامة، ص 319، قم، بعثت، چاپ اول، 1413ق.
[8]. خصیبی، حسین بن حمدان، الهدایة الکبری، ص 313، بیروت، البلاغ، 1419ق؛ اعلام الوری بأعلام الهدی، ص 355؛ ر. ک: «لقب عالم برای امام کاظم(ع) و فقیه برای امام هادی(ع)»، 108202.