کتاب احصاء العلوم فارابی،[1] کتابی ارزشمند در طبقهبندی دانشهای رایج در روزگار قدیم است که تأثیر مهمی بر آثار نویسندگان شرق و غرب در تبویب(دستهبندی) دانشها و بخشبندی مباحث فلسفی برجای نهاد. همانگونه که از نامش پیدا است، تقریبا کتابی مشتمل بر تمام علوم متداول آن عصر بود.
فارابی فصل اول کتاب را به علم زبان و شاخههای آن یعنی لغت، صرف، نحو، شعر، نحوه نوشتن و خواندن اختصاص داد. در فصل دوم به علم منطق پرداخت. در فصل سوم مباحث علم ریاضی و شاخههای آنرا مطرح کرد. فصل چهارم آنرا به علوم طبیعی و الهی اختصاص داد. علوم مدنی(اخلاق و سیاست) و فقه و کلام، را نیز در آخرین فصل، یعنی فصل پنجم آورده است.
دلیل جمع شدن علوم طبیعی و الهی در فصل چهارم علاوه بر اینکه روش متداولی بوده که ظاهرا از فیلسوفان یونان به ارث رسیده بود، احتمالا به دلیل ارتباط بین دو علم میباشد؛ یعنی فیلسوف واقعی کسی است که بتواند از دل طبیعت و فیزیک، ماوراء طبیعت و متافیزیک را اثبات کند. علاوه اینکه از نظر اصول تربیتی و قواعد تعلیم و تعلم، رعایت ترتیب لازم است؛ فهم و تأمل در طبیعت برای مبتدیان در علوم الهی میتواند مقدمه و تمرین ذهنی محسوب شود.
[1]. ابونصر محمد بن محمد فارابی (متولد 259 قمری/ 872 م در فاراب – وفات 339 قمری/ 950 م. در دمشق) از بزرگترین فلاسفه و دانشمندان ایرانی عصر طلایی اسلام است.
فارابی در علم، فلسفه، منطق، جامعهشناسی، پزشکی، ریاضیات و موسیقی تخصص داشت. بیشترین آثار او در زمینهی فلسفه، منطق، جامعهشناسی و همچنین دانشنامهنویسی بود. وی نخستین فیلسوفی است که در دورۀ اسلام ظهور کرد و روی همین اصل او را «استاد الفلاسفه» مینامند. فارابی به مکتب نوافلاطونی تعلق داشت که سعی داشتند تفکرات افلاطون و ارسطو را با الهیات توحیدی هماهنگ کنند و در فلسفه اسلامی نیز از جمله اندیشمندان مشائی محسوب میشود. فارابی شرحهای ارزشمندی بر آثار ارسطو نگاشت و به سبب همین او را معلم ثانی خواندهاند. وی آثاری نظیر الجمع بین الرایین، اغراض مابعدالطبیعه، فصوص الحکمه و احصاء العلوم را از خود به یادگار نهاده است. در قرون وسطی آثاری چند از او به زبان لاتین برگردانده شده و او به خوبی در غرب نیز شهرت یافته است. ر. ک:
http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D8%A8%DB%8C