به نظر میرسد برای روشنشدن موضوع و یافتن پاسخ این سؤال، چند پرسش باید مطرح شود؛ اولین پرسش این است که آیا مقصود از خالق و اله دو وجود و دو شخص مستقل است؟ یا دو صفت از یک شخص؟!
اگر مراد دو شخص مستقل باشد از نظر فلسفی وجود دو مبدئی که مستقل از یکدیگر دارای تأثیر باشند محال است؛ چون مستلزم محدودیت در هر دو و موجب نقص و نیاز در هر کدامشان خواهد شد؛[i] و اگر منظور دو صفت از یک شخص باشد از نظر فلسفی صفات واجب الوجود، با ذات واجب و با هم متحدند؛ چون اختلاف صفات موجب ترکیب ذات و ترکیب ذات مستلزم نقص و نیاز است.[ii]
پرسش دوم این است که منظور از خالقیت و الوهیت چیست؟ اگر معنای دقیق و حقیقیِ خالق منظور باشد، نمیتوان آنرا جدای از الوهیت در نظر گرفت؛ چون خالق به معنای حقیقی همان فاعل در اصطلاح فلسفی است، و فاعل از نظر فلسفه اعطا کنندهی وجود است؛ و الوهیت به معنای نیروی قهاری است که مسلط بر همه است و همه در مشکلات به او پناه میآورند. قهرا موجودی که خالق حقیقی و وجود دهندهی موجودات است، دارای نیروی قهار است؛ یعنی فاعل و خالق بر تار و پود مخلوق تسلط دارد، و مخلوق در اصل وجود خود و در تمام افعال و حرکات خود محتاج به خالق است و این همان معنای الوهیت خالق است.
به نظر میرسد منشأ اشتباه این است که خالق را به معنای عرفی در نظر میگیرند که در حقیقت خالق نیست. مثلا بنّا را خالق ساختمان میدانند درحالی که از نظر فلسفی بنّا خالق نیست، بنّا جمعکنندهی اجزای ساختمان کنار هم است و به اصطلاح فلسفی معدّ است.
گفتنی است؛ نظریه ماتریکس که در پرسش آمده نظریهای قابل پذیرش نیست.[iii] مطالبی که از آیین مشرکانه میترائیسم در پرسش نقل شده، به خیالبافی شبیه است، چون استدلالی برای آن بیان نشده است.
[i]. ر. ک: «توحید از نگاه عقل»، 2975؛ «امتناع تعدد واجب الوجود»، 9504.
[ii]. ر. ک: «توحید صفاتی»، 7086؛ «وحدت بین صفات ذاتی خدا»، 19220.
[iii]. ر. ک: «معنای ماتریکس»، 124130.