آیاتی که در پرسش به آنها اشاره شد، با هم ناهمخوان نیستند؛ زیرا آیه: «إِنَّکَ مَیِّتٌ وَ إِنَّهُمْ مَیِّتُون»،[i] اشاره به مرگ طبیعی و مادی دارد که همه موجودات و انسانها از جمله پیامبر اسلام(ص) را دربر میگیرد. به این مرگ عمومی در آیات دیگر اشاره شده است شده است؛ مانند آیه 57 سوره عنکبوت: «کُلُّ نَفْسٍ ذائِقَةُ الْمَوْتِ»، آیات 26 و 27 سوره رحمان: «کُلُّ مَنْ عَلَیْها فانٍ، وَ یَبْقى وَجْهُ رَبِّکَ ذُو الْجَلالِ وَ الْإِکْرامِ»، آیه 182 سوره آل عمران، آیه 35 سوره انبیاء و ...
منظور از مرگ در آیات یاد شده همان مرگ مادی است که با فرارسیدن آن، زندگی مادی موجودات در این دنیا تمام میشود، ولی روح انسانى همچنان در عالم برزخ باقی خواهد ماند: «وَ مِنْ وَرائِهِمْ بَرْزَخٌ إِلى یَوْمِ یُبْعَثُونَ».[ii]
اما در آیاتی مانند «وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلُوا فی سَبیلِ اللَّهِ أَمْواتاً بَلْ أَحْیاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یرْزَقُونَ»؛[iii] و «وَ لا تَقُولُوا لِمَنْ یُقْتَلُ فی سَبیلِ اللَّهِ أَمْواتٌ بَلْ أَحْیاءٌ وَ لکِنْ لا تَشْعُرُون»،[iv] که نشانگر آن است که کشتهشدگان در راه خدا مرده نیستند، بلکه نزد پروردگارشان روزی میخورند، ناظر به زندگی برزخی ارواح بعد از مرگ است،[v] نه زندگى جسمانى و مادى.
شاید این پرسش پدید آید که زندهبودن در برزخ اختصاصی به شهیدان ندارد، پس چرا تنها آنان به عنوان افرادی زنده معرفی شدهاند؟
که در پاسخ باید گفت که حیات برزخی نیز متفاوت است. برخی در عذاب شدیدند، برخی مانند خوابیدگانی هستند که روز قیامت از خواب بیدار میشوند و برخی مانند شهیدان نیز در زندگی برزخی ویژهای همراه با نعمتهای خداوند به سر میبرند.
آیهای که شهیدان را اینگونه زنده اعلام میکند، دلالتی بر انحصار نداشته و بیان نمیکند که دیگر اولیای الهی مانند پیامبران نیز از این نعمت همجواری با خداوند در عالم برزخ برخوردار نخواهند بود.
توضیح آنکه حیات پس از مرگ برای همگان قطعی است؛ امّا شهید و هر کسی که در حدّ و مقام او باشد، زندگی برزخی ویژه، والاتر و برتر از زیست برزخی افراد عادی دارد.
شهیدان هماکنون از زندگی ویژه برزخی برخوردارند و در آن برزخ که روضهای از ریاض بهشت است، از رزق و نعمت و فضل الهی بهرهمندند .... بر زندهبودن شهیدان، آثاری حقیقی مترتّب است که نشاط و نعمت سرشار و بیزوال که آنان را دربر گرفته است، یکی از آنها است ... شهید، با هوش و با آثار عملی از این دنیا به نشئه دیگر میرود؛ از اینرو به امور دنیا آگاه است و از دنیا خبر مسرّتبخش میگیرد. او مستمر استبشار میکند؛ یعنی نشاط از راه بشارت میطلبد تا مسرور گردد و خداوند یا مدبّران الهی، حال مؤمنان سالک و رهپویان ملحق نشده را به شهدا مژده میدهند و آنها خوشحال میشوند.[vi]
[i]. زمر، 30.
[ii]. مؤمنون، 100.
[iii]. آل عمران، 169.
[iv]. بقره، 154.
[v]. شریف لاهیجی، محمد بن علی، تفسیر شریف لاهیجی، ج 1، ص 402، تهران، دفتر نشر داد، چاپ اول، 1373ش؛ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 3، ص 170، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، 1374ش.
[vi]. ر. ک: جوادی آملی، عبدالله، تفسیر تسنیم، ج 16، ص 176-177، قم، مرکز نشر اسراء.