همانگونه که میدانید، «غیبت» از گناهان کبیره است که در آیات و احادیث به شدت از آن نهی شده است.
در همین راستا و در نکوهش این گناه کبیره، تعبیری از پیامبر اسلام(ص) و ائمه(ع) نقل شده است که «غیبت»، خورشت و غذای سگهای دوزخ است:
«... فَقُلْتُ: زِدْنِی یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ! قَالَ: اجْتَنِبِ الْغِیبَةَ فَإِنَّهَا إِدَامُ کِلَابِ النَّارِ ...»؛[1] در این روایت، امام علی(ع) در سفارش به نوف بکالی فرمود: از غیبت دوری کن که خورشت سگهای جهنم است.
در تعبیری دیگر آمده است: «الغیبة قوت کلاب النّار»؛[2] غیبت غذای سگهای دوزخ است.
اما اینکه آیا در جهنم، سگ وجود دارد، یا سگ در این روایات کنایه از چیز دیگری است؟ شارحان حدیث نظراتی را ارائه نمودهاند:
- ممکن است منظور از سگهای جهنّم، خود غیبتکنندهها باشند که در جهنّم به صورت سگ ظاهر میشوند؛ چرا که غیبت به تدریج روح انسان را تبدیل به موجودات درندهای مانند سگ میکند؛ یعنی غیبت برای انسان، اخلاق و روح سگی میسازد.
در این راستا تعالیم دینی میگویند، اصل بهشت و جهنم هم اکنون موجود است؛[3] اما افرادی که باید در آنجا ساکن شوند و برخی عذابها موجود نیستند؛ یعنی این خود انسان است که آتش جهنم،[4] سگ جهنم، و گرگ جهنم میشود؛ عملکرد انسان است که مار و عقرب، و درخت زقوم را درست میکند.[5] به بیان دیگر، آتش جهنم را خود ما میافروزیم، زقوم جهنم را ما میکاریم و مار و عقرب جهنم را خود ما ایجاد میکنیم.
بر اساس این نظر، غیبتکننده در دوزخ گاه به صورت سگ درآمده، و گناه غیبت او نیز خورشت وی در آنجا خواهد بود؛ چرا که غیبت افراد به منزله خوردن گوشت آنها است. چنانکه در قرآن و احادیث چنین تشبیهی وجود دارد؛[6] از اینرو میتوان غیبت را خورشت سگهای جهنّم دانست که همان دوزخیانند.
البته ممکن است اینکه برای غیبتکنندگان، تعبیر سگ به کار رفته، برای نشاندادن شدت زشتی گناهشان و نکوهش خودشان باشد، نه آنکه آنان واقعا به شکل فیزیکی سگ درآیند.
- البته شاید خداوند -به عنوان یکی از وسائل عذاب- حیواناتی مانند سگ را آفریده و آنان را در دوزخ قرار داده تا غیبتکنندهها را -به سزاى غیبتی که انجام دادند- پیش آنها بیندازند که طعمه آنها شوند. پس به این اعتبار غیبت در روایات، خورشت آنها اعلام شده است.[7]
گفتنی است، اینگونه نیست که با یکبار طعمهشدن، کار آنان پایان یابد؛ بلکه دوزخیان نخواهند مرد و همواره با عذابهای گوناگون مجازات خواهند شد.
[1]. شیخ صدوق، امالی، ص 209، بیروت، اعلمی، چاپ پنجم، 1400ق.
[2]. لیثی واسطی، علی، عیون الحکم و المواعظ، محقق، مصحح، حسنی بیرجندی، حسین، ص 45، قم، دار الحدیث، چاپ اول، 1376ش.
[3]. ر. ک: «وجود بهشت و جهنم در حال حاضر».
[4]. «... فَاتَّقُوا النَّارَ الَّتی وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجارَةُ...». بقره، 24؛ تحریم، 6.
[5]. «أَ ذلِکَ خَیْرٌ نُزُلاً أَمْ شَجَرَةُ الزَّقُّومِ ... إِنَّها شَجَرَةٌ تَخْرُجُ فی أَصْلِ الْجَحیمِ». صافات، 62- 64.
[6]. «... وَلا یَغْتَبْ بَعْضُکُمْ بَعْضاً أَ یُحِبُّ أَحَدُکُمْ أَنْ یَأْکُلَ لَحْمَ أَخیهِ مَیْتاً فَکَرِهْتُمُوهُ...». حجرات، 12.
[7]. ر. ک: آقا جمال خوانساری، محمد، شرح بر غرر الحکم و درر الکلم، محقق، مصحح، حسینی ارموی محدث، جلالالدین، ج 1، ص 299، قم، دارالحدیث، چاپ اول، 1376ش.