امام علی(ع) در یکی از خطبههایش در مورد فضیلتها، سابقه و رشادتهای خود در پیشبرد اهداف اسلام، بعد از بیان برخی از این امتیازات فرمود:
«... أَنَا الضَّارِبُ بِالسَّیْفَیْنِ...»؛[1] من کسی هستم که با دو شمشیر جنگیدم.
علامه مجلسی در تفسیر «سیفین»(دو شمشیر)، احتمالاتی را مطرح کرده است. وی میگوید؛ شاید مقصود از سیفین همان چیزی باشد که مشهور است؛ یعنی ذوالفقار(شمشیر آنحضرت) دو لبه بود.[2]
ابن شهر آشوب نیز دو لبه بودن ذوالفقار را در کتاب خود آورده است.[3]
اما در ریشهیابی لغوی واژه ذوالفقار، برخی از لغتشناسان میگویند: ذوالفقار، یعنی دارای «فقرات(مهرهها)». به عنوان نمونه به هر یک از مهرههای پشت «فقره» میگویند که مجموعه ستون فقرات از آنها تشکیل میشود. همچنین گفتهاند که چون بر پشت شمشیر ذوالفقار، خراشهای پست و همواری بود؛ از اینرو آنرا ذوالفقار گفتهاند.[4]
یکی از لغتشناسان عرب به نام ابن منظور، در مورد دلیل نامگذاری این شمشیر میگوید: «... لأَنه کانت فیه حُفَرٌ صِغار حِسان»؛[5] ذوالفقار را به این اسم نامیدهاند؛ چون در وسط آن سوراخهای کوچک و زیبایی وجود داشت.
لغتدان دیگری به نام ابن اثیر نیز همین عقیده را دارد: «سمّی السیف ذا الفقار لحفر فیه»؛[6] آن شمشیر به ذوالفقار نامیده شد؛ چون در آن سوراخهایی وجود داشت.
در برخی از منابع آمده است ذوالفقار وسطش مانند مهرههای پشت انسان بود.[7]
یعقوبی میگوید: بلندی ذوالفقار هفت وجب، پهناى آن یک وجب و در میان آن کندهکاری شده بود.[8]
عفان بن مسلم از عبدالواحد بن زیاد از خصیف و او هم از مجاهد و زیاد بن ابومریم نقل میکند:
شمشیر پیامبر اسلام(ص) شمشیری زبانهدار و ساخت منطقه خیف بود.[9]
بر این اساس، و با توجه به آنچه در منابع تاریخی و روایی وجود دارد، نمیتوان گفت که شمشیر ذوالفقار، شمشیری دو لبه بود؛ بلکه آنچه از جمعبندی گزارشها برمیآید آن است که این شمشیر، شمشیری بود که با نقش و نگارهای خاصی تزیین شده بود.[10]
[1]. شیخ صدوق، امالی، ص 25، تهران، کتابچى، چاپ ششم، 1376ش؛ فتال نیشابورى، محمد بن احمد، روضة الواعظین و بصیرة المتعظین، ج 1، ص 111، قم، رضى، چاپ اول، 1375ش.
[2]. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 39، ص 342، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403ق؛ «نبرد امام علی(ع) با دو شمشیر».
[3]. ابن شهر آشوب مازندرانی، مناقب آل أبی طالب(ع)، ج 3، ص 250، قم، علامه، چاپ اول، 1379ق.
[4]. دهخدا، علی اکبر، لغت نامه، واژه «فقر»؛ یاقوت حموی، شهاب الدین ابو عبد الله، معجم البلدان، ج 4،ص 268، بیروت، دار صادر، چاپ دوم، 1995م.
[5]. ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، محقق، مصحح، میر دامادی، جمال الدین، ج 5، ص 63، بیروت، دار الفکر للطباعة و النشر و التوزیع، دار صادر، بیروت، چاپ سوم، 1414ق.
[6]. ابن اثیر جزری، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، ج 2، ص 316، بیروت، دار صادر، 1385ق.
[7]. صالحی دمشقی، محمد بن یوسف، سبل الهدی و الرشاد فی سیرة خیر العباد، ج 7، ص 363، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، 1414ق؛ ابن سعد کاتب واقدی، محمد، الطبقات الکبری، ترجمه، مهدوی دامغانی، محمود، ج 1، ص 458، تهران، انتشارات فرهنگ و اندیشه، 1374ش.
[8]. یعقوبی، احمد بن أبی یعقوب، تاریخ الیعقوبی، ج 2، ص 88، بیروت، دار صادر، چاپ اول، بیتا.
[9]. ابن سعد کاتب واقدی، محمد، الطبقات الکبری، ج 1، ص 378، بیروت، دار الکتب العلمیة، 1410 ق.
[10]. ر. ک: «سازنده شمشیر ذوالفقار».