قرآن کریم بیست بار از واژههایی با ریشه «مری» استفاده کرده است که در تمامی آنها معنای شک و تردید نهفته است؛ اما اندک تفاوتهایی نیز میان آنها مشاهده میشود. به عنوان نمونه «مریة» که مصدر ثلاثی مجرد بوده، ناظر به شک درونی انسان است، ولی اگر این تردید از درون انسان خارج شده و به صورت گفتوگو و جدال ظاهر شود، از بابهای ثلاثی مزید بهره گرفته میشود.
در همین زمینه راغب در المفردات میگوید: «مریه» به معنای مرّدد بودن در امر بوده، و اخص از شک است. «امتراء» و «ممارات» نزاع و گفتوگو در چیزی است که در آن تردید وجود دارد.[1]
در قرآن کریم از ریشه «مری»، مشتقاتی از ثلاثی مجرد(5 مورد)، باب مفاعله(4 مورد)، باب افتعال(9 مورد) و باب تفاعل(2 مورد) وجود دارد که نمونهای از هر کدامشان ذکر میکنیم:
1 . ثلاثی مجرد
و کافران همواره از آن در شک و تردید بوده تا ناگهان رستاخیز به سراغشان آید، یا به عذاب روز غمانگیز گرفتار شوند.
2 . باب مفاعله
«فَلَا تُمَارِ فِیهِمْ إِلَّا مِرَاءً ظَاهِرًا»؛
و تو در مورد تردید آنان نسبت به تعداد اصحاب کهف جز با دلیل سخن مگو.
- باب افتعال
«قالُوا بَلْ جِئْناکَ بِما کانُوا فیهِ یَمْتَرُونَ»؛
فرشتگان مأمور عذاب قوم لوط(ع)، به وی گفتند: ما خبری که کافران در آن تردید داشتند را برایت آوردیم!
یعنى مأمور مجازات دردناکى هستیم که تو همواره به آنها تذکر دادی، ولى آنها هرگز آنرا جدى نگرفتند!
4 . باب تفاعل
«وَلَقَدْ أَنْذَرَهُمْ بَطْشَتَنَا فَتَمَارَوْا بِالنُّذُرِ»
لوط(ع) آنها را از مجازات ما بیم داد، ولی آنان شک خود را نسبت به این هشدارها اعلام میکردند.
[1]. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، تحقیق، داودی، صفوان عدنان، ص 766، دمشق، بیروت، دارالقلم، الدار الشامیة، چاپ اول، 1412ق.