«قانون علیت» از بدیهیترین قوانین عقلی بوده و انکار آن مساوی با فرو ریختن بنیان تمام علوم و دانشها است،[1] تا جایی که برخی از اندیشمندان معتقدند، این قانون به اندازهای روشن و بدیهی است که حتی انکار آن نیز مستلزم پذیرش آن خواهد بود؛ زیرا در صورتی میتوان آنرا انکار کرد که استدلالی بر رد آن اقامه شود؛ و پذیرش چنین استدلالی نیز وابسته به پذیرش قانون علیت است؛ چون در واقع به معنای قبول رابطهی «علت و معلول» بین «استدلال» و «نتیجه» است، و «دلیل»، علتی برای «نتیجه» است و در صورت وجود استدلال و دلیل نمیتوان معلول و نتیجه را نپذیرفت.[2]
از اینرو، باید گفت؛ قانون علیت از کثرت وضوح و روشنی، قابل اثبات نیست؛ زیرا اثبات چیزی به این معنا است که آن چیز معلوم و مشخص نیست و باید به واسطه چیز دیگری معلوم و آشکار شود، در حالی که هم اثبات و هم انکار قانون علیت تنها به واسطه خود قانون علیت امکانپذیر است.
بنابراین، مقصود این سخن که «قانون علیت قابل اثبات نیست»، آن است که اثبات آن، فرع بر قبول آن است؛ چنانکه آنکار آن نیز ممکن نیست؛ زیرا انکار آن، وابسته به پذیرش آن است!
گفتنی است؛ نباید از این سخن که: «قانون علیت قابل اثبات نیست»، برداشت نادرستی شود که مقصود، آن است که قانون علیت به دلیل ابهام و نامعقول بودن قابل اثبات نیست و نمیتوان دلیلی بر آن اقامه کرد!
مشخص است که چنین برداشتی نادرست بوده و ناشی از عدم دقت در آن سخن حکیمانه و دقیق است.
[1]. ر. ک: مفهوم قانون علیت
[2]. ر. ک: جوادی آملی، عبدالله، تبیین براهین اثبات خدا، تنظیم و ویرایش، پارسانیا، حمید، ص 39، 47 ، 102، 150 و 170، قم، نشر اسراء، چاپ سوم، 1378ش.