ابتدا باید گفت؛ در قرآن کریم، دوازده بار از مشتقات ریشه (ج ح د) استفاده شده است.
لغتشناسان در معنای «جحد» میگویند: «جحد» انکار چیزى است که در دل ثبوتش مسلم شده، و یا اثبات چیزی است که در قلب نفى آن به ثبوت رسیده است.[1]
به عبارت دیگر، اگر چیزی را بدانیم و با این وجود در صدد انکار آن برآییم، و یا آنکه مطمئن باشیم چیزی نادرست است؛ اما باز هم در صدد اثبات آن باشیم، از مصادیق افرد «جاحد» خواهیم بود!
همین معنا در حدیثی از امام صادق(ع) هم نقل شده است:
امام صادق(ع) ضمن برشمردن اقسام پنجگانه کفر، یکى از اقسام آنرا «کفر جحود» شمرده، و یکى از شعبههاى «جحود» را چنین بیان میفرماید:
جحود عبارت از چیزى است که انسان آنرا انکار کند، در حالى که میداند حق بوده و نزد او ثابت است.[2]
قرآن کریم در این زمینه میفرماید:
«وَ جَحَدُوا بِها وَ اسْتَیْقَنَتْها أَنْفُسُهُمْ ظُلْماً وَ عُلُوًّا»؛[3] آیات ما را از روى ظلم و سرکشى انکار و تکذیب کردند، در حالی که در دلهای خود به آنها یقین داشتند.
مشتقات واژه «جحد» در قرآن در قالب «جحدوا»، «یجحد» و «یجحدون» در وصف افراد و گروههای مختلف آمده است؛ مانند:
- کافران: «... وَ ما یَجْحَدُ بِآیاتِنا إِلاَّ الْکافِرُونَ»؛[4] و آیات ما را انکار نمیکنند، مگر کافران.
- ظالمان و ستمگران: «... وَ ما یَجْحَدُ بِآیاتِنا إِلاَّ الظَّالِمُونَ»؛[5] و آیات ما را انکار نمىکنند مگر ستمگران.
- پیمانشکنان: «... وَ ما یَجْحَدُ بِآیاتِنا إِلاَّ کُلُّ خَتَّارٍ کَفُورٍ»؛[6] و آیات ما را هیچکس جز پیمانشکنان ناسپاس انکار نمیکنند.
- قوم عاد: «فَأَمَّا عادٌ فَاسْتَکْبَرُوا فِی الْأَرْضِ ... وَ کانُوا بِآیاتِنا یَجْحَدُونَ»؛[7] اما عاد بدون آنکه حق با آنان باشد در زمین استکبار ورزیدند ... . آیات ما را انکار میکنند.
- دشمنان خدا: «ذلِکَ جَزاءُ أَعْداءِ اللَّهِ النَّارُ لَهُمْ فیها دارُ الْخُلْدِ جَزاءً بِما کانُوا بِآیاتِنا یَجْحَدُونَ»؛[8] کیفر دشمنان خدا آتش است که در آن سرایى جاوید دارند، کیفرى است در برابر انکار آیات ما.
- کسانی که دین خدا را بازیچه گرفتند: «الَّذینَ اتَّخَذُوا دینَهُمْ لَهْواً وَ لَعِباً ... وَ ما کانُوا بِآیاتِنا یَجْحَدُونَ»؛[9] آنان که دین خویش را لهو و بازیچه پنداشتند و زندگى دنیا فریبشان داده بود، امروز ما نیز آنان را فراموش میکنیم، همچنان که آنها رسیدن به اینروز را از یاد برده بودند و آیات ما را دروغ میپنداشتند.
گفتنی است؛ جحد از مراتب کفر است. و جحود به معنای عام آن شامل جمیع مراتب کفر میشود، از کفر و انکار خدای متعال، انکار رسالت، قیامت، آیات و نعمتهای الهی. و انکار هم شامل انکار به زبان، طبیعت و حال خواهد شد.[10]
[1]. ر. ک: راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، تحقیق، داودی، صفوان عدنان، ص 187، دمشق، بیروت، دارالقلم، الدار الشامیة، چاپ اول، 1412ق؛ ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج 3، ص 107، بیروت، دار صادر، چاپ سوم، 1414ق.
[2]. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 2، ص 389، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق. «وَ أَمَّا الْوَجْهُ الْآخَرُ مِنَ الْجُحُودِ عَلَى مَعْرِفَةٍ وَ هُوَ أَنْ یَجْحَدَ الْجَاحِدُ وَ هُوَ یَعْلَمُ أَنَّهُ حَقٌّ قَدِ اسْتَقَرَّ عِنْدَهُ».
[3]. نمل، 14.
[4]. عنکبوت، 47.
[5]. عنکبوت، 49.
[6]. لقمان، 32.
[7] فضلت، 15.
[8]. فصلت، 28.
[9]. اعراف، 51.
[10]. مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج 2، ص 57، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، 1360ش.