خدای متعال در آیاتی از سوره مدثر به ماه، شب و صبح، سوگند یاد میکند و این موجودات آسمانی را گواه میگیرد که سقر (جهنم، دوزخ) یکى از بزرگترین بلاها و تهدیدها برای انسان است:
«إِنَّها لَإِحْدَى الْکُبَرِ»؛ این یکى از حادثههاى بزرگ است.
کلمه «کُبَر» جمع «کبرى» به معنای «رخداد بزرگ» است.
در تفسیر این آیه و مرجع ضمیر موجود در آن، نظرات و تفسیرهای گوناگونی وجود دارد که ممکن است هر تفسیر، بطنی از بطون قرآن بوده باشد. و از آنجا که این تفاسیر همدیگر را نفی نمیکنند، میتوان تمام آنها را پذیرفت.
با ذکر این نکته به چند تفسیر ارائه شده در مورد این آیه میپردازیم:
- بسیاری از مفسران معتقدند که ضمیر در این جمله(های موجود در انّها) به کلمه «سَقَرُ» در آیات قبلی برگشته و توصیف «سقر» به یکى از بزرگترین رخدادها نشانگر آن است که سقر یکى از بزرگترین سختیها و تحولاتی است که هیچ سختی و تهدید دیگرى به پای آن نمیرسد و کسی را یارای تحمل آن نیست. همانگونه که میگوییم: فلانى یکى از رجال است؛ یعنى در بین رجال و مردان بزرگ، نظیر ندارد؛ لذا معناى آیه این است که من به ماه، شب و ... سوگند میخورم که «سقر» از این جهت که تمام بشر را تهدید میکند، یکى از بزرگترین تحولات و سختیهای عالم است.[1]
- در تفسیری دیگر گفتهاند که مراد از «کُبَر» در آیه مورد نظر، درکات و طبقات هفتگانه دوزخ است:
جهنم، لظى، حطمة، سعیر، سقر، جحیم و هاویه.[2]
- در مقابل برخی این احتمال را دادهاند که آیات بعد از کلمه «کلا»(کَلاَّ وَ الْقَمَرِ ...) ردی بر سخنان ولید در مورد قرآن باشد که گفت:
«إِنْ هذا إِلَّا سِحْرٌ یُؤْثَرُ، إِنْ هذا إِلَّا قَوْلُ الْبَشَرِ»
قرآن تنها جادویی تأثیرگذار و سخنی از جانب یک انسان است!
با این تفسیر، ضمیر «انّها» در آیه مورد پرسش به قرآن برگردد، و از آن جهت که قرآن مجموعهای از آیات است، ضمیری مؤنث آورده، و گرنه در ارجاع مستقیم به کلمه «قرآن» باید ضمیری مذکّر آورده میشد. البته شاید مؤنث آوردن ضمیر از باب مطابقت اسم «انّ» با خبر آن باشد. به این معنا که چون خبر «انّ» - یعنى کلمه «احدى» - مؤنث است، ضمیری هم که اسم آن است مؤنث آورده شد. به هر حال، معناى آیه با این تفسیر چنین میشود:
نه! سخن ولید درست نیست! من به ماه، شب و صبح سوگند میخورم که قرآن -البته یعنى آیاتش- یکى از نشانههای بزرگ خداوند است![3]
- قرطبى از ابن عباس، تفسیری دیگر را نقل کرده و ضمیر موجود در «إنّها» را به رفتار دشمنان برگردانده است؛ یعنى تکذیب آنان نسبت به رسالت پیامبر(ص)، گناهی کبیره است.[4]
- از امام باقر(ع) روایت شده است که مقصود از این آیه و آن نشانه بزرگ خداوند، وجود حضرت فاطمه(س) است.[5]
- بر اساس روایتی از امام کاظم(ع)، مراد از «احدی الکبر»، موضوع مهم «ولایت» است به اعتبار اینکه ولایت، قلّه اسلام و یکى از بزرگترین و مهمترین ارکان آن است.[6]
در دو تفسیر اخیر، دلیل مؤنثبودن ضمیر واضح است.
همانگونه که در ابتدا گفتیم، ممکن است تمام تفاسیر یاد شده را بپذیریم و علاوه بر آن، این آیه بطنهای دیگری هم داشته باشد که هنوز به آن پی نبردهایم.
[1]. طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج 20، ص 94- 95، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، 1417ق؛ طبری، ابو جعفر محمد بن جریر، جامع البیان فی تفسیر القرآن، ج 29، ص 103، بیروت، دار المعرفة، چاپ اول، 1412ق؛ قرطبی، محمد بن احمد، الجامع لأحکام القرآن، ج 20، ص 85، تهران، ناصر خسرو، چاپ اول، 1364ش.
[2]. بلخی، مقاتل بن سلیمان، تفسیر مقاتل بن سلیمان، تحقیق، شحاته، عبدالله محمود، ج 4، ص 498، بیروت، دار إحیاء التراث، چاپ اول، 1423ق؛ فخرالدین رازی، ابوعبدالله محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، ج 30، ص 714، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ سوم، 1420ق.
[3]. المیزان فی تفسیر القرآن، ج 20، ص 95.
[4]. الجامع لأحکام القرآن، ج 20، ص 85.
[5]. قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، محقق، مصحح، موسوی جزائری، سید طیب، ج 2، ص 396، قم، دار الکتاب، چاپ سوم، 1404ق؛ تفسیر نور الثقلین، ج 5، ص 458.
[6]. عروسی حویزی، عبد علی بن جمعه، تفسیر نور الثقلین، تحقیق، رسولی محلاتی، سید هاشم، ج 5، ص 458، قم، اسماعیلیان، چاپ چهارم، 1415ق.