در قرآن کریم کریم بیش از 60 بار از مشتقات ریشه «ح م ل» استفاده شده است که مواردی از آنها به معناى بارهای مادی و فیزیکی است که افراد، حیوانات و دیگر وسائل حمل و نقل، آنها را بلند کرده و بر دوش، سر، شکم، عرشه و ... خود میگذارند:
الف) حمل بر دوش: «... إِلاَّ ما حَمَلَتْ ظُهُورُهُما...»؛[1] مگر چربیهایی که بر پشت آن حیوانات قرار دارد.
ب) حمل بر سر: «... إِنِّی أَرانی أَحْمِلُ فَوْقَ رَأْسی خُبْزاً ...»،[2] در خواب دیدم که قرص نانی را بر سر خود دارم.
ج) حمل در شکم: «... وَ ما تَحْمِلُ مِنْ أُنْثى وَ لا تَضَع...»؛[3] هیچ زنی حامله نشده و وضع حمل نمیکند مگر ...
و ...
همچنین موارد بسیاری وجود دارد که «حمل» در آنها به معنای بر دوش کشیدن یک وظیفه و یا پیامد فعالیتهای گذشته است:
الف) حمل ظلم و ستم: «... وَ قَدْ خابَ مَنْ حَمَلَ ظُلْماً»؛[4] و آنکس که بار ستم بر دوش داشته باشد، ناامید و زیانکار است.
ب) حمل و برعهدهگرفتن گناه دیگران: «... وَ لْنَحْمِلْ خَطایاکُمْ وَ ما هُمْ بِحامِلینَ مِنْ خَطایاهُمْ مِنْ شَیْءٍ»؛[5] کافران به مؤمنان گفتند: به راه ما بیایید، بار گناهتان بر گردن ما، در حالی که اینان بار گناه کسى را بر گردن نخواهند گرفت.[6]
در همین راستا، بر اساس ارزیابی مؤلف مفردات الفاظ قرآن، «حَمل» در واقع تنها یک معنا دارد؛ اما در مصادیق و چیزهاى بسیاری به کار میرود.
او همچنین میگوید: فعل ثلاثی مجرد ریشه «حمل» در معانی ظاهری و باطنی بر یک وزن است، ولى مصدرهای آن متفاوت است؛ زیرا به چیزهایی که در ظاهر حمل میشوند، مانند باری که بر دوش میگیرند «حِمل»(به کسر اوّل) گفتهاند، و به چیزهایی که در درون چیزی حمل میشوند، مانند فرزند در شکم مادر، آب در ابر، میوه بر درخت، «حَمل»(به فتح اول) میگویند.[7]
البته برخی از مفسران گفتهاند؛ «حِمل» به معنای بار منفصل و جدا، و «حَمل» به معنای بار متصل بوده و جمع آن أحمال و حمول است.[8]
در ادامه به چند آیه قرآن -با توجه به حملکنندهها- اشاره میکنیم:
- انسانها: «حَمَلَتْهُ أُمُّهُ کُرْهاً وَ وَضَعَتْهُ کُرْهاً ...»؛[9] مادرش او را به دشوارى حمل کرده و به دشوارى بر زمین میگذارد.
- فرشتگان: «... وَ یَحْمِلُ عَرْشَ رَبِّکَ فَوْقَهُمْ یَوْمَئِذٍ ثَمانِیَةٌ»؛[10] و آنروز عرش پروردگارت را هشت فرشته بر فراز همه آنها حمل میکنند.
- حیوانات: «وَ تَحْمِلُ أَثْقالَکُمْ إِلى بَلَدٍ لَمْ تَکُونُوا بالِغیهِ إِلاَّ بِشِقِّ الْأَنْفُس»؛[11] آنها بارهاى سنگین شما را به شهرى حمل میکنند که جز با مشقّت زیاد، به آن نمیرسیدید.
- غیر جانداران: «وَ آیَةٌ لَهُمْ أَنَّا حَمَلْنا ذُرِّیَّتَهُمْ فِی الْفُلْکِ الْمَشْحُونِ»؛[12] نشانهای دیگر براى آنها این است که فرزندانشان را بر کشتى پر از بار سوار کردیم.
گفتنی است که در ارتباط با استفاده از افعال ثلاثی مزید از ریشه «حمل» در قرآن کریم، آنرا تنها از دو باب «افتعال» و «تفعیل» در این کتاب مقدس میتوانیم مشاهده کنیم که معنای آن در باب افتعال تا حدودی مشابه با همان معنای ثلاثی مجرد بوده و معنای آن در باب تفعیل، «بار و وظیفه را بر دوش دیگری انداختن» میباشد:
افتعال: آیات 112 سوره نساء، 17 سوره رعد، 58 سوره احزاب.
تفعیل: آیات 286 سوره بقره، 87 سوره طه، 54 سوره نور، 5 سوره جمعه.
[1]. انعام، 146.
[2]. یوسف، 36.
[3]. فاطر، 11.
[4]. طه، 111.
[5]. عنکبوت، 12.
[6]. ر. ک: مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج 2، ص 285- 286، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، 1360ش.
[7]. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، تحقیق، داودی، صفوان عدنان، 257، دمشق، بیروت، دارالقلم، الدار الشامیة، چاپ اول، 1412ق.
[8]. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مقدمه، بلاغی، محمد جواد، ج 5، ص 383، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، 1372ش.
[9]. احقاف، 15.
[10]. الحاقه، 17.
[11]. نحل، 7.
[12]. یس، 41.