توجه به اینکه مهمترین هدفمان باید جلب رضایت خدا باشد و نه رفع مشکلات و گرفتاریهای شخصی و نیز توجه به اینکه همه چیز در دست خداوند است و هر لحظه میتواند اتفاقی رخ دهد که در پی آن دچار مشکلاتی دشوارتر از گذشته شویم، میتواند حالت معنوی دعا و احساس نیاز همیشگی به او را در دل ما زنده نگهدارد؛ چون زمانی که به حسب ظاهر مشکلی نداریم و در راحتی و خوشی بهسر میبریم، در واقع خدای متعال زمینه آنرا فراهم کرده است، و گرنه در یک لحظه ممکن است همین سلامتی و حال خوش را از دست بدهیم، چنانکه افراد زیادی در اثر سانحهای که تنها در یک لحظه اتفاق افتاد همه چیزشان را از دست دادند. و برای ما نیز کم و بیش چنین تجربههایی وجود دارد؛ بنابراین انسان همیشه مضطر و گرفتار است و خداوند همیشه نجات دهنده است، هر چند ممکن است توجهی به آن نداشته باشد.
شاید وجود تعبیراتی مانند: «یَا صَرِیخَ الْمَکْرُوبِینَ وَ یَا مُجِیبَ دَعْوَةِ الْمُضْطَرِّین»، و مانند آن، که در برخی دعاهای پیامبر(ص) اهلبیت(ع) به عنوان بیان ثنای الهی و پیش از بیان خواسته و نیاز آمده است؛[1] اشاره به همین مطلب باشد که همه انسانها در تمام حالات گرفتار و مضطر هستند و خداوند همیشه فریادرس و نجات دهنده است.
گذشته از این، قرآن کریم هنگام معرفی صاحبان خرد در یکی از آیاتش میفرماید:
«الَّذینَ یَذْکُرُونَ اللَّهَ قِیاماً وَ قُعُوداً وَ عَلى جُنُوبِهِمْ ...»؛[2] آنان که خدا را در حال ایستاده و نشسته، و آنگاه که بر پهلو خوابیدهاند، یاد میکنند.
آنچه از این آیه بر میآید آن است که انسانهای صاحب خرد و اندیشه در همه حالات، باید به یاد خدا باشند، و به مناجات با پروردگار خویش بپردازد؛ زیرا رابطه انسان و خدا باید رابطه عاشق و معشوق باشد و یک عاشق، هیچگاه از یاد معشوق خود غافل نمیشود.
[1]. ر. ک: کلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق، کافی، ج 2، ص 561، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق؛ ابن بابویه، محمد بن على، من لا یحضره الفقیه، ج 1، ص 490، قم، دفتر انتشارات اسلامى، چاپ دوم، 1413ق.
[2]. آل عمران، 191.