گزارش شده است که پیامبر(ص) در سخنی طولانی با جناب اباذر، واقعیتهایی را با ایشان در میان گذاشت و توصیههایی را به ایشان فرمود. در فرازی از این سخنان آمده است:
«... یَا أَبَا ذَرٍّ، اعْلَمْ أَنَّ کُلَّ شَیْءٍ إِذَا فَسَدَ فَالْمِلْحُ دَوَاؤُهُ، فَإِذَا فَسَدَ الْمِلْحُ فَلَیْسَ لَهُ دَوَاء...»؛[1]
ای اباذر! هر چیز فاسدشدنی را با نمکاندود کردن نگهمیدارند، ولى اگر روزی نمک فاسد شود دیگر چاره و دوایى ندارد!
بر این اساس، شعر معروف «هرچه بگندد نمکش میزنند/ وای به روزی که بگندد نمک»، را میتوان برگرفته و ترجمهای از این سخن پیامبر(ص) دانست که به صورت شعر و ضرب المثل در آمده است.
در حقیقت این سخن بیانگر و ناظر به یک واقعیت مهم اجتماعی است و آن این است که فاجعه زمانی رخ میدهد که یک مصلح اجتماعی از هر قشر و طبقهای که باشد، خودش تبدیل به یک عنصر فاسد شود!
اینجا است که دیگر هم اصلاح او و هم نجات جامعه بسیار سخت و دشوار -و یا در مواردی، غیر ممکن- خواهد شد.
گفتنی است که شعر معروف مولوی در مثنوی: «از قضا سرکنگبین صفرا فزود»،[2] هم میتواند اشاره به همین روایت باشد. یعنی گاه پیش میآید فردی که وظیفهاش هدایت و اصلاحگری است، با رفتار و کردار خویش به رواج و گسترش فساد در جامعه دامن میزند! و این همان خطری است که پیامبر(ص) در نصایح خود به اباذر و تمام پیروانش هشدار میدهد!
سخن امام علی(ع): «رُبَّما کانَ الدَّواءُ داءً، و...»؛[3] (چه بسا که دارو بر درد افزاید)، هم تعبیر دیگری از همین موضوع است.
[1]. شیخ طوسی، محمد بن حسن، الامالی، ص 533، قم، دار الثقافة، چاپ اول، 1414ق.
[2]. مولوی، مثنوی معنوی، دفتر اول، بخش 2.
[3]. سید رضی، محمد بن حسین، نهج البلاغة، محقق، صبحی صالح، ص 402، قم، هجرت، چاپ اول، 1414ق.