نخست باید گفت؛ اندیشمندان اسلامی، یک اصل کلی را با این توضیح مطرح میکنند که معصومان(ع) باید از هر عیب -چه در خلق و خوی، چه در شکل و شمایل و چه در ویژگیهای ظاهری- خالی باشند تا این عوامل منجر به آن نشود که گروهی از مردم به همین بهانه از آنان کنارهگیری کنند؛ زیرا خداوند آنان را پیشوایان مردم قرار دارد و لازمهی دعوت عمومی آنان این است که جذابیتشان حفظ شود.[1]
در همین راستا، نمیتوان تصور کرد که پیامبر اسلام(ص) دچار بیماری صرع و تشنج بود. به این معنا که آنحضرت در مدتی از زمان، اختیار سخن و حرکت خویش را نداشته باشد و به صورت غیر اختیاری کلماتی را بیان کند و یا حرکات نامناسبی از ایشان سر بزند.
از سویی میدانیم فردی که به بیماری صرع مبتلا است، تشنج او مختص به زمان و موقعیت خاصی نیست و هر لحظه ممکن است این اتفاق برایش رخ دهد.
بر این اساس، آنچه در مورد تغییر وضعیت جسمی پیامبر(ص) با شدتهای متفاوت و هنگام نزول وحی نقل میشود، دلالت بر این نوع از بیماری نمیکند؛ چون چنین وضعیتی از حضرتشان در زمانهای دیگر گزارش نشده است.
اکنون -صرف نظر از بررسی سند- به تعدادی از روایات که به حالت پیامبر(ص) هنگام نزول وحی میپردازد، اشاره میکنیم:
ابن عباس میگوید:
پیامبر(ص) هنگام نزول وحی، دچار درد شدیدى در سر و بدنش میشد و نوعی سنگینى در وجود خود احساس میکرد. و این منطبق با همان آیه است که میفرماید: «إِنَّا سَنُلْقِی عَلَیْکَ قَوْلًا ثَقِیلا»؛ (ما به زودى گفتار سنگینى را بر تو نازل میکنیم).
وی میافزاید: من شنیدم که جبرئیل 60 هزار بار بر رسول خدا(ص) نازل شد.[2]
بر اساس برخی روایات، این سنگینی علاوه بر تأثیر روحی، دارای تأثیر جسمی نیز بود و پیامدهای فیزیکی آن هم قابل مشاهده بود.
امام علی(ع) در این باره میفرماید:
«هنگامی که سوره مائده بر پیامبر(ص) نازل شد، آنحضرت سوار بر استری به نام «شهبا» بود که بر اثر سنگینی وحی، حیوان ایستاد و شکمش پایین آمد و دیدم که نزدیک بود ناف او به زمین برسد، در آن حال پیامبر(ص) نیز دچار ضعف شد و دست خود را بر سر یکی از صحابه نهاد».[3]
گزارشهای دیگر میگوید هنگامی که خداوند به صورت مستقیم با پیامبر(ص) ارتباط برقرار میکرد، تغییر جسمی حضرتشان بیش از زمانی بود که پیام خدا توسط فرشته وحی به ایشان میرسید، بهگونهای که ایشان تا حد بیهوشی پیش میرفت.
عبید بن زراره از پدرش نقل میکند از امام صادق(ع) پرسیدم: فدایت شوم! دلیل بیهوشی پیامبر(ص) هنگام نزول وحی چه بود؟! امام(ع) فرمود: این بیهوشی تنها زمانی رخ میداد که میان او و خداوند هیچ واسطهای نبود و هنگامی بود که خداوند به طور مستقیم بر او جلوه میکرد.[4]
در پایان باید گفت؛ مغرضان اسلامستیز در تلاشی ناکام به دنبال آن بودند و هستند که با استفاده از این گزارشها، قرآن کریم را مجموعهای از سخنان پراکنده پیامبر(ص) بدانند که هنگام تشنج و به صورت ناخودآگاه از زبانشان صادر میشد؛ اما هر فرد منصف، با اندکی دقت به سادگی درخواهد یافت که انسجام این کلام شیوای الهی که مانند آن وجود ندارد، به گونهای است که نمیتواند از بیماری صادر شده باشد که بیاختیار و هنگام تشنج آنرا بر زبان آورده باشد!
[1]. ر. ک: «قد امام علی (ع)».
[2]. ابن شهر آشوب مازندرانی، مناقب آل أبی طالب(ع)، ج 1، ص 44، قم، علامه، چاپ اول، 1379ق؛ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 18، ص 261، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403ق.
[3]. عیاشی، محمد بن مسعود، التفسیر، محقق، مصحح، رسولی محلاتی، هاشم، ج 1، ص 288، تهران، المطبعة العلمیة، چاپ اول، 1380ق.
[4]. شیخ صدوق، محمد بن علی، التوحید، محقق، مصحح، حسینی، هاشم، ص 115، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، 1398ق.