همانگونه که در پرسش آمده، قرآن کریم میفرماید هنگامی که خدای متعال به فرشتگان فرمود: من میخواهم در زمین جانشینى بیافرینم، آنها گفتند: آیا در آنجا کسى را میآفرینى که به فساد و خونریزى بپردازد؟! ما که تو را به پاکى میستاییم و تقدیس میگوییم؟! خدای متعال در پاسخ فرمود: من چیزهایی میدانم که شما نمیدانید:
«إِنِّی أَعْلَمُ ما لا تَعْلَمُونَ».
با توجه به اینکه خداوند دانای نهان و آشکار است، بدیهی است چیزهایی از فلسفه و دلیل این خلقت و آفرینش میدانست که فرشتگان از آن آگاهی نداشتند. حال پرسش این است، سرّی که ملائک از آن بیخبر بودند چه بود؟!
در پاسخ باید گفت؛ ممکن است این سر و راز هنوز نزد خداوند باشد و کسی از آن آگاه نباشد، و ممکن است که خداوند این راز را بعدها در اختیار بندگان خاص خود قرار داده باشد.
البته، تفسیرها و روایاتی در این زمینه وجود دارد و احتمالاتی هم مطرح شده است، مانند اینکه:
- رازی که خدا میدانست، همان تکبر و عجب و غرور ابلیس در سجده بر آدم(ع) بود.
- خدا میدانست که پیامبران، صالحان و دوستان خدا در فرزندان آدم پدیدار خواهند شد که جز با چنین آفرینش ظاهر و آشکار نمیشد.[1]
- فرشتگان میپنداشتند که فضل و برتری تنها به عبادت است؛ اما خداوند میخواست به آنان نشان دهد که برتری به علم است؛ از اینرو علم آدم را به رخ آنان کشید.[2]
- خدا میدانست که آدم توبه خواهد کرد و ابلیس به معصیت خدا روی خواهد آورد و فرشتگان از این موضوع آگاه نبودند.
- فرشتگان از ظاهر و فساد و خونریزی انسان در آینده آگاهی داشتند، در حالی که خدای متعال به ظاهر و باطن و اسرار و محبّت قلب آدم علم داشت و این اقتضا میکرد که به خلق آدم دست بزند.[3]
- در برخی روایات هم آمده است که خداوند در ادامه جمله «إنی أعلم ما لا تعلمون»، توضیحاتی خطاب به فرشتگان بیان کرد که برخی زوایای آن راز را برایشان روشن میکرد:
من اراده کردم موجودی را با دستم بیافرینم و انبیاء و پیامبران و بندگان صالحی که امامان هدایت شدهاند را در نسل او قرار دهم که جانشینان من بر آفریدگان روی زمین باشند و آنها را از گناهان بازدارند و از عذابم بیمشان دهند و به سوی طاعتم هدایتشان کنند و با آنان در راه من گام بردارند و با این بندگان خاص، حجتم را تمام کرده و آفریدگان را از عذاب بیم دهم.
همچنین نسل «نسناس» را از زمین بردارم و زمین را از وجودشان پاک کنم(شاید اشاره به موجودات مشابه انسان مانند نئاندرتالها باشد که منقرض شدهاند) و ... .[4]
و به عبارت دیگر، این نسل جدید، با نسلهای گذشته مشابه انسان که فسادشان در ذهن و خاطر فرشتگان جای گرفته بود متفاوتاند.
[1]. ر. ک: شیخ طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، مقدمه، تهرانی، آقا بزرگ، محقق، قصیرعاملی، احمد، ج 1، ص 133- 135، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بی تا؛ مترجمان، ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تحقیق، ستوده، رضا، ج 1، ص 118، تهران، فراهانی، چاپ اول، 1360ش.
[2]. ر. ک: سور آبادی، ابوبکر عتیق بن محمد، تفسیر سور آبادی، تحقیق، سعیدی سیرجانی، علی اکبر، ج 1، ص 51، تهران، فرهنگ نشر نو، چاپ اول،
[3]. ر. ک: رشیدالدین میبدی، احمد بن ابی سعد، کشف الأسرار و عدة الأبرار، تحقیق، حکمت، علی اصغر، ج 1، ص 135، تهران، امیر کبیر، چاپ پنجم، 1371ش؛ فخرالدین رازی، ابوعبدالله محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، ج 2، ص 392، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ سوم، 1420ق.
[4]. قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر قمی، محقق، موسوی جزائری، طیب، ج 1، ص 37، قم، دار الکتاب، چاپ سوم، 1404 ق.