معنای لغوی «کفر»، پوشاندن چیزی و انکار کردن آن است؛ از همینرو منکران خداوند و پیامبرانش را کافر مینامند. حال اگر فردی وحدانیّت خدای متعال، نبوّت و یا یکی از ضروریات دین را از اساس انکار کند، او دچار «کفر جحودی» شده و میدانیم که «جحد» به معنای «نفی» است.
اما نوع دیگری از کفر نیز وجود دارد که فردی خداوند و پیامبرانش را انکار نمیکند؛ بلکه به ظاهر، خود را معتقد به آنان نشان میدهد؛ اما رفتار و عملکرد او به گونهای است که گویا به دین باور ندارد؛ زیرا در مقام عمل، به انجام سفارشهای دین پایبند نیست.
چنین کفری «کفر معصیتی است»؛[1] یعنی ناسپاسی و انکار نعمت!
امام علی(ع) در خطبه 191 نهج البلاغه، اعلام میکند که معاویه دارای چنین نوعی از کفر است:
«وَ اللَّهِ مَا مُعَاوِیَةُ بِأَدْهَى مِنِّی وَ لَکِنَّهُ یَغْدِرُ وَ یَفْجُرُ وَ... وَ لَکِنْ کُلُّ غُدَرَةٍ فُجَرَةٌ وَ کُلُّ فُجَرَةٍ کُفَرَةٌ...»؛[2]
به خدا قسم معاویه زیرکتر از من نیست، ولى او خیانت میورزد و گناه میکند، و اگر حیله و مکر نکوهیده نبود، من از زیرکترین مردمان بودم، ولى هر نیرنگى گناه است، و هر گناهی کفر![3]
[1]. ر. ک: قرشی، سید علی اکبر، قاموس قرآن، ج6، ص 122، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ ششم، 1371ش.
[2]. سید رضی، محمد بن حسین، نهج البلاغة، محقق، صبحی صالح، ص 318، قم، هجرت، چاپ اول، 1414ق.
[3]. ر. ک: ابن میثم بحرانی، شرح نهج الیلاغه، مترجمان، ج 5، ص 400، مشهد، بنیاد پژوهشهای اسلامی، چاپ اول، 1385ش.
