روایتی وجود دارد مبنی بر اینکه «فلو ان رجلاً احب حجراً لحشره الله معه یوم القیامة»؛[1] اگر کسی حتی سنگی را دوست داشته باشد خداوند در روز قیامت او را با همان سنگ محشور خواهد کرد.
اما این روایت به معنای تأثیر محبت و دوستی در سرنوشت انسان است و مطمئناً پاسخ به سؤال مذکور منفی است؛ زیرا در غیر این صورت باید تمام بت پرستان حاجت خود را از بت هایشان بگیرند؛ چون به آنان اعتقاد دارند.
تنها حقی که در این سخن مذکور می تواند وجود داشته باشد این است که با ایمان به خدا از هر سببی عادی می توان به اجابت رسید؛ یعنی خدا بنده مؤمن خود را از هر سببی می تواند اجابت کند. مثلاً فرد از روی ایمان خالصانه به خدا بنده ای را اطعام می کند و همین کارِ خیر شفیع او می شود. یا از روی ایمان خالص به خدا یا ارادت به اولیای خدا عملی ساده را انجام می دهد و همین امر سبب اجابت او می شود. و در سطحی بالاتر از توحید و ایمان همه موجودات به عنوان آیات خدا مجرای اجابت خدا می شوند و با انسان سخن می گویند، همچنان که سنگریزه در دستان پیامبر اسلام (ص) به سخن آمد و زبان به تسبیح خدا گشود.[2]
پس منشأ همه اینها ایمان خالصانه به خدا است. ولی اعتقاد مشرکانه نسبت به غیر خدا مثلاً اعتقاد به خاصیتی شگفت در یک سنگ و طلسم و .... و طلب حاجت از آن، نه تنها مشمول این قاعده مذکور نیست، بلکه عین شرک و بت پرستی بوده و ظلم عظیم در قبال خدا است.[3] چنین توسل های مشرکانه ای شاید در حد تلقین، اثراتی روانی ایجاد کند که بازتاب جزئی آن به طور مقطعی در عالم مادی هم آشکار شود، ولی عمل مشرکان در نهایت محکوم به ابطال است: «به تو و پیامبران پیش از تو وحى شد که اگر به خدا شرک آورى، اعمالت تباه و باطل خواهد شد و خود از زیان کاران خواهی بود».[4]
[1] شیخ حر عاملی، وسائل الشیعة، ج 14، ص 502، موسسة آل البیت، قم، 1409ق.
[2] موسوى همدانى، سید محمد باقر، ترجمه تفسیر المیزان، ج 15، ص 186، دفتر انتشارات اسلامى، قم، 1374 ش.
[3] «وَ إِذْ قالَ لُقْمانُ لاِبْنِهِ وَ هُوَ یَعِظُهُ یا بُنَیَّ لا تُشْرِکْ بِاللَّهِ إِنَّ الشِّرْکَ لَظُلْمٌ عَظیمٌ»، لقمان، 13.
[4] «وَ لَقَدْ أُوحِیَ إِلَیْکَ وَ إِلَى الَّذینَ مِنْ قَبْلِکَ لَئِنْ أَشْرَکْتَ لَیَحْبَطَنَّ عَمَلُکَ وَ لَتَکُونَنَّ مِنَ الْخاسِرینَ»، زمر، 65.