1. امام سجاد(ع) در مجلس یزید، پس از بیان ویژگى ها و فضایل رسول خدا(ص) از وحى، معراج و ... به ذکر فضایل جدّش امام على بن ابى طالب(ع)، مى پردازد که در بخشی از آن می فرماید: «... من فرزند آن کسى هستم که در خدمت پیامبر با دو شمشیر جهاد کرد و با دو نیزه ضربه زد، دو هجرت به جاى آورد و دو بیعت را انجام داد، به سوى دو قبله نماز گزارد و در بدر و حنین، نبرد کرد و چشم به هم زدنى به خدا کفر نورزید...».[1]
2. منظور آن حضرت، امام علی(ع) است که دو شمشیر داشت و با آنها نبرد می کرد؛ همان طور که حضرت علی(ع) در یکی از سخنان خود می فرماید: «من بهترین اوصیاء و وصى سالار پیامبرانم. من امام مسلمانان، پیشواى پرهیزکاران، مولاى مؤمنان و همسر سرور زنان همه جهانیانم. من در دست راست خویش انگشتر مى کنم و پیشانى بر خاک ساینده ام و من کسى هستم که دو هجرت و دو بیعت کرده ام. سالار جنگ هاى بدر و حنین و ضربه زننده با دو شمشیر هستم...».[2]
3. می توان در معنای «ضربه زننده با دو شمشیر»[3] چنین احتمال داد که امام علی(ع) در همۀ جنگ ها با دو شمشیر نمی جنگید، بلکه در برخی از جنگ ها با دو تا و در برخی از جنگ ها شمشیر خود را تعویض می کرد.[4]
3. در منابع اسلامی، نام این دو شمشیر «ذوالفقار» و «مِخذَم»[5] نقل شده است.[6]
4. گفتنی است شبیه این جملات از افرادی همچون قنبر، غلام امام علی(ع) نیز نقل شده است، آن جا که از قنبر پرسیدند غلام کیستى؟ گفت: مولاى من، آن کسى است که با دو شمشیر جنگ کرد و با دو نیزه دشمن را می زد؛ و به دو قبله نماز خواند، و دو بار با رسول خدا بیعت کرد، و دو بار هجرت کرد...».[7]
[1]. مرعشی تستری، قاضی نور الله، إحقاق الحق و إزهاق الباطل، ج 12، ص 126، مکتبة آیة الله المرعشى النجفى، قم، چاپ اول، 1409ق؛ علامه مجلسی، بحارالانوار، ج 45، ص 138، دارالکتب الاسلامیة، تهران، چاپ دوم، 1363ش.
البته در برخی از منابع حدیثی و تاریخی که خطبۀ امام سجاد(ع) را نقل کرده اند، این قسمت از سخن آن حضرت را نیاورده اند؛ مانند: ابن شهر آشوب مازندرانى، المناقب، ج 4، ص 168، مؤسسه انتشارات علامه، قم، 1379ق.
[2]. شیخ صدوق، الأمالی، ص 25، کتابچى، تهران، چاپ ششم، 1376ش؛ فتال نیشابورى، محمد بن احمد، روضة الواعظین و بصیرة المتعظین، ج 1، ص 111، انتشارات رضى، قم، چاپ اول، 1375ش.
[3]. «انا الضارب بالسیفین».
[4]. بحارالانوار، ج 39، ص 341 و 342.
[5]. برخی از منابع اسلامی «مِجذم» نیز ثبت کرده اند که هر دو واژۀ «مخذم» و »مجذم» به معنای وسیله ای اند که به سرعت قطع کننده هستند؛ پس از این جهت فرقی میانشان نیست. ر.ک: فراهیدى، خلیل بن احمد، کتاب العین، ج 4، ص 246 و ج 6، ص 96، انتشارات هجرت، قم، چاپ دوم، 1410ق؛ ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج 12، ص 86 و 87 و 168، دار صادر، بیروت، چاپ سوم، 1414ق.
[6]. کتاب الأصنام (تنکیس الأصنام)، ابن کلبى، ابو المنذر هشام بن محمد، تحقیق: زکى باشا، احمد، ص 15، القاهرة، افست تهران (همراه با ترجمه)، نشر نو، چاپ دوم، 1364ش؛ صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد صلى الله علیهم، ص 186، مکتبة آیة الله المرعشى النجفى، قم، چاپ دوم، 1404ق؛ حموی، شهاب الدین ابو عبد الله، معجم البلدان، ج 5، ص 205، بیروت، دار صادر، چاپ دوم، 1995م؛ بحار الأنوار، ج 26، ص 211.
[7]. شیخ مفید، الإختصاص، محقق و مصحح: غفارى، على اکبر، محرمى زرندى، محمود، ص 73، الموتمر العالمى لالفیة الشیخ المفید، قم، چاپ اول، 1413ق.