کد سایت
fa1926
کد بایگانی
1694
نمایه
کشتزار بودن زنان برای مردان
خلاصه پرسش
منظور از این جمله ی قرآن که: "زنان کشتزار شمایند"، چیست؟
پرسش
منظور از این جمله ی قرآن که: "زنان کشتزار شمایند"، چیست؟
پاسخ اجمالی
آیه 223 سوره بقره در ارتباط با اعتقادات نادرست یهود درباره چگونگی آمیزش با همسران نازل شده است.
در این آیه اعلام میشود که مردان مجازند غیر از ایام ممنوعه، در هر ساعت از شبانهروز، و یا در هر کجا که خواستند با زنان خود همبستر شوند. البته بعید است که این آیه در ارتباط با مجازدانستن آمیزش از دُبر باشد؛ زیرا نزدیکی از مقعد اگر هم جایز باشد، عملی نامطلوب و خلاف طبیعت انسانی است که تشویق ضمنی به آن در قرآن به سختی قابل پذیرش خواهد بود. از طرفی وجود کلمه «حرث» یا « کشتزار» در آیه، قرینهای بر آن است که مراد آیه، نزدیکی از موضع طبیعى باشد؛ زیرا آنجا است که محل انعقاد نطفه بوده و تشبیه آن به کشتزار معنا خواهد یافت.
در این آیه اعلام میشود که مردان مجازند غیر از ایام ممنوعه، در هر ساعت از شبانهروز، و یا در هر کجا که خواستند با زنان خود همبستر شوند. البته بعید است که این آیه در ارتباط با مجازدانستن آمیزش از دُبر باشد؛ زیرا نزدیکی از مقعد اگر هم جایز باشد، عملی نامطلوب و خلاف طبیعت انسانی است که تشویق ضمنی به آن در قرآن به سختی قابل پذیرش خواهد بود. از طرفی وجود کلمه «حرث» یا « کشتزار» در آیه، قرینهای بر آن است که مراد آیه، نزدیکی از موضع طبیعى باشد؛ زیرا آنجا است که محل انعقاد نطفه بوده و تشبیه آن به کشتزار معنا خواهد یافت.
پاسخ تفصیلی
پس از آنکه در آیه پیشین خداوند احوال زنان را در حال عادى و نیز عادت ماهیانه بیان نموده، به دنبال آن میفرماید: «نِساؤُکُمْ حَرْثٌ لَکُمْ فَأْتُوا حَرْثَکُمْ أَنَّى شِئْتُمْ وَ قَدِّمُوا لِأَنْفُسِکُمْ وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ اعْلَمُوا أَنَّکُمْ مُلاقُوهُ وَ بَشِّرِ الْمُؤْمِنین»؛[1] زنان شما، محل بذرافشانى شما هستند. پس هر زمان که بخواهید، میتوانید با آنها آمیزش کنید. و [سعى نمایید از این فرصت بهره گرفته، با پرورش فرزندان صالح] اثر نیکى براى خود، از پیش بفرستید. تقوا پیشه کنید، و بدانید او را ملاقات خواهید کرد و به مؤمنان، بشارت ده.
شأن نزول
در برخی از تفاسیر نقل شده است که این آیه درباره اعتقادات نادرست یهود درباره چگونگی آمیزش با همسران و آثار آن نازل شده است. یهود معتقد بودند؛ اگر از پشت سر در فرج زنان آمیزش صورت گیرد چشم فرزند متولد شده لوچ میشود، و یا منکر آمیزش در حال ایستاده بودند که این آیه نازل شد و حلیت آمیزش را در صورتهاى مختلف بیان نمود.[2]
محور اساسی در این آیه چند موضوع است:
1. کشتزار بودن زنان: در این آیه زنان به کشتزار تشبیه شدهاند: «نِساؤُکُمْ حَرْثٌ لَکُمْ». «حَرْث»، افشاندن بذر در زمین و آماده کردن آن برای زراعت است.[3] «حرث» در اصل مصدر، و به معناى به دست آوردن محصولى است که از زراعت حاصل شده، و پس از آن درو کردن خواهد بود. و براى مبالغه به خود محصولِ کار اطلاق میشود.
اضافه نساء به ضمیر «کُم»، دلالت بر اختصاص میکند. منظور از آن این است که زنهاى اختصاصى شما که در ازدواج شما هستند، دستآورد و محصول برنامه جریان زندگى دنیوى شما میباشند. همانطور که با تربیت زراعت و حفظ آن از آفات، محصول مطلوبى براى شما تولید میشود، تربیت و حفظ همسر نیز بهترین محصول را به طور مطلق و مطلوب خواهد داد. و با انس و همسرى و همراهى و یارى آنان میتوانید زندگى سالم و توأم با طمأنینه خاطر و آرامش دل و خوشى عیش و شادى و سرور داشته باشید.[4] از اینرو؛ رَحِم زن مانند زمین، نطفه مرد مانند بذر و فرزندی که متولد میشود مانند محصولی است که از زمین به دست میآید.[5]
تشبیه زن به زمین کشاورزی ممکن است براى برخی جالب نباشد، و آنرا در شأن زنان ندانند، اما حقیقت این است که نکته ظریفی در این تشبیه نهفته است. در حقیقت قرآن میخواهد ضرورت وجود زن را در اجتماع انسانى نشان دهد که زن وسیله اطفای شهوت و هوسرانى مردان نیست، بلکه وسیلهاى است براى حفظ حیات نوع بشر. این سخن در برابر آنها که نسبت به جنس زن مانند یک بازیچه یا وسیله هوسبازى مینگرند، هشدار محسوب میشود.[6]
بنابراین، آیه در صدد بیان این است که نسبت زنان به جامعه انسانى، نسبت کشتزار به انسان کشتکار است. همانگونه بذرها به تنهایی ارزشی ندارند و وجود کشتزار براى بقاى بذر، لازم است و اگر نباشد بذرها به کلى نابود میشوند و دیگر غذایى براى حفظ حیات و بقاى آن نمیماند، همچنین اگر زنان نباشند، بقای نسل انسان در معرض تهدید است، و نسلش قطع میشود.
2. «فَأْتُوا حَرْثَکُمْ أَنَّى شِئْتُمْ»: یعنى از زنان خود بهره بردارى کنید و با آنها نزدیکى نمایید هرگونه که میخواهید.
«أنّى» از ادات استفهام و شرط است و براى آن سه معنا ذکر کردهاند: «این»، «متى» و «کیف»؛ یعنى براى استفهام و شرط از حیث مکان، زمان و کیفیت استعمال میشود. بسیارى از مفسران اهل سنت «أنی» در این آیه را به معناى «این» شرطیه مکانیه گرفتهاند؛ یعنى هر جا که بخواهید، قبل یا دبر.[7] بعضى به معناى «متى» گرفتند؛ یعنى هر زمان که بخواهید.
امام صادق(ع) میفرماید؛ منظور از تعمیم در این آیه از جهت کیفیت است؛ یعنى هر طور که بخواهید و به هر کیفیت که مایل باشید. ایستاده، نشسته، خوابیده، از طرف جلو، از طرف پشت (نه وطی در دبر) و... و استدلال به کلمه «حرث» دلیل بر آن است که در غیر جلو جاى حرث و تولید نسل نیست. امام(ع) این آیه را ردّ بر یهود دانستند که گفتند «دخول در قُبل(جلو) از طرف پشت» موجب لوچ شدن اولاد میگردد و همچنین در حال قیام و سر زانو را منع نمودند.[8]
البته در نقل دیگری امام صادق(ع) «أَنَّى شِئْتُمْ» را وسعت در زمان معنا کردهاند؛ یعنی هر زمان که مایل به نزدیکی باشید.[9]
بنابراین، کلمه «انّى» در آیه میتواند مکانى باشد، و هم میتواند زمانى باشد. اگر زمانى شد؛ یعنى در هر وقت که خواستید از ساعات شب و روز با زنهاى خود همبستر شوید. و اگر مکانى باشد، یعنى در هر کجا که خواستید همبستر شوید. اینکه منظور از آن اجازه آمیزش از دُبر(پشت) باشد بعید به نظر میرسد؛ زیرا نزدیکی از دبر اگر هم جایز باشد، عمل نامطلوب و خلاف طبیعت است. به نظر نمیرسد که خداوند در آیه قرآنى به آن دستور دهد، بلکه به قرینه کلمه «حرث» که به معناى کشتزار است منظور وطى از موضع طبیعى است؛ زیرا آنجا است که مانند کشتزار و محل انعقاد نطفه است.[10] ضمن آنکه در روایات به پرهیز از آمیزش مقعدی سفارش شده است: «سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ(ع) یَقُولُ قَالَ رَسُولُ اللهِ(ص) مَحَاشُّ النِّسَاءِ عَلَى أُمَّتِی حَرَامٌ». «و إیاکم و محاش النساء».[11]
3. «وَ قَدِّمُوا لِأَنْفُسِکُمْ»: این خطاب یا به مردان است و یا هم به مردان و هم به زنان. این دستور در حقیقت واداشتن انسانها به ازدواج و تولید نسل است، تا نوع بشر در زمین باقى بماند. روشن است که غرض خداى متعال از بقاى نوع بشر در زمین، بقاى دین و ظهور توحید و پرستش او است: «وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلَّا لِیَعْبُدُونِ».[12]
بنابراین، اگر فرمانی صادر میکند که با حیات و بقایشان مرتبط است؛ از آنرو است که به این وسیله آنان را به عبادت پروردگارشان برساند، نه براى اینکه بیشتر به دنیا گرایش پیدا کنند، و در شهوات فرو رفته، در وادى غفلت سرگردان شوند؛ لذا منظور از جمله «وَ قَدِّمُوا لِأَنْفُسِکُمْ»، هر چند مسئله تولید نسل و تقدیم داشتن فرزندان به جامعه بشری است، بشریتى که هر روز افراد زیادى از آن دستخوش مرگ میشود، و به مرور زمان تعدادشان رو به کاهش است، ولی این مطلوبیت فى نفسه نیست؛ یعنی غرض به خود تولید نسل تعلق نگرفته، بلکه براى این است که با ورود افراد جدید به روى زمین، ذکر خداى سبحان در زمین باقى بماند، و افراد صالحى داراى اعمال صالح پدید آیند، تا خیرات و نیکیهایشان هم عاید خودشان شود، و هم عاید پدرانى که باعث پدید آمدن آنان شدند. آنگونه که قرآن میفرماید: «وَ نَکْتُبُ ما قَدَّمُوا وَ آثارَهُمْ»؛[13] ما هم اعمال خود آنان را مینویسیم، و هم آثارشان را.
با توجه به آنچه گفته شد، این احتمال تأیید میشود که مراد از «وَ قَدِّمُوا لِأَنْفُسِکُمْ»، از پیش فرستادن اعمال صالح براى روز قیامت است. چنانکه در جایى دیگر فرمود: «یَوْمَ یَنْظُرُ الْمَرْءُ ما قَدَّمَتْ یَداهُ».[14] «وَ ما تُقَدِّمُوا لِأَنْفُسِکُمْ مِنْ خَیْرٍ، تَجِدُوهُ عِنْدَ اللهِ».[15] و یکی از آن اعمال صالح چنانکه گفتهاند؛ همان فرزندان است که پدر و مادر از پیش براى خود فراهم میسازند و این نیز تنها با وطى از موضع معمولى تناسب دارد.
4. «وَ اتَّقُوا اللهَ»: سفارش به تقوا در مسئله آمیزش با همسران است؛ یعنی در آمیزش با زنان خود از حدود الهی تجاوز نکنید و حریم خدا را پاس دارید، و محارم خدا را هتک نکنید.[16]
5. «وَ اعْلَمُوا أَنَّکُمْ مُلاقُوهُ...»: پس از بیان حکم الهی در موضوع آمیزش و همبستری با زنان و سفارش به تقوا و پرهیزگارى، به مسلمانان یادآور میشود که بالاخره همگى با خداى خود ملاقات خواهند کرد و سرانجامشان بازگشت به سوی پروردگار است.
6. «وَ بَشِّرِ الْمُؤْمِنین»: در پایان پیام امیدبخشى مىدهد و به پیامبر خود سفارش مىکند که مؤمنان را بشارت ده؛ بشارت به رحمت الهى و سعادت و نجات در سایه تقوا.
از آنجا که مسئله آمیزش جنسى، مسئلهاى است مهم، و با پرجاذبهترین غرایز انسان سر و کار دارد، خداوند در این جملههاى آخر، مؤمنان را به دقت در این امر، و پرهیز از هر گونه گناه و انحراف، دعوت نموده و به آنها هشدار میدهد که بدانید همگى به ملاقات پروردگار خواهید شتافت و تنها راه نجات ایمان و تقواى در سایه ایمان است.[17]
شأن نزول
در برخی از تفاسیر نقل شده است که این آیه درباره اعتقادات نادرست یهود درباره چگونگی آمیزش با همسران و آثار آن نازل شده است. یهود معتقد بودند؛ اگر از پشت سر در فرج زنان آمیزش صورت گیرد چشم فرزند متولد شده لوچ میشود، و یا منکر آمیزش در حال ایستاده بودند که این آیه نازل شد و حلیت آمیزش را در صورتهاى مختلف بیان نمود.[2]
محور اساسی در این آیه چند موضوع است:
1. کشتزار بودن زنان: در این آیه زنان به کشتزار تشبیه شدهاند: «نِساؤُکُمْ حَرْثٌ لَکُمْ». «حَرْث»، افشاندن بذر در زمین و آماده کردن آن برای زراعت است.[3] «حرث» در اصل مصدر، و به معناى به دست آوردن محصولى است که از زراعت حاصل شده، و پس از آن درو کردن خواهد بود. و براى مبالغه به خود محصولِ کار اطلاق میشود.
اضافه نساء به ضمیر «کُم»، دلالت بر اختصاص میکند. منظور از آن این است که زنهاى اختصاصى شما که در ازدواج شما هستند، دستآورد و محصول برنامه جریان زندگى دنیوى شما میباشند. همانطور که با تربیت زراعت و حفظ آن از آفات، محصول مطلوبى براى شما تولید میشود، تربیت و حفظ همسر نیز بهترین محصول را به طور مطلق و مطلوب خواهد داد. و با انس و همسرى و همراهى و یارى آنان میتوانید زندگى سالم و توأم با طمأنینه خاطر و آرامش دل و خوشى عیش و شادى و سرور داشته باشید.[4] از اینرو؛ رَحِم زن مانند زمین، نطفه مرد مانند بذر و فرزندی که متولد میشود مانند محصولی است که از زمین به دست میآید.[5]
تشبیه زن به زمین کشاورزی ممکن است براى برخی جالب نباشد، و آنرا در شأن زنان ندانند، اما حقیقت این است که نکته ظریفی در این تشبیه نهفته است. در حقیقت قرآن میخواهد ضرورت وجود زن را در اجتماع انسانى نشان دهد که زن وسیله اطفای شهوت و هوسرانى مردان نیست، بلکه وسیلهاى است براى حفظ حیات نوع بشر. این سخن در برابر آنها که نسبت به جنس زن مانند یک بازیچه یا وسیله هوسبازى مینگرند، هشدار محسوب میشود.[6]
بنابراین، آیه در صدد بیان این است که نسبت زنان به جامعه انسانى، نسبت کشتزار به انسان کشتکار است. همانگونه بذرها به تنهایی ارزشی ندارند و وجود کشتزار براى بقاى بذر، لازم است و اگر نباشد بذرها به کلى نابود میشوند و دیگر غذایى براى حفظ حیات و بقاى آن نمیماند، همچنین اگر زنان نباشند، بقای نسل انسان در معرض تهدید است، و نسلش قطع میشود.
2. «فَأْتُوا حَرْثَکُمْ أَنَّى شِئْتُمْ»: یعنى از زنان خود بهره بردارى کنید و با آنها نزدیکى نمایید هرگونه که میخواهید.
«أنّى» از ادات استفهام و شرط است و براى آن سه معنا ذکر کردهاند: «این»، «متى» و «کیف»؛ یعنى براى استفهام و شرط از حیث مکان، زمان و کیفیت استعمال میشود. بسیارى از مفسران اهل سنت «أنی» در این آیه را به معناى «این» شرطیه مکانیه گرفتهاند؛ یعنى هر جا که بخواهید، قبل یا دبر.[7] بعضى به معناى «متى» گرفتند؛ یعنى هر زمان که بخواهید.
امام صادق(ع) میفرماید؛ منظور از تعمیم در این آیه از جهت کیفیت است؛ یعنى هر طور که بخواهید و به هر کیفیت که مایل باشید. ایستاده، نشسته، خوابیده، از طرف جلو، از طرف پشت (نه وطی در دبر) و... و استدلال به کلمه «حرث» دلیل بر آن است که در غیر جلو جاى حرث و تولید نسل نیست. امام(ع) این آیه را ردّ بر یهود دانستند که گفتند «دخول در قُبل(جلو) از طرف پشت» موجب لوچ شدن اولاد میگردد و همچنین در حال قیام و سر زانو را منع نمودند.[8]
البته در نقل دیگری امام صادق(ع) «أَنَّى شِئْتُمْ» را وسعت در زمان معنا کردهاند؛ یعنی هر زمان که مایل به نزدیکی باشید.[9]
بنابراین، کلمه «انّى» در آیه میتواند مکانى باشد، و هم میتواند زمانى باشد. اگر زمانى شد؛ یعنى در هر وقت که خواستید از ساعات شب و روز با زنهاى خود همبستر شوید. و اگر مکانى باشد، یعنى در هر کجا که خواستید همبستر شوید. اینکه منظور از آن اجازه آمیزش از دُبر(پشت) باشد بعید به نظر میرسد؛ زیرا نزدیکی از دبر اگر هم جایز باشد، عمل نامطلوب و خلاف طبیعت است. به نظر نمیرسد که خداوند در آیه قرآنى به آن دستور دهد، بلکه به قرینه کلمه «حرث» که به معناى کشتزار است منظور وطى از موضع طبیعى است؛ زیرا آنجا است که مانند کشتزار و محل انعقاد نطفه است.[10] ضمن آنکه در روایات به پرهیز از آمیزش مقعدی سفارش شده است: «سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ(ع) یَقُولُ قَالَ رَسُولُ اللهِ(ص) مَحَاشُّ النِّسَاءِ عَلَى أُمَّتِی حَرَامٌ». «و إیاکم و محاش النساء».[11]
3. «وَ قَدِّمُوا لِأَنْفُسِکُمْ»: این خطاب یا به مردان است و یا هم به مردان و هم به زنان. این دستور در حقیقت واداشتن انسانها به ازدواج و تولید نسل است، تا نوع بشر در زمین باقى بماند. روشن است که غرض خداى متعال از بقاى نوع بشر در زمین، بقاى دین و ظهور توحید و پرستش او است: «وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلَّا لِیَعْبُدُونِ».[12]
بنابراین، اگر فرمانی صادر میکند که با حیات و بقایشان مرتبط است؛ از آنرو است که به این وسیله آنان را به عبادت پروردگارشان برساند، نه براى اینکه بیشتر به دنیا گرایش پیدا کنند، و در شهوات فرو رفته، در وادى غفلت سرگردان شوند؛ لذا منظور از جمله «وَ قَدِّمُوا لِأَنْفُسِکُمْ»، هر چند مسئله تولید نسل و تقدیم داشتن فرزندان به جامعه بشری است، بشریتى که هر روز افراد زیادى از آن دستخوش مرگ میشود، و به مرور زمان تعدادشان رو به کاهش است، ولی این مطلوبیت فى نفسه نیست؛ یعنی غرض به خود تولید نسل تعلق نگرفته، بلکه براى این است که با ورود افراد جدید به روى زمین، ذکر خداى سبحان در زمین باقى بماند، و افراد صالحى داراى اعمال صالح پدید آیند، تا خیرات و نیکیهایشان هم عاید خودشان شود، و هم عاید پدرانى که باعث پدید آمدن آنان شدند. آنگونه که قرآن میفرماید: «وَ نَکْتُبُ ما قَدَّمُوا وَ آثارَهُمْ»؛[13] ما هم اعمال خود آنان را مینویسیم، و هم آثارشان را.
با توجه به آنچه گفته شد، این احتمال تأیید میشود که مراد از «وَ قَدِّمُوا لِأَنْفُسِکُمْ»، از پیش فرستادن اعمال صالح براى روز قیامت است. چنانکه در جایى دیگر فرمود: «یَوْمَ یَنْظُرُ الْمَرْءُ ما قَدَّمَتْ یَداهُ».[14] «وَ ما تُقَدِّمُوا لِأَنْفُسِکُمْ مِنْ خَیْرٍ، تَجِدُوهُ عِنْدَ اللهِ».[15] و یکی از آن اعمال صالح چنانکه گفتهاند؛ همان فرزندان است که پدر و مادر از پیش براى خود فراهم میسازند و این نیز تنها با وطى از موضع معمولى تناسب دارد.
4. «وَ اتَّقُوا اللهَ»: سفارش به تقوا در مسئله آمیزش با همسران است؛ یعنی در آمیزش با زنان خود از حدود الهی تجاوز نکنید و حریم خدا را پاس دارید، و محارم خدا را هتک نکنید.[16]
5. «وَ اعْلَمُوا أَنَّکُمْ مُلاقُوهُ...»: پس از بیان حکم الهی در موضوع آمیزش و همبستری با زنان و سفارش به تقوا و پرهیزگارى، به مسلمانان یادآور میشود که بالاخره همگى با خداى خود ملاقات خواهند کرد و سرانجامشان بازگشت به سوی پروردگار است.
6. «وَ بَشِّرِ الْمُؤْمِنین»: در پایان پیام امیدبخشى مىدهد و به پیامبر خود سفارش مىکند که مؤمنان را بشارت ده؛ بشارت به رحمت الهى و سعادت و نجات در سایه تقوا.
از آنجا که مسئله آمیزش جنسى، مسئلهاى است مهم، و با پرجاذبهترین غرایز انسان سر و کار دارد، خداوند در این جملههاى آخر، مؤمنان را به دقت در این امر، و پرهیز از هر گونه گناه و انحراف، دعوت نموده و به آنها هشدار میدهد که بدانید همگى به ملاقات پروردگار خواهید شتافت و تنها راه نجات ایمان و تقواى در سایه ایمان است.[17]
[1]. بقره، 223.
[2]. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مقدمه، بلاغی، محمد جواد، ج 2، ص 564، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، 1372ش.
[3]. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، تحقیق، داودی، صفوان عدنان، ص 226، دمشق، بیروت، دارالقلم، الدار الشامیة، چاپ اول، 1412ق.
[4]. مصطفوی، حسن، تفسیر روشن، ج 3، ص 155 - 156، تهران، مرکز نشر کتاب، چاپ اول، 1380ش.
[5]. فخرالدین رازی، ابوعبدالله محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، ج 6، ص 421، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ سوم، 1420ق.
[6]. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 2، ص 141، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، 1374ش.
[7]. ر. ک: مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج 2، ص 565؛ ابن عربی، محمد بن عبدالله بن ابوبکر، احکام القرآن، ج 1، ص 173، بیجا، بینا، بیتا.
[8]. طیب، سید عبد الحسین، اطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج 2، ص 446 - 447، تهران، اسلام، چاپ دوم، 1378ش.
[9]. عروسی حویزی، عبد علی بن جمعه، تفسیر نور الثقلین، تحقیق، رسولی محلاتی، سید هاشم، ج 1، ص 217، قم، اسماعیلیان، چاپ چهارم، 1415ق.
[10]. جعفری، یعقوب، کوثر، ج 1، ص 527، بیجا، بیتا.
[11]. طوسى، محمد بن الحسن تهذیب الأحکام، تحقیق، موسوی خرسان، حسن، ج 7، ص 416، تهران، دار الکتب الاسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق؛ عیاشی، محمد بن مسعود، التفسیر، محقق، مصحح، رسولی محلاتی، سید هاشم، ج 1، ص 111، تهران، المطبعة العلمیة، چاپ اول، 1380ق.
[12]. ذاریات، 56.
[13]. یس، 12.
[14]. نبأ، 41.
[15]. مزمل، 20.
[16]. طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج 2، ص 212- 214، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، 1417ق.
[17]. تفسیر نمونه، ج 2، ص 143.