آنچه مسلم است، این است که مجازات قیامت کاملاً متناسب با جرایمی است که انسان در دنیا مرتکب شده است؛ یعنی هر کس که کار بدى انجام دهد، تنها همانند آن کیفر میبیند. اما در مورد پاداشها، مسئلهی فضل و عنایت الهی مطرح است. ممکن است پاداشی که به انسان داده میشود، به مراتب بیش از عمل انجام شده باشد، چنانکه در قرآن کریم به آن تصریح شده است: هر کس کار نیکى انجام دهد ده برابر به او پاداش دهند، و هر کس کار بدى انجام دهد تنها همانند آن کیفر میبیند، تا ستمى بر آنها نرفته باشد.
1. اولین نکتهای را که در این ارتباط باید در نظر داشت؛ این است که عذاب و پاداش اخروی را نباید با مسائل حقوقی و جزایی دنیا قیاس کرد؛ چراکه ارزش معنوى کارها را انسان نمیتواند درک کند؛ زیرا انسان معیار، مقیاس و اندازهاى در دست ندارد که آنها را با آن بسنجد، این خدا است که در مقابل اعمال انسان ارزش تعیین مىکند.
2. آنچه مسلم است، این است که مجازات قیامت کاملاً متناسب با جرایمی است که انسان در دنیا مرتکب شده است، اگر چه ممکن است آدمی چنین تناسبی را درک نکند، همانگونه که بیان شد. به عنوان نمونه جزای غیبت از زنا بیشتر است، یا خوردن یک درهم ربا گناهش نزد خداوند بزرگتر از هفتاد بار زنا با محارم است.[1] اینگونه عذابهایی در برابر گناهانی؛ مانند غیبت و خوردن ربا ممکن است در نگاه نخست غیر قابل باور و بدون تناسب جلوه کند. اما وقتی انسان به فلسفه آن نگاه کند و به عواقب و پیامدهای ناگوار آنها در جامعه نظری بیاندازد، درخواهد یافت که عذاب برابر با گناه است. برای آگاهی بیشتر در این موضوع پاسخ ۴۱۶۶ ، ۱۵۴۰۶را مطالعه کنید.
ممکن است برخی تصور کنند که واجب شدن «شصت روز» روزه به عنوان کفاره، در مقابل خوردن یک روز روزه ماه مبارک رمضان، و مجازاتهاى دیگرى از این دست در دنیا و آخرت، با آیه «وَ مَنْ جاءَ بِالسَّیِّئَةِ فَلا یُجْزى إِلاَّ مِثْلَها»،[2] که مىگوید در برابر کار بد فقط به اندازه آن کیفر داده خواهد شد، سازگار نیست. اما با توجه به یک نکته، پاسخ این ایراد نیز روشن مىشود، و آن اینکه منظور از مساوات میان «گناه» و «کیفر». مساوات عددى نیست، بلکه کیفیت عمل را نیز باید در نظر گرفت، خوردن یک روز روزه ماه رمضان با آن همه اهمیتى که دارد، مجازاتش تنها یک روز کفاره نیست، بلکه باید آن قدر روزه گرفت که به اندازه احترام آن یک روز ماه مبارک شود؛[3] و این به جهت حرمتی است که فرد روزهخوار از ماه رمضان شکسته است.
3. اما در مورد پاداشها، مسئلهی فضل و عنایت الهی مطرح است. ممکن است پاداشی که به انسان داده میشود، به مراتب بیش از عمل انجام شده باشد. چنانکه در قرآن کریم به آن تصریح شده است: «مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثالِها وَ مَنْ جاءَ بِالسَّیِّئَةِ فَلا یُجْزى إِلاَّ مِثْلَها وَ هُمْ لا یُظْلَمُونَ»؛[4] هر کس کار نیکى انجام دهد ده برابر به او پاداش دهند، و هر که کار بدى انجام دهد تنها همانند آن کیفر بیند، تا ستمى بر آنها نرفته باشد.
«مَنْ عَمِلَ سَیِّئَةً فَلا یُجْزى إِلاَّ مِثْلَها وَ مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثى وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولئِکَ یَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ یُرْزَقُونَ فیها بِغَیْرِ حِسابٍ»؛[5] هر کس کار بدى بکند جز همانند عملش کیفر نیابد. و هر کس از مرد و زن که مؤمن باشد و عمل صالحى به جاى آرد به بهشت داخل شود و بىحساب روزىاش دهند.
4. شایان توجه است که در مسئله گناه و مجازات، موضوع عدالت مطرح است و خداوند در آنجا به کسی ظلم و ستم روا نمیدارد. اگرچه در این مورد نیز بسیار گناهانی را که با توبه از بین میبرد: «یَعْفُوا عَنْ کَثِیرٍ»؛[6] و از بسیارى درگذرد، و یا از آن برتر، زشتی را به نیکى تبدیل میکند: «یُبَدِّلُ اللَّهُ سَیِّئاتِهِمْ حَسَناتٍ»؛[7] خداوند نیکى آنان را جانشین بدىهایشان مىگرداند.
ولی در مسئله پاداش اینگونه نیست که اگر خواست در برابر یک کار، ده برابر آن و یا بیشتر پاداش دهد، به کسی ستمی وارد آید.
[1]. کلینی، کافی، محقق مصحح، غفارى على اکبر و آخوندى، محمد، ج 5، ص 144، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ چهارم، 1407 ق.
[2]. انعام، 160.
[3]. ر. ک: مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 6، ص 57، دار الکتب الاسلامیة، تهران، 1374ش.
[4]. انعام 160.
[5]. غافر، 40.
[6]. مائده، 15.
[7]. فرقان، 70.