کد سایت
fa35042
کد بایگانی
39894
نمایه
زندگی نامه شیخ ابو الفتوح رازی
طبقه بندی موضوعی
تاريخ بزرگان,شخصیت های شیعی
خلاصه پرسش
شیخ ابو الفتوح رازی که بود؟ و آثار علمی او چیست؟
پرسش
لطفاً اطلاعاتی در مورد شیخ ابو الفتوح رازی و آثارشان ذکر بفرمائید؟
پاسخ اجمالی
جمالالدین حسین بن علی بن محمد خزاعى نیشابورى رازى، مشهور به ابو الفتوح رازی، از مفسران و علمای بزرگ شیعه در قرن شش هجری بود.
سلسله نسب ابو الفتوح رازى به قبیله خزاعه میرسد. کتابهایی؛ مانند روض الجنان و روح الجنان فى تفسیرالقرآن، روح الاحباب و روح الالباب فى شرح الشهاب، رساله یوحنّا، و تبصرة العوام فى معرفة مقالات الانام از مهمترین آثار علمی ابو الفتوح رازی به شمار میآیند.
ابو الفتوح رازی، در شهر رى و در صحن حضرت امامزاده حمزة بن موسى بن جعفر(ع)، در جوار حضرت عبد العظیم حسنى(ع) مدفون است.
سلسله نسب ابو الفتوح رازى به قبیله خزاعه میرسد. کتابهایی؛ مانند روض الجنان و روح الجنان فى تفسیرالقرآن، روح الاحباب و روح الالباب فى شرح الشهاب، رساله یوحنّا، و تبصرة العوام فى معرفة مقالات الانام از مهمترین آثار علمی ابو الفتوح رازی به شمار میآیند.
ابو الفتوح رازی، در شهر رى و در صحن حضرت امامزاده حمزة بن موسى بن جعفر(ع)، در جوار حضرت عبد العظیم حسنى(ع) مدفون است.
پاسخ تفصیلی
جمالالدین حسین بن علی بن محمد خزاعى نیشابورى رازى، مشهور به ابو الفتوح رازی، از مفسران و علمای بزرگ شیعه در سده ششم هجری بود.[1] تاریخ دقیقی برای ولادت او ثبت نشده است، امّا شاید بتوان گفت که تولد ابو الفتوح رازى قبل از سال 480 هـ.ق بوده است.[2] درباره سال وفات او هم تاریخ دقیقی وجود ندارد. مورخان تاریخ وفات او را 535،[3] 552،[4] و 560 هـ.ق[5] ذکر کردهاند.
ابو الفتوح رازی از ذرّیه نافع بن بُدَیل بن ورقاء خُزاعی[6] صحابی پیامبر اسلام(ص) بود؛[7] یعنی سلسله نسب ابو الفتوح رازى به قبیله خزاعه میرسد. همانطور که ابو الفتوح در کتاب تفسیر خود میگوید: «بدیل بن ورقاء خزاعى، از پدران ماست».[8] در طول تاریخ، خاندان خزاعه از برجستهترین دوستان ائمه اطهار(ع) بوده تا آنجایى که معاویه گفته است: «محبّت قبیله بنى خزاعه نسبت به على به حدّى است که اگر زنانشان فرصت مییافتند، با ما میجنگیدند تا چه رسد به مردانشان!».[9]
جدّ ابو الفتوح، محمّد بن احمد نیشابورى صاحب کتاب «الروضة الزهراء فی مناقب فاطمة الزهراء»[10] و عموى پدرش، شیخ عبد الرحمن صاحب کتاب «سفینة النجاة» در مناقب و فضائل اهل بیت عصمت و طهارت(ع)،[11] از دانشمندان برجسته شیعى بودهاند. پسرش، شیخ تاج الدین محمّد[12] نیز از علماى عصر خود به شمار میآید.
علاّمه سید محسن امین در مورد خاندان ابو الفتوح، مینویسد: «ابو الفتوح و پسرش تاج الدین محمّد و پدرش على بن محمّد و جدّش و جدّ اعلاى وى، شیخ ابو بکر احمد و عموى بزرگش شیخ عبد الرحمن بن ابى بکر، همه از دانشمندان نامدار امامیه هستند. و خلاصه، این سلسله معروف در میان علماى شیعه، جایگاه ویژهاى داشتهاند و تألیفات پر بار و کتابهاى متعددى را از خود به یادگار گذاشتهاند».[13]
شیخ ابو الفتوح رازى با توجه به عشق و علاقهاى که به تحصیل علوم و معارف اسلامى داشته است، براى کسب فضائل علمى، در محضر اساتید متعددى زانوى ادب زده و بهرههاى فراوان برده است. برخى از اساتید وى عبارتند از:
1. على بن محمّد نیشابورى رازى[14] این شخصیت پدر بزرگوار ابو الفتوح رازى است؛ وى داراى تألیفاتى همچون «مسائل المعدوم»[15] و «دقائق الحقایق»[16] مىباشد.
2. عبد الرحمن خزاعى نیشابورى، عموى بزرگ ابو الفتوح.[17]
3. شیخ عبد الجبار بن مقرى رازى، معروف به مفید رازى.[18]
4. شیخ ابو على حسن بن محمّد طوسى،( فرزند شیخ طوسى).[19]
5. ابو القاسم محمود بن عمر زمخشرى؛[20] وى استاد غیر شیعى ابو الفتوح به شمار میآید.[21] و مؤلف تفسیر معروف کشّاف است و از مذهب حنفى معتزلى پیروى میکرده است.[22] ابو الفتوح در تفسیر آیه شریفه «الَّذی جَعَلَ لَکُمْ مِنَ الشَّجَرِ الْأَخْضَرِ ناراً فَإِذا أَنْتُمْ مِنْهُ تُوقِدُون»؛[23] از زمخشرى به عنوان استاد خود یاد کرده است.[24]
این دانشمند گرانمایه بعد از تحصیل علوم مختلف، اندوختههاى علمى خود را با اخلاص تمام به مشتاقان معارف عرضه نموده است؛ از جمله دانش اندوزان معروف مکتب وى محمّد بن شهر آشوب مازندرانى است.[25]
برخی از آثار و تألیفات ابو الفتوح رازی عبارت است از:
الف. «روض الجنان و روح الجنان فى تفسیرالقرآن»؛ این کتاب- که معروفترین اثر شیخ ابو الفتوح رازى است- از جهت فصاحت لفظ و پردازش عبارت، توجه به نکات مناسب تفسیرى، ترجمه دقیق آیات، آزاد اندیشى در بهرهگیرى از روایات مخالف و موافق، نقل اقوال مختلف و گزینش مناسبترین آن و دفاع منطقى و بجا از مذهب شیعه، بر همه تفاسیر فارسى تشیع برترى دارد.[26] این اثر گرانسنگ و کهن شیعى، یکى از بزرگترین یادگارهاى نثر فصیح ادب فارسى است.
ب. «روح الاحباب و روح الالباب فى شرح الشهاب»؛ این کتاب، شرحى است بر «شهاب الأخبار» از قاضى قضاعى شافعى و موضوع آن، در حکمتها، موعظهها و امثال پیامبر اکرم(ص) است.[27] این کتاب یکى از مدارک بحار الانوار است.[28]
ج. «رساله یوحنّا»؛[29] که از زبان یک نفر مسیحى به نام یوحنّا و در مسئله امامت نوشته شده است.
د. «تبصرة العوام فى معرفة مقالات الانام»؛[30] این کتاب به زبان فارسى است و ابو الفتوح در بخشى از آن، اندیشههاى حسین بن منصور حلاّج را نقد کرده و در بابهاى دیگر، از نسبتهاى ناروا به شیعه جواب داده و از تشیع دفاع نموده است.
طبق وصیت خود ابو الفتوح رازی، او را در شهر رى و در صحن حضرت امامزاده حمزة بن موسى بن جعفر(ع)، در جوار حضرت عبد العظیم حسنى(ع) دفن کردند.[31]
ابو الفتوح رازی از ذرّیه نافع بن بُدَیل بن ورقاء خُزاعی[6] صحابی پیامبر اسلام(ص) بود؛[7] یعنی سلسله نسب ابو الفتوح رازى به قبیله خزاعه میرسد. همانطور که ابو الفتوح در کتاب تفسیر خود میگوید: «بدیل بن ورقاء خزاعى، از پدران ماست».[8] در طول تاریخ، خاندان خزاعه از برجستهترین دوستان ائمه اطهار(ع) بوده تا آنجایى که معاویه گفته است: «محبّت قبیله بنى خزاعه نسبت به على به حدّى است که اگر زنانشان فرصت مییافتند، با ما میجنگیدند تا چه رسد به مردانشان!».[9]
جدّ ابو الفتوح، محمّد بن احمد نیشابورى صاحب کتاب «الروضة الزهراء فی مناقب فاطمة الزهراء»[10] و عموى پدرش، شیخ عبد الرحمن صاحب کتاب «سفینة النجاة» در مناقب و فضائل اهل بیت عصمت و طهارت(ع)،[11] از دانشمندان برجسته شیعى بودهاند. پسرش، شیخ تاج الدین محمّد[12] نیز از علماى عصر خود به شمار میآید.
علاّمه سید محسن امین در مورد خاندان ابو الفتوح، مینویسد: «ابو الفتوح و پسرش تاج الدین محمّد و پدرش على بن محمّد و جدّش و جدّ اعلاى وى، شیخ ابو بکر احمد و عموى بزرگش شیخ عبد الرحمن بن ابى بکر، همه از دانشمندان نامدار امامیه هستند. و خلاصه، این سلسله معروف در میان علماى شیعه، جایگاه ویژهاى داشتهاند و تألیفات پر بار و کتابهاى متعددى را از خود به یادگار گذاشتهاند».[13]
شیخ ابو الفتوح رازى با توجه به عشق و علاقهاى که به تحصیل علوم و معارف اسلامى داشته است، براى کسب فضائل علمى، در محضر اساتید متعددى زانوى ادب زده و بهرههاى فراوان برده است. برخى از اساتید وى عبارتند از:
1. على بن محمّد نیشابورى رازى[14] این شخصیت پدر بزرگوار ابو الفتوح رازى است؛ وى داراى تألیفاتى همچون «مسائل المعدوم»[15] و «دقائق الحقایق»[16] مىباشد.
2. عبد الرحمن خزاعى نیشابورى، عموى بزرگ ابو الفتوح.[17]
3. شیخ عبد الجبار بن مقرى رازى، معروف به مفید رازى.[18]
4. شیخ ابو على حسن بن محمّد طوسى،( فرزند شیخ طوسى).[19]
5. ابو القاسم محمود بن عمر زمخشرى؛[20] وى استاد غیر شیعى ابو الفتوح به شمار میآید.[21] و مؤلف تفسیر معروف کشّاف است و از مذهب حنفى معتزلى پیروى میکرده است.[22] ابو الفتوح در تفسیر آیه شریفه «الَّذی جَعَلَ لَکُمْ مِنَ الشَّجَرِ الْأَخْضَرِ ناراً فَإِذا أَنْتُمْ مِنْهُ تُوقِدُون»؛[23] از زمخشرى به عنوان استاد خود یاد کرده است.[24]
این دانشمند گرانمایه بعد از تحصیل علوم مختلف، اندوختههاى علمى خود را با اخلاص تمام به مشتاقان معارف عرضه نموده است؛ از جمله دانش اندوزان معروف مکتب وى محمّد بن شهر آشوب مازندرانى است.[25]
برخی از آثار و تألیفات ابو الفتوح رازی عبارت است از:
الف. «روض الجنان و روح الجنان فى تفسیرالقرآن»؛ این کتاب- که معروفترین اثر شیخ ابو الفتوح رازى است- از جهت فصاحت لفظ و پردازش عبارت، توجه به نکات مناسب تفسیرى، ترجمه دقیق آیات، آزاد اندیشى در بهرهگیرى از روایات مخالف و موافق، نقل اقوال مختلف و گزینش مناسبترین آن و دفاع منطقى و بجا از مذهب شیعه، بر همه تفاسیر فارسى تشیع برترى دارد.[26] این اثر گرانسنگ و کهن شیعى، یکى از بزرگترین یادگارهاى نثر فصیح ادب فارسى است.
ب. «روح الاحباب و روح الالباب فى شرح الشهاب»؛ این کتاب، شرحى است بر «شهاب الأخبار» از قاضى قضاعى شافعى و موضوع آن، در حکمتها، موعظهها و امثال پیامبر اکرم(ص) است.[27] این کتاب یکى از مدارک بحار الانوار است.[28]
ج. «رساله یوحنّا»؛[29] که از زبان یک نفر مسیحى به نام یوحنّا و در مسئله امامت نوشته شده است.
د. «تبصرة العوام فى معرفة مقالات الانام»؛[30] این کتاب به زبان فارسى است و ابو الفتوح در بخشى از آن، اندیشههاى حسین بن منصور حلاّج را نقد کرده و در بابهاى دیگر، از نسبتهاى ناروا به شیعه جواب داده و از تشیع دفاع نموده است.
طبق وصیت خود ابو الفتوح رازی، او را در شهر رى و در صحن حضرت امامزاده حمزة بن موسى بن جعفر(ع)، در جوار حضرت عبد العظیم حسنى(ع) دفن کردند.[31]
[1]. امین عاملی، سید محسن، أعیان الشیعة، ج 2، ص 394، دار التعارف، بیروت، 1403ق؛ سبحانی، جعفر، موسوعة طبقات الفقهاء، ج 6، ص 86 – 87، مؤسسه امام صادق (ع)، قم، 1418ق؛ بابانی بغدادی، إسماعیل بن محمد، هدیة العارفین أسماء المؤلفین وآثار المصنفین، ج 1، ص 312، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، بیتا.
[2]. یاداشتهاى قزوینى، به کوشش: افشار، ایرج، ص 1481، علمى، تهران، 1363ش.
[3]. هدیة العارفین أسماء المؤلفین و آثار المصنفین، ج 1، ص 312.
[4]. موسوعة طبقات الفقهاء، ج 6، ص 86؛ عبد الغنی، عمر بن رضا، معجم المؤلفین، ج 4، ص 35، مکتبة المثنى، بیروت، بیتا.
[5]. هدیة العارفین أسماء المؤلفین و آثار المصنفین، ج 1، ص 312.
[6]. موسوعة طبقات الفقهاء، ج 6، ص 87.
[7]. اصبهانی، أبو نعیم أحمد بن عبد الله، معرفة الصحابة، تحقیق: عزازی، عادل بن یوسف، ج 5، ص 2674، دار الوطن للنشر، الریاض، چاپ اول، 1419ق؛ ابن اثیر جزری، علی بن أبی الکرم محمد، أسد الغابة فی معرفة الصحابة، محقق: معوض، علی محمد، عبد الموجود، عادل أحمد، ج 5، ص 284، دار الکتب العلمیة، بیروت، چاپ اول، 1415ق.
[8]. ابوالفتوح رازی، حسین بن علی، روض الجنان و روح الجنان فی تفسیر القرآن، تحقیق: یاحقی، محمد جعفر، ناصح، محمد مهدی، ج 5، ص 148، بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی، مشهد، 1408ق.
[9]. «... فقال معاویة: للّه دره و در أبیه! أما و الله لو استطاعت نساء خزاعة أن تقاتلنا فضلا عن رجالها لفعلت»؛ ابن اعثم کوفی، احمد بن اعثم، الفتوح، تحقیق: شیری، علی، ج 3، ص 121، دار الاضواء، بیروت، چاپ اول، 1411ق.
[10]. آقا بزرگ تهرانی، الذریعة إلی تصانیف الشیعة، ج 11، ص 294، اسماعیلیان، قم، 1408ق.
[11]. همان، ج 12، ص 199.
[12]. أعیان الشیعة، ج 6، ص 125.
[13]. همان.
[14]. همان.
[15]. الذریعة إلى تصانیف الشیعة، ج 20، ص 368.
[16]. همان، ج 8، ص 234.
[17]. أعیان الشیعة، ج 6، ص 125.
[18]. همان.
[19]. همان.
[20]. ذهبی، شمس الدین محمد بن أحمد، سیر أعلام النبلاء، ج 20، ص 151، مؤسسة الرسالة، بیروت، چاپ سوم، 1405ق.
[21]. ایازى، سید محمد على، المفسرون حیاتهم و منهجهم، ص 487، وزارت ارشاد، تهران، چاپ اوّل، 1373ش.
[22]. ابن حجر عسقلانی، أحمد بن علی، لسان المیزان، ج 6، ص 4، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، بیروت، چاپ دوم، 1390ق؛ ابن غزی، محمد بن عبد الرحمن، دیوان الإسلام، ج 2، ص 390، دار الکتب العلمیة، بیروت، چاپ اول، 1411ق.
[23]. یس، 80: «همان که از درخت سبز براى شما آتشى (سرخ) پدید آورده است که از آن (چیزى) میافروزید».
[24]. روض الجنان و روح الجنان فی تفسیر القرآن، ج 16، ص 170.
[25]. أعیان الشیعة، ج 6، ص 125.
[26]. ر.ک: رکنى یزدى، محمد مهدى، آشنایى با علوم قرآنى، ص 138 – 139، آستان قدس، سمت، مشهد، تهران، چاپ اوّل، 1379ش؛ المفسرون حیاتهم و منهجهم، ص 488 – 490.
[27]. أعیان الشیعة، ج 6، ص 126.
[28]. ر.ک: مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 1، ص 22؛ ج 58، ص 63، 65؛ ج 64، ص 356؛ دار إحیاء التراث العربی، بیروت، چاپ دوم، 1403ق.
[29]. أعیان الشیعة، ج 6، ص 126.
[30]. همان.
[31]. همان، ج 6، ص 124.