احتیاج، استقلال، علیت و عدم علیت را نمیتوان از وجدانیات محسوب کرد؛ زیرا وجدانیات قضایایی هستند که بهواسطهی حواس باطنی بهدست میآیند؛
[1] و روشن است که این مفاهیم با هیچیک از حواس باطنی بهدست نمیآیند؛ بلکه از مفاهیم ثانی فلسفی هستند که با تأمل در مفاهیم اولی بهدست میآیند.
[2]
بنابراین بقیه مطالب که مبتنی بر این فرض بوده را نمیتوان پذیرفت. علاوه بر اینکه هیچ استدلالی بر تلازم آن مطالب وجود ندارد؛ زیرا ممکن است موجودی محتاج باشد و موجود دیگر مستقل و یا موجودی دارای علت باشد و موجود دیگری بینیاز از علت. حال اگر بر فرض احتیاج، استقلال، علیت و عدم علیت وجدانی باشند، چه دلیل میشود که در مورد هر موجودی بتوان گفت که هم احتیاج دارد و هم استقلال، و هم علت دارد و هم ندارد.
[1]. از نظر علمای منطق و فلسفه، حس باطنی انسان پنج نوع است: 1. حس مشترک، 2. قوهی خیال یا متخیله، 3. قوهی واهمه، 4. قوهی حافظه، 5. قوهی متصرفه. برای اطلاع بیشتر رجوع شود به پاسخ:
32002.
[2]. معقولات ثانیه کلیاتی هستند که از امور ذهنى و معقولات اولی انتزاع شدهاند و منشأ آنها همان ذهن است. به عبارت دیگر، معقولات ثانیه، مفاهیمی هستند که تنها با عروض بر مفهوم دیگر قابل تعقل هستند، و وجودشان فقط در ذهن است. حال ا گر ظرف عروض مفهوم و اتصاف معروض به عارض هر دو ذهن باشد، معقول ثانیه منطقی است. مثل مفهوم نوع؛ چرا که نوع در خارج نه تعقل میشود، و نه تحقق مییابد ولی اگر عروض در ذهن و اتصاف در خارج باشد معقول ثانیه فلسفی است. مانند مفهوم علیت؛ چرا که مفهوم علیت در ذهن ساخته شده ولی در خارج متحقق است. ر. ک: پاسخ
5082.