کد سایت
fa86105
کد بایگانی
103596
نمایه
شرایط حاکم اسلامی از نگاه پیامبر اسلام(ص)
خلاصه پرسش
توصیههای پیامبر اسلام(ص) به فرمانروایان اسلامی چه بود؟
پرسش
رسول خدا(ص) در روایتی میفرماید: «کسانی که پس از من به نام اسلام حکومت تشکیل میدهند، نباید مردم را در فقر نگاه دارند و امت من را به دین بیاعتقاد سازند». این حدیث ضعیف است یا صحیح؟
پاسخ اجمالی
روایتی در این زمینه به نقل از امام صادق(ع) وجود دارد:
«جبرئیل به پیامبر اسلام(ص) که هیچ مشکل جسمی نداشت، خبر داد که مرگش نزدیک است. حضرتشان با شنیدن این خبر، مردم را براى نماز جماعت دعوت کرد و به مهاجرین و انصار دستور داد تا سلاح همراه داشته باشند. مردم جمع شدند و پیامبر(ص) بالای منبر رفتند و خبر وفات خود را به آنها داد و فرمود:
"خدا را به والى بعد از خود به یاد میآورم، تا اینکه مبادا دلسوز جامعه اسلامی نباشد! او باید بزرگ آنها را احترام کند، نسبت به افراد ضعیف دلسوز باشد، عالمشان را بزرگ شمرد، به آنها زیانی نرساند که باعث خواری آنها گردد، فقیرشان نسازد که فقر به کفرشان خواهد انجامید، خود را از مردم دور نگاه ندارد تا به دنبال آن، قدرتمندان بر ضعیفان چیره شوند و در لشکرکشى بر آنها سختى روا ندارد تا نسل امت من از بین برود". سپس فرمود: "شاهد باشید که من ابلاغ کردم و خیرخواه بودم". این آخرین سخنى بود که پیامبر(ص) بر منبرش بیان فرمود».[1]
اگرچه این حدیث از نظر سند، حدیث مجهولی است؛ اما مانند حدیث موثّق به آن نگاه میشود.[2]
نکاتی در این روایت وجود دارد که بیان از اهمیت این امر نزد پیامبر(ص) دارد؛ زیرا این خطبه از آخرین خطبههای حضرتشان بود[3] و معمولاً در لحظات آخر عمر، انسان مهمترین وصیتهای خود را برای اطرافیان بیان میکند. از طرف دیگر این خطبه تحت تدابیر امنیتی ایراد شده بود؛ چون امکان فتنه و شورش از طرف منافقان وجود داشت.
آنحضرت در این خطبه، به شرایط رهبر جامعه اسلامی پرداختند:
1. احترام به بزرگان: در میان تمام اقوام، ملل و تمدنها، افراد پیشکسوت و صاحب نفوذی حضور دارند که مردم تحت تأثیر کلام آنها قرار میگیرند. یکی از وظایف فرمانروایان، احترام این پیشکسوتان است.[4]
2. احترام به عالمان دین: آنانی که دارای صفات اخلاقی و کمالات نفسانی هستند و در راستای گسترش فرهنگ اسلامی تلاش میکنند دارای جایگاه خاصی در اسلام بوده و شایسته تقدیرند.[5]
3. به یاد فقیران بودن: خداوند متعال و پیامبر او نگاه ویژهای به مستمندان داشته و توصیههای مختلفی در زمینه رسیدگی به آنها دارند. یکی از این راهحلها توجه حاکم اسلامی به آنها است.
«جبرئیل به پیامبر اسلام(ص) که هیچ مشکل جسمی نداشت، خبر داد که مرگش نزدیک است. حضرتشان با شنیدن این خبر، مردم را براى نماز جماعت دعوت کرد و به مهاجرین و انصار دستور داد تا سلاح همراه داشته باشند. مردم جمع شدند و پیامبر(ص) بالای منبر رفتند و خبر وفات خود را به آنها داد و فرمود:
"خدا را به والى بعد از خود به یاد میآورم، تا اینکه مبادا دلسوز جامعه اسلامی نباشد! او باید بزرگ آنها را احترام کند، نسبت به افراد ضعیف دلسوز باشد، عالمشان را بزرگ شمرد، به آنها زیانی نرساند که باعث خواری آنها گردد، فقیرشان نسازد که فقر به کفرشان خواهد انجامید، خود را از مردم دور نگاه ندارد تا به دنبال آن، قدرتمندان بر ضعیفان چیره شوند و در لشکرکشى بر آنها سختى روا ندارد تا نسل امت من از بین برود". سپس فرمود: "شاهد باشید که من ابلاغ کردم و خیرخواه بودم". این آخرین سخنى بود که پیامبر(ص) بر منبرش بیان فرمود».[1]
اگرچه این حدیث از نظر سند، حدیث مجهولی است؛ اما مانند حدیث موثّق به آن نگاه میشود.[2]
نکاتی در این روایت وجود دارد که بیان از اهمیت این امر نزد پیامبر(ص) دارد؛ زیرا این خطبه از آخرین خطبههای حضرتشان بود[3] و معمولاً در لحظات آخر عمر، انسان مهمترین وصیتهای خود را برای اطرافیان بیان میکند. از طرف دیگر این خطبه تحت تدابیر امنیتی ایراد شده بود؛ چون امکان فتنه و شورش از طرف منافقان وجود داشت.
آنحضرت در این خطبه، به شرایط رهبر جامعه اسلامی پرداختند:
1. احترام به بزرگان: در میان تمام اقوام، ملل و تمدنها، افراد پیشکسوت و صاحب نفوذی حضور دارند که مردم تحت تأثیر کلام آنها قرار میگیرند. یکی از وظایف فرمانروایان، احترام این پیشکسوتان است.[4]
2. احترام به عالمان دین: آنانی که دارای صفات اخلاقی و کمالات نفسانی هستند و در راستای گسترش فرهنگ اسلامی تلاش میکنند دارای جایگاه خاصی در اسلام بوده و شایسته تقدیرند.[5]
3. به یاد فقیران بودن: خداوند متعال و پیامبر او نگاه ویژهای به مستمندان داشته و توصیههای مختلفی در زمینه رسیدگی به آنها دارند. یکی از این راهحلها توجه حاکم اسلامی به آنها است.
[1]. کلینى، محمد بن یعقوب، کافی، ج 1، ص 406، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.
[2]. مجلسى، محمد باقر، مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول، ج 4، ص 337، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ دوم، 1404ق.
[3]. مجلسى، محمد باقر، بحار الأنوار، ج 27، ص 247، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، بیروت، 1403ق.
[4]. ر. ک: اسلام و جایگاه پیش کسوتان»، 11848.