در زبان عربی، واژههای متفاوت و تا حدودی مترادف برای نشاندادن معنای «شیرین و گوارا» وجود دارد و هر کدامشان از چشماندازی به این مفهوم اشاره میکنند که برخی از آنها عبارتاند از:
- فرات: این واژه مترادف کلمه «عذب»، به معنای «شیرین» است؛[1] از اینرو میتواند صفت برای آب قرار گیرد. در قرآن کریم مقابل این کلمه، واژه «اجاج» قرار گرفته است که به معنای «بسیار شور» است.[2] به همین مناسبت، به رودی که از کنار کوفه عبور میکند، «فرات» گفته شده است.[3]
- سائغ: «سائغ» به هر نوشیدنی که به جهت داشتن ویژگیهای مطلوب، به راحتی نوشیده شود،[4] و مطابق میل و طبع و ذائقه شخص باشد،[5] اطلاق میشود.
- هنیء: ریشه این کلمه به معنای چیزی است که بدون مشقت و سختی نصیب انسان شود؛ از اینرو به غذایی که به دلیل لذیذ بودن، بدون سختی و با میل و رغبت خورده میشود، «هنیء» گفته میشود.[6]
- مریء: «مری» به عضوی از بدن گفته میشود که حلق را به معده متصل کرده و غذا را به آن میرساند؛ از اینرو به غذایی که حجم آن کمتر از حلق انسان بوده [و به راحتی بلعیده میشود] «مریء» گفته میشود.[7]
همانطور که دیده میشود، سه واژه اخیر، مترادف بوده و به معنای گوارا و دلپذیر هستند؛ هرچند که ریشه معانی آنها و وجه گوارا بودن غذایی که با آن توصیف میشود، متفاوت است.
[1]. فراهیدی، خلیل بن احمد، کتاب العین، محقق، مصحح، مخزومی، مهدی، سامرائی، ابراهیم، ج 8، ص 115، قم، هجرت، چاپ دوم، 1410ق.
[2]. ازهری، محمد بن احمد، تهذیب اللغة، ج 11، ص 159، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ اول، 1421ق.
[3]. جوهری، اسماعیل بن حماد، الصحاح (تاج اللغة و صحاح العربیة)، محقق، مصحح، عطار، احمد عبد الغفور، ج 1، ص 260، بیروت، دار العلم للملایین، چاپ اول، 1410ق.
[4]. ابن درید، محمد بن حسن، جمهرة اللغة، ج 2، ص 846، بیروت، دار العلم للملایین، چاپ اول، 1988م.
[5]. مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج 5، ص 266 – 267، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، 1360ش.
[6]. ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج1، ص 184، بیروت، دار صادر، چاپ سوم، 1414ق.
[7]. کتاب العین، ج 8، ص 299.