لطفا صبرکنید
بازدید
12507
آخرین بروزرسانی: 1397/11/11
کد سایت fa94551 کد بایگانی 111001 نمایه مقصود خلقت از لا شیء
طبقه بندی موضوعی رابطه واجب و ممکن,پاسخ به شبهات
برچسب خلق|عدم|خلقت|اشیا|شئ|لا شیء|من شئ
خلاصه پرسش
این‌که خداوند، تمام اشیاء را از «لا شیء» خلق کرده، معنایش چیست و آیا با این واقعیت که اکنون برخی اشیاء از اشیاء دیگر ساخته می‌شوند، ناهمخوان نمی‌باشد؟
پرسش
این فقره از روایت که می‌فرماید «خَلَقَ اللَّهُ تَعَالَى الْأَشْیَاءَ کُلَّهَا لَا مِنْ شَیْ‏ء»، چگونه با خلقت مخلوقات سازگار است؟ مثلاً یک لیوانی که الآن ساخته می‌شود، چگونه لا من شیء است؟
پاسخ اجمالی
یکی از سؤالاتی که از دیر باز در مباحث توحیدی مطرح بوده، این است که آیا خداوند جهان هستی را از چیزی آفریده یا از هیچ؟ به تعبیر فنی‌تر آیا خداوند، جهان را من «شیء» خلق کرده، یا من «لا شیء» و عدم؟
مشکل آن‌جا است که به هر کدام از این دو احتمال، انتقاداتی وارد شده و راه سومی هم وجود ندارد.
اگر خداوند، جهان را از «شیء» و چیزی خلق کرده باشد، لازم می‌آید که قبل آفرینش، چیزی وجود داشته باشد که بی‌نیاز از خداوند است و لازم می‌آید که آن ماده اولیه، قدیم ذاتی باشد که این با اعتقاد به نیازمندی همه چیزها به خدا ناسازگار است.
اگر خداوند جهان را از هیچ، یعنی عدم و «لا شیء» خلق کرده باشد، مشکلش این است که «هیچ» نمی‌تواند منشأ وجود گردد.
از طرفی «خلق من شیء» و «خلق من لا شیء» دو نقیض هستند و می‌دانیم که در رابطه نقیضین، احتمال سومی وجود نخواهد داشت.
از این رو برای شرح ماجرای آفرینش باید گفت:
1. خلقت اشیاء از عدم و «لا شیء» با این نگاه امکان پذیر است که بگوییم مقصود آموزه‌های اسلامی آن است که عالم، بلکه تمام اسما و صفات خداوند در رتبه ذات خدا مستهلک در ذات الهی هستند و در آن‌جا هیچ اسم، رسم، تمایز و صفتی وجود ندارد؛ به این جهت عالم - با ویژگی خاص - از عدم خلق شده است؛ یعنی در مرتبه ذات معدوم بود. که در این‌جا قبلیت زمانی منظور نیست، بلکه قبلیت رتبه و مرتبه مقصود است.[1]
2. در برخی روایات اهل‌بیت(ع) ماجرای آفرینش با ظرافتی بیان شده که خشک کننده ریشه شبهه و اشکال در معارف توحیدی است. توضیح این‌که اهل‌بیت(ع) در تبیین چگونگی خلقت جهان توسط خداوند متعال فرمودند که خداوند اشیاء را از چیز دیگری خلق نکرده است(لا من شیء) و نه آن‌که از ناچیز خلق کرده باشد(من لا شیء)!
«خَلَقَ‏ اللَّهُ‏ تَعَالَى‏ الْأَشْیَاءَ کُلَّهَا لَا مِنْ‏ شَیْ‏ء ».[2]
دقت و ظرافت موجود در این تعبیر، آن است که خداوند متعال، جهان را نه از چیز و ماده‌‌ای خلق کرده تا بی‌نیازی شیء از خدا و قدیم بودن ماده اولیه لازم آید، و نه از هیچ، خلق کرده تا خلق از عدم لازم آید، بلکه واقعیت آن است که خداوند بدون این‌که از چیزی خارج از وجود خودش بهره گیرد جهان را خلق کرده است.
البته تمام آنچه گفته شد مرتبط با خلقت ابتدایی جهان است؛ اما در خلقت موجودات بعدی روشن است که از مواد اولیه دیگری استفاده شده است؛ لذا مقصود این نیست که مثلاً لیوان یا بقیه موجودات فعلی از لا شئ خلق شده‌اند.
 

[1]. برای اطلاع بیشتر رجوع شود به پاسخ 27566.
[2]. این روایت هم از حضرت فاطمه زهرا(س) نقل شده است که در خطبه معروف به فدکیه بیان فرمود: «ابتدع الأشیاء لا من‏ شی‏ء قبله»‏. ابن أبی طاهر، احمد بن أبی طاهر، بلاغات النساء، ص 27، قم، الشریف الرضی، چاپ اول، بی‌تا. و هم از امام علی(ع): «مُحَمَّدُ بْنُ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ وَ مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى جَمِیعاً رَفَعَاهُ إِلَى أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع‏ أَنَّ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ ع اسْتَنْهَضَ النَّاسَ فِی حَرْبِ مُعَاوِیَةَ فِی الْمَرَّةِ الثَّانِیَةِ فَلَمَّا حَشَدَ النَّاسُ قَامَ خَطِیباً فَقَالَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الْوَاحِدِ الْأَحَدِ الصَّمَدِ الْمُتَفَرِّدِ الَّذِی لَا مِنْ‏ شَیْ‏ءٍ کَانَ وَ لَا مِنْ‏ شَیْ‏ءٍ خَلَقَ مَا کَانَ قُدْرَةٌ بَانَ بِهَا مِنَ الْأَشْیَاءِ وَ بَانَتِ الْأَشْیَاءُ مِنْهُ فَلَیْسَتْ لَهُ صِفَةٌ تُنَالُ وَ لَا حَدٌّ تُضْرَبُ لَهُ فِیهِ الْأَمْثَال»‏. کلینى، محمد بن یعقوب، کافی، ج1، ص 134، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق. و از ائمه(ع) هم نقل شده است. همان.