امامت و جانشینی پیامبر، مانند نبوت یک مقام انتصابی است که از طرف خداوند تعیین میگردد، خواه مردم او را به عنوان خلیفه خود پذیرفته[1] و یا از پذیرش او خودداری کنند؛ لذا امام همواره باید به وظیفه خود بپردازد. با توجه به این مسئله، امام حسن(ع) در ده سال پایانی عمر شریف خود و بعد از صلح با معاویه؛ علاوه بر عبادت به فعالیتهایی؛ مانند تفسیر قرآن، حفظ و نشر حدیث پیامبر(ص)، تربیت شاگردان، آموزش و هدایت مردم، مبارزه با افکار بنیامیه و ... میپرداختند:[2]
1. تفسیر قرآن
گزارشهایی وجود دارد که امام حسن(ع) آیاتی از قرآن را تفسیر نمود:
الف) در آیهی «وَ شاهِدٍ وَ مَشْهُودٍ»[3] شاهد به معنای رسول الله(ص) و مشهود روز قیامت است.[4]
ب) در جریان بیاحترامی مروان به امام در حضور معاویه، حضرتشان به مروان فرمود: «... خدا و رسول او راست میگویند که در قرآن فرمود: «وَ الشَّجَرَةَ الْمَلْعُونَةَ فِی الْقُرْآنِ وَ نُخَوِّفُهُمْ فَما یزِیدُهُمْ إِلَّا طُغْیاناً کبِیراً»؛[5] شجرهی ملعونه (که در قرآن یاد شده) ما ایشان را میترسانیم، ولى چیزى غیر از طغیان زیاد نخواهند کرد. اى مروان! تو و ذریه تو از همان شجرهی ملعونه در قرآن هستید».[6]
2. احادیث
امام حسن(ع) به فرزندان و برخی بستگان خود اینگونه سفارش کرد: «امروز شما کودکان قومی هستید که به زودی بزرگان نسل دیگری خواهید بود؛ پس دانش را بیاموزید و هر کدام از شما نمیتواند روایت حفظ کند، آنرا بنویسد و در خانه خود نگهداری نماید».[7]
3. عبادت
هر گاه امام حسن(ع) مشغول وضو میشد، اعضایش میلرزید و رنگ مبارکش زرد میشد. وقتی راجع به این موضوع از آنحضرت جویا میشدند، میفرمود: جا دارد هر کسی که در مقابل پروردگار عرش قرار میگیرد، رنگش زرد و مفصلهایش دچار رعشه شود.[8] همچنین وقتی امام حسن(ع) بعد از نماز صبح با کسی سخن نمیگفت، گرچه دیگران تلاش میکردند او را با سخن گفتن از سجاده دور نمایند.[9]
- تربیت شاگردان
امام حسن(ع) علاوه بر حفظ یاران امام علی(ع)[10] و توجه ویژه به آنان، به تربیت راویان و شاگردان دیگری نیز اقدام فرمود.
بزرگانی؛ مانند عبدالله بن جعفر طیار، مسلم بن عقیل، عبدالله بن عباس، حبابة بنت جعفر والبیة، حذیفة بن أسید و ... از محضر ایشان بهره جستند.[11]
- آموزش و هدایت مردم
امام حسن(ع) در مسجد النبی(ص) مینشست و مردم گرد ایشان جمع شده و امام(ع) با آنان به گفتوگو میپرداخت.[12]
- مبارزه با بنیامیه و نوید به ظهور
امام حسن(ع) بعد از پیروزی ظاهری معاویه در مسجد النبی(ص) عبور میکردند که گروهی از بنیامیه را دیدند که به صورت تمسخرآمیز به ایشان مینگریستند. امام(ع) بعد از خواندن دو رکعت نماز به آنان فرمود: به خدا سوگند اگر قدرت یک روز در دست شما باشد دو روز در دست ما خواهد بود و اگر شما یک ماه سلطنت کنید، ما دو ماه به این مقام خواهیم رسید، اگر شما یک سال حکومت کنید، ما دو سال به این حکمرانی خواهیم کرد. با این تفاوت که در زمان حکومت شما ما میخوریم، میآشامیم، لباس میپوشیم، ازدواج میکنیم و سوار مرکب میشویم، ولی شما هنگام حکومت ما از این آزادیها بهرهمند نخواهید بود! مردی پرسید: چگونه؟! با آنکه شما بخشندهترین و مهربانترین مردم هستید؟! امام(ع) فرمود: چراکه اینان با مکر شیطانی با ما دشمنی کردند و مکر و حیله شیطان هم ضعیف است، ولی ما با قدرت خدا با ایشان دشمنی میکنیم و قدرت خدا هم شدید و سخت است.[13]
- پاسخگویی به شبهات
گاهی در جامعه اسلامی شبهاتی مطرح میشد که کسی نمیتوانست پاسخ آنرا بدهد. لذا امام(ع) به آنها پاسخ میداد:
پادشاه روم نامهای برای معاویه نوشت و پرسید مکانی که به مقدار وسط آسمان باشد کدام است؟ اولین قطره خونی که بر روی زمین ریخته شد، چه خونی بود؟ چه مکانی بود که فقط یک مرتبه آفتاب به آن تابید؟ معاویه از جواب این مسائل عاجز شد و به امام حسن(ع) متوسل شد. امام(ع) فرمود: پشت بام کعبه، خون حضرت حواء، زمین دریائی که برای حضرت موسی(ع) شکافته شد.[14]
- کمک به مستمندان
امام حسن(ع) طی دو[15] و یا سه مرحله[16] اموال خود را بین فقرا قسمت کردند، حتی دو عدد کفش که داشتند یکی را انفاق نمودند و دیگری را برای خود نگهداشتند.[17] چنانکه در سفر امام حسن(ع) به شام، معاویه سند بارنامهای که شامل اموالی فراوان بود را به امام(ع) داد. امام(ع) نیز هنگام خروج، آن سند را به خدمتکاری که کفش ایشان را تعمیر کرده بود، بخشید.[18]
- کمک به مظلومان
مردمی که مورد ظلم بنیامیه قرار میگرفتند، برای نجات خود از امام حسن(ع) درخواست کمک میکردند:
سعید بن سرح که زیاد بن ابوسفیان(برادر معاویه)، برادر و فرزند و همسر او را زندانی و اموالش را مصادره کرده بود، از امام(ع) درخواست کمک کرد. امام(ع) نیز نامهای به زیاد نوشت و از او خواست که خانواده او را آزاد و اموالش را به او برگرداند؛ اما زیاد با لحن زشتی درخواست امام(ع) را رد نمود. لذا امام(ع) نامه دیگری به معاویه نوشت و نامه زیاد را نیز ضمیمه کرده و از او خواست تا مانع اقدامات برادرش شود. معاویه، نامهای نگاشته و دستور به اجرای خواسته امام داده و برادرش را نکوهش کرد.[19]
- رفتن به حج با پای پیاده
امام حسن(ع) فرمود: «از پروردگارم شرم دارم که او را ملاقات کنم، ولی به سوی خانه او پیاده گام برنداشته باشم».[20] طبق فرموده امام صادق(ع)، امام حسن(ع) 25 حج را به صورت پیاده از مدینه به جا آورد.[21]
این نوعی اقدام فرهنگی بود تا روح معنویت را در جامعهای که بنی امیه حاکمش بودند، زنده کند.
- تقیه کردن
تقیه یک نوع تاکتیک حساب شده برای حفظ نیروهای انسانی و هدر ندادن افراد مؤمن در راه موضوعات کوچک و کم اهمیت محسوب میشود. لذا امام حسن(ع) از این روش نیز استفاده کرده و خود را بیجهت با حاکمان ستمگر درگیر نمیکرد.[22] و با استفاده از همین روش بود که امام(ع) در حد توان، مانع آسیب رسیدن به شیعیان شد و حکومت وقت را تا اندازهای وادار میکرد که آنان را نیز مانند دیگران از پشتیبانیهای مالی محروم نسازد.
[2]. «صلح امام حسن و قیام امام حسین (ع)»، 577؛ «زندگینامه و فضائل و مناقب امام حسن مجتبی(ع)»، 1907؛ «جمع بین منصب امامت و پذیرش خلافت دیگران توسط امامان(ع)»، 36691؛ «مواضع تند امام حسین(ع) در برابر معاویه نسبت به امام حسن(ع)»، 41820.
[3]. بروج، 3.
[4]. مجلسی، محمد باقر، مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول ع، محقق، مصحح، رسولی، سید هاشم، ج 5، ص 86، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ دوم، 1404ق.
[5]. اسراء، 60.
[6]. طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج علی أهل اللجاج، محقق، مصحح، خرسان، محمد باقر، ج 1، ص 279، مشهد، نشر مرتضی، چاپ اول، 1403ق.
[7]. شهید ثانی، زین الدین بن علی، منیة المرید، محقق، مصحح، مختاری، رضا، ص 340، قم، مکتب الإعلام الإسلامی، قم، چاپ اول، 1409ق.
[8]. ابن شهر آشوب مازندرانی، مناقب آل أبی طالب ع، ج 4، ص 14، قم، علامه، چاپ اول، 1379ق.
[9]. همان.
[10]. «بهترین یاران ائمه (ع)»، 4526.
[11]. «راویان و اصحاب امام حسن(ع)»، 37403؛ نبود وجود یاران مخلص در سپاه امام حسن(ع)»، 68618؛ «بهتر بودن معاویه از برخی یاران امام حسن(ع)»، 107945.
[12]. ابن سعد کاتب واقدی، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ص 297، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ دوم، 1418ق.
[13]. مناقب آل أبی طالب ع، ج 4، ص 8.
[14]. همان، ج 4، ص 12 – 13.
[15]. مناقب آل أبی طالب ع، ج 4، ص 14.
[16]. شیخ طوسی، تهذیب الاحکام، محقق، موسوی خرسان، حسن، ج 5، ص 11، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.
[17]. «امام حسن(ع) و انفاق اموال»، 56224.
[18]. مناقب آل أبی طالب ع، ج 4، ص 18.
[19]. ابن أبی الحدید، عبد الحمید بن هبه الله، شرح نهج البلاغة، محقق، مصحح، ابراهیم، محمد ابوالفضل، ج 16، ص ص 194 – 196، قم، مکتبة آیة الله المرعشی النجفی، قم، چاپ اول، 1404ق.
[20]. مناقب آل أبی طالب ع، ج 4، ص 14.
[21]. همان.
[22]. «نماز خواندن امام حسن و امام حسین(ع) پشت سر مروان بن حکم»، 27420.