کد سایت
id22766
کد بایگانی
36727
نمایه
تفسیر باطنی البحرین در قرآن
طبقه بندی موضوعی
تفسیر
خلاصه پرسش
آیا مراد از دو دریایی که در سوره الرحمان از آنها یاد شده، علی(ع) و فاطمه(س) هستند؟
پرسش
آیا این تفسیری که شیعیان از «البحرین» در سوره الرحمان میکنند بر چه مبنا و سندی است؟ شیعیان میگویند: از جابر از ابی عبد الله در مورد تفسیر کلام الهی وارد شده است: «مراد از البحرین(دو دریا)، علی و فاطمه است. علی به فاطمه ظلمی نمیکند و بر عکس. همچنین حسن و حسین».
پاسخ اجمالی
خداوند در بیان یکی از نعمتهای خود، از دو دریا یاد میکند که از یکدیگر متفاوت هستند، با یکدیگر برخورد و ارتباط دارند،
اما در عین حال هیچیک نمیتواند بر دیگری غلبه کند؛ زیرا در میان این دو حائل و مانعی وجود دارد.
تفسیر ظاهری آن است که این دو دریا با دو ویژگی متفاوت در کنار یکدیگر هستند، اما مانعی در این میان وجود دارد که به هیچیک اجازه نمیدهد بر دیگری غلبه پیدا کند و این به حق نشانی بزرگ از قدرت و عظمت الهی است.
علاوه بر تفسیر فوق، روایتی وجود دارد که یکی از معانی باطنی قرآن را بیان میکند و منظور از دو دریا را علی(ع) و فاطمه(س) میداند. البته این تفسیر باطنی منافاتی با حجیت معنای ظاهری ندارد.
اما در عین حال هیچیک نمیتواند بر دیگری غلبه کند؛ زیرا در میان این دو حائل و مانعی وجود دارد.
تفسیر ظاهری آن است که این دو دریا با دو ویژگی متفاوت در کنار یکدیگر هستند، اما مانعی در این میان وجود دارد که به هیچیک اجازه نمیدهد بر دیگری غلبه پیدا کند و این به حق نشانی بزرگ از قدرت و عظمت الهی است.
علاوه بر تفسیر فوق، روایتی وجود دارد که یکی از معانی باطنی قرآن را بیان میکند و منظور از دو دریا را علی(ع) و فاطمه(س) میداند. البته این تفسیر باطنی منافاتی با حجیت معنای ظاهری ندارد.
پاسخ تفصیلی
خداوند در سوره «الرحمن»، تعدادی از نعمتها و نمائی از قدرت خود را بیان میفرماید؛ مانند این آیه: «مَرَجَ الْبَحْرَیْنِ یَلْتَقِیانِ. بَیْنَهُما بَرْزَخٌ لا یَبْغِیانِ».[1] سپس این دو دریا را اینگونه توصیف میکند: «از آن دو دریا لؤلؤ و مرجان بیرون میآید».[2] و در آیه دیگری منظور از «البحرین» (دو دریا) به روشنی به دست میآید: «او است که دو دریا را به هم در آمیخت، این شیرین و گوارا و آن شور و تلخ، و میانشان مانعى قرار داد نفوذ ناکردنى تا با هم مخلوط نشوند (گویا هر یک به دیگرى میگوید) دور باش و نزدیک نیا».[3] بنابر این، منظور از دو دریا، دریای آب شیرین و دیگری دریای آب شور است.
حال با توجه به نکاتی که در ذیل میآید، میتوان مراد آیه را فهمید:
1. این دو دریا با یکدیگر برخورد و با هم مناسبت دارند، اما در عین حال هیچیک نمیتواند بر دیگری غلبه کند؛ زیرا در میان این دو حائل و مانعی وجود دارد. این دو دریا با دو ویژگی متفاوت در کنار یکدیگر هستند، اما مانعی در این میان وجود دارد که به هیچیک اجازه نمیدهد بر دیگری غلبه پیدا کند و این به حق نشانی بزرگ از قدرت و عظمت الهی است؛[4] لذا خداوند در ادامه میفرماید: «فَبِأَىِّ ءَالَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ».[5]
2. در اینکه مراد از این دو دریا کدام دریاها و یا رودها است، اختلافاتی وجود دارد:
یک. رودخانههاى عظیم آب شیرین هنگامى که به دریاها و اقیانوسها میریزند معمولاً دریایى از آب شیرین در کنار ساحل تشکیل میدهند و آب شور را به عقب میرانند و عجب اینکه تا مدت زیادى این دو آب شیرین و شور به خاطر تفاوت درجه غلظت به هم آمیخته نمیشوند[6] و این به حق فصلی از عجائب الهی است که مایه عبرت بشر است.
دو. برخی از مفسران این دو دریا را به برخی از دریاهای امروزی معنا کردهاند.[7] البته بر این تفاسیر نیز انتقاداتی وجود دارد.
سه. برخی از مفسران نیز اینگونه تقریر کردهاند که منظور از دو دریا، دریای زمین و آسمان است، به این معنا که وقتی آب بخار میشود و به آسمان میرود و ابرها را تشکیل میدهد. این آبها شیرین هستند و جدا از آب شور دریا.[8] البته این تفسیر نیز خالی از اشکال نیست که لفظ دریا را نمیتوان بر ابر و امثال آن اطلاق کرد.
3. خداوند از مانعی که میان این دو دریا است اینگونه تعبیر میفرماید: «بَیْنَهُما بَرْزَخٌ ... »؛ در اینکه منظور از این برزخ چیست؛ اقوالی وجود دارد:
الف. بسیاری از تفاسیر با عبارت «حاجز من قدرة الله» از آن یاد کردهاند.[9] به نظر میرسد این تعبیر نوعی ابهام با خود دارد و تنها بیان کننده این نکته است که قدرت الهی بر این امر تحقق گرفته و مانع این امر عجیب شده است. حال آیا قدرت الهی بر امری تحقق گرفته و آن نقش واسطه را بازی کند یا نه، از این قول جوابی به دست نمیآید. در نهایت، این نظریه با کلّیتی که دارد، میتواند با اقوال دیگر جمع شود.
ب. برخی دیگر تصریح کردهاند که تنها قدرت الهی و خواست خداوند است که مانع از این امر شده که این دو دریا با یکدیگر تصادم پیدا کرده و یکی بر دیگری غلبه پیدا کند.[10]
ج. برخی از مفسران که منظور از دو دریا را برخی از دریاهای امروزی دانستهاند؛ مانع میان این دو را جزیرههایی که در میان این دو وجود دارند، بیان کرده و میگویند اینها موانعی هستند که خداوند ایجاد کرده است.[11]
د. و دیدگاههای دیگری که در این مقام وجود دارد.[12]
4. روایتی در ذیل این آیه نقل شده است: یحیى بن سعید قطان گوید: از امام صادق(ع) شنیدم که در تفسیر آیه شریفه: «مَرَجَ الْبَحْرَیْنِ یَلْتَقِیانِ» میفرمود: «على و فاطمه دو دریاى ژرفاند که هیچکدام بر دیگرى ستم نکند» و «لؤلؤ و مرجان در یَخْرُجُ مِنْهُمَا اللُّؤْلُؤُ وَ الْمَرْجان؛ یعنى حسن و حسین که از این دو دریا بیرون مىآیند».[13] در برخی از نقلها نیز علاوه بر روایت فوق، پیامبر اسلام(ص) را مصداق «بَیْنَهُما بَرْزَخٌ» بیان کردهاند.[14] این روایت در منابع اهل سنت نیز نقل شده است.[15]
اینگونه تفسیر روایات که در مورد بسیاری از آیات وجود دارد، به عنوان تفسیری از باطن قرآن مطرح میباشد؛ یعنی قرآن با توجه به الفاظ به کار رفته شده معنای ظاهری خود را دارد و علاوه بر آن، میتوان با استفاده از روایات، معانی باطنی نیز برای آن در نظر گرفت، و بر فرض قبول سند روایت، میتوان بر آن، علاوه بر معنای ظاهری استناد کرد.
حال با توجه به نکاتی که در ذیل میآید، میتوان مراد آیه را فهمید:
1. این دو دریا با یکدیگر برخورد و با هم مناسبت دارند، اما در عین حال هیچیک نمیتواند بر دیگری غلبه کند؛ زیرا در میان این دو حائل و مانعی وجود دارد. این دو دریا با دو ویژگی متفاوت در کنار یکدیگر هستند، اما مانعی در این میان وجود دارد که به هیچیک اجازه نمیدهد بر دیگری غلبه پیدا کند و این به حق نشانی بزرگ از قدرت و عظمت الهی است؛[4] لذا خداوند در ادامه میفرماید: «فَبِأَىِّ ءَالَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ».[5]
2. در اینکه مراد از این دو دریا کدام دریاها و یا رودها است، اختلافاتی وجود دارد:
یک. رودخانههاى عظیم آب شیرین هنگامى که به دریاها و اقیانوسها میریزند معمولاً دریایى از آب شیرین در کنار ساحل تشکیل میدهند و آب شور را به عقب میرانند و عجب اینکه تا مدت زیادى این دو آب شیرین و شور به خاطر تفاوت درجه غلظت به هم آمیخته نمیشوند[6] و این به حق فصلی از عجائب الهی است که مایه عبرت بشر است.
دو. برخی از مفسران این دو دریا را به برخی از دریاهای امروزی معنا کردهاند.[7] البته بر این تفاسیر نیز انتقاداتی وجود دارد.
سه. برخی از مفسران نیز اینگونه تقریر کردهاند که منظور از دو دریا، دریای زمین و آسمان است، به این معنا که وقتی آب بخار میشود و به آسمان میرود و ابرها را تشکیل میدهد. این آبها شیرین هستند و جدا از آب شور دریا.[8] البته این تفسیر نیز خالی از اشکال نیست که لفظ دریا را نمیتوان بر ابر و امثال آن اطلاق کرد.
3. خداوند از مانعی که میان این دو دریا است اینگونه تعبیر میفرماید: «بَیْنَهُما بَرْزَخٌ ... »؛ در اینکه منظور از این برزخ چیست؛ اقوالی وجود دارد:
الف. بسیاری از تفاسیر با عبارت «حاجز من قدرة الله» از آن یاد کردهاند.[9] به نظر میرسد این تعبیر نوعی ابهام با خود دارد و تنها بیان کننده این نکته است که قدرت الهی بر این امر تحقق گرفته و مانع این امر عجیب شده است. حال آیا قدرت الهی بر امری تحقق گرفته و آن نقش واسطه را بازی کند یا نه، از این قول جوابی به دست نمیآید. در نهایت، این نظریه با کلّیتی که دارد، میتواند با اقوال دیگر جمع شود.
ب. برخی دیگر تصریح کردهاند که تنها قدرت الهی و خواست خداوند است که مانع از این امر شده که این دو دریا با یکدیگر تصادم پیدا کرده و یکی بر دیگری غلبه پیدا کند.[10]
ج. برخی از مفسران که منظور از دو دریا را برخی از دریاهای امروزی دانستهاند؛ مانع میان این دو را جزیرههایی که در میان این دو وجود دارند، بیان کرده و میگویند اینها موانعی هستند که خداوند ایجاد کرده است.[11]
د. و دیدگاههای دیگری که در این مقام وجود دارد.[12]
4. روایتی در ذیل این آیه نقل شده است: یحیى بن سعید قطان گوید: از امام صادق(ع) شنیدم که در تفسیر آیه شریفه: «مَرَجَ الْبَحْرَیْنِ یَلْتَقِیانِ» میفرمود: «على و فاطمه دو دریاى ژرفاند که هیچکدام بر دیگرى ستم نکند» و «لؤلؤ و مرجان در یَخْرُجُ مِنْهُمَا اللُّؤْلُؤُ وَ الْمَرْجان؛ یعنى حسن و حسین که از این دو دریا بیرون مىآیند».[13] در برخی از نقلها نیز علاوه بر روایت فوق، پیامبر اسلام(ص) را مصداق «بَیْنَهُما بَرْزَخٌ» بیان کردهاند.[14] این روایت در منابع اهل سنت نیز نقل شده است.[15]
اینگونه تفسیر روایات که در مورد بسیاری از آیات وجود دارد، به عنوان تفسیری از باطن قرآن مطرح میباشد؛ یعنی قرآن با توجه به الفاظ به کار رفته شده معنای ظاهری خود را دارد و علاوه بر آن، میتوان با استفاده از روایات، معانی باطنی نیز برای آن در نظر گرفت، و بر فرض قبول سند روایت، میتوان بر آن، علاوه بر معنای ظاهری استناد کرد.
[1]. الرحمن، 19 – 20: «دو دریاى [شیرین و شور] را روان ساخت در حالى که همواره باهم تلاقى و برخورد دارند. [ولى] میان آن دو حایلى است که به هم تجاوز نمیکنند [در نتیجه با هم مخلوط نمیشوند!]».
[2]. الرحمن، 22: «یَخْرُجُ مِنْهُمَا اللُّؤْلُؤُ وَ الْمَرْجانُ».
[3]. فرقان، 53: «وَ هُوَ الَّذی مَرَجَ الْبَحْرَیْنِ هذا عَذْبٌ فُراتٌ وَ هذا مِلْحٌ أُجاجٌ وَ جَعَلَ بَیْنَهُما بَرْزَخاً وَ حِجْراً مَحْجُوراً».
[4]. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مقدمه: بلاغی، محمد جواد، ج 9، ص 304 – 305، انتشارات ناصر خسرو، تهران، چاپ سوم، 1372ش.
[5]. الرحمن، 21: «پس کدامیک از نعمت هاى پروردگارتان را انکار مىکنید؟».
[6]. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 23، ص 125، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ اول، 1374ش.
[7]. شریف لاهیجی، محمد بن علی، تفسیر شریف لاهیجی، تحقیق: حسینی ارموی (محدث)، میر جلال الدین، ج 4، ص 332، داد، تهران، چاپ اول، 1373ش؛ ابوالفتوح رازی، حسین بن علی، روض الجنان و روح الجنان فی تفسیرالقرآن، تحقیق: دکتر یاحقی، محمد جعفر، دکتر ناصح، محمد مهدی، ج 18، ص 253، بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی، مشهد، 1408ق. نیشابوری، محمود بن ابو الحسن، إیجاز البیان عن معانی القرآن، تحقیق: القاسمی، دکتر حنیف بن حسن، ج 2، ص 786، دار الغرب الاسلامی، بیروت، چاپ اول، 1415ق.
[8]. به نقل از ابن کثیر دمشقی، اسماعیل بن عمرو، تفسیر القرآن العظیم، تحقیق: شمس الدین، محمد حسین، ج 7، ص 455، دار الکتب العلمیة، منشورات محمدعلی بیضون، بیروت، چاپ اول، 1419ق؛ ابن ابی حاتم، عبدالرحمن بن محمد، تفسیر القرآن العظیم، تحقیق: الطیب، اسعد محمد، مکتبة نزار مصطفی الباز، ج 8، ص 2708، عربستان سعودی، چاپ سوم، 1419ق.
[9]. شبر، سید عبد الله، تفسیر القرآن الکریم، ص 497، دار البلاغة للطباعة و النشر، بیروت، چاپ اول، 1412ق؛ بلخی، مقاتل بن سلیمان، تفسیر مقاتل بن سلیمان، تحقیق: شحاته، عبدالله محمود، ج 4، ص 197، دار إحیاء التراث، بیروت، چاپ اول، 1423ق؛ بغوی، حسین بن مسعود، معالم التنزیل فی تفسیر القرآن، تحقیق: المهدی، عبدالرزاق، ج 4، ص 333، داراحیاء التراث العربی، بیروت، چاپ اول، 1420ق؛ زمخشری، محمود، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، ج 4، ص 445، دار الکتاب العربی، بیروت، چاپ سوم، 1407ق.
[10]. فخرالدین رازی، ابوعبدالله محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، ج 7، ص 208، دار احیاء التراث العربی، بیروت، چاپ سوم، 1420ق؛ مغنیه، محمد جواد، تفسیر الکاشف، ج 7، ص 208، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ اول، 1424ق.
[11]. به نقل از ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی، زاد المسیر فی علم التفسیر، تحقیق: المهدی، عبدالرزاق، ج 4، ص 209، دار الکتاب العربی، بیروت، چاپ اول، 1422ق؛ ثعلبی نیشابوری، ابو اسحاق احمد بن ابراهیم، الکشف و البیان عن تفسیر القرآن، ج 9، ص 181، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، چاپ اول، 1422ق.
[12]. ر.ک: نخجوانی، نعمت الله بن محمود، الفواتح الالهیه و المفاتح الغیبیه، ج 2، ص 375، دار رکابی للنشر، مصر، چاپ اول، 1999م.
[13]. شیخ صدوق، الخصال، محقق و مصحح: غفاری، علی اکبر، ج 1، ص 65، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ اول، 1362ش؛ فتال نیشابوری، محمد بن احمد، روضة الواعظین و بصیرة المتعظین، ج 1، ص 148، انتشارات رضی، قم، چاپ اول، 1375ش؛ قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، محقق و مصحح: موسوی جزائری، طیب، ج 2، ص 344، دار الکتاب، قم، چاپ سوم، 1404ق.
[14]. ابن عقده کوفی، احمد بن محمد، فضائل أمیر المؤمنین(ع)، محقق و مصحح: حرز الدین، عبد الرزاق محمد حسین، ص 216، دلیل ما، قم، چاپ اول، 1424ق.
[15]. حسکانی، عبید الله بن احمد، شواهد التنزیل لقواعد التفضیل، تحقیق: محمودی، محمد باقر، ج 2، ص 284، وزارت ارشاد اسلامی، تهران، چاپ اول، 1411ق؛ سیوطی، جلال الدین، الدر المنثور فی تفسیر المأثور، ج 6، ص 142 – 143، کتابخانه آیة الله مرعشی نجفی، قم، 1404ق.