عثمان طه، خطاط مشهور سوری است که در قرن حاضر میزیست. نسخهٔ نوشته او دارای امتیازاتی؛ چون نظم، خط بسیار زیبا و آهنگین و رعایت اصول و جزئیات ظریف تجویدی است.
هنر و مهارت نوشتن، سابقهی چندانی در عرب تازه مسلمان شده نداشت. آنهایی که اهل کتابت بودند نیز تجربه چندانی در نگارش نداشتند؛ لذا نویسندگان وحی تنها تلاش در نوشتن قرآن میکردند و هیچگونه اضافهای بر نوشتار؛ مانند هنر زیبا نویسی و ... وجود نداشت. از علل اصلی این رویکرد، بیگانگی اعراب با این هنر بود، به ویژه که حجم دیگر کارهای انجام نشده نیز بسیار بالا بود و زمانی برای فکر کردن به این فعالیتها باقی نمیگذاشت.
علاوه بر این کاستیها، نوشتههای آن زمان، مشکلات دیگری را نیز داشت، آن نوشتهها فاقد هرگونه علائم املائی؛ مانند نقطه و اعراب بودند. اما این امر خللی در قرائت آنها از قرآن ایجاد نمیکرد؛ زیرا در صدر اسلام اکثریت مسلمانان، عربزبان بودند و بسیاری از آنان قسمتهای متعدد یا کل قرآن را از حفظ داشتند و غالباً با آیات قرآن مأنوس بوده و ورد زبانشان بود؛ لذا مشکلی در خواندن قرآن به چشم نمیخورد؛ یعنی حروف و کلمات هم شکل و حرکات و حالات حروف را با توجه به قرائن جمله و حضور ذهن، تشخیص داده و به نحو صحیح میخواندند.[1] همانگونه که در برخی از زبانها مانند زبان فارسی که در ابتدا با علائم یاد داده میشود، ولی پس از آن، بدون علامت، نوشته و خوانده میشود.
این نوع نوشتار به جهت مشکلات مذکور و با پیشرفت اسلام در میان اقوام دیگر، نیاز به اصلاحاتی پیدا کرد که در نهایت با گذشت چند دهه موجب تغییرات جدّی در نوع نوشتار شد تا خلأهای موجود را از بین ببرد.
در یک نگاه کلی، تفاوت نوع نوشتار آن زمان با خط عربی کنونی را میتوان در این موارد بیان داشت:
1. نوشتههای آن دوره، فاقد هرگونه نقطه و اعراب و علامت است. این خصیصه را از نوشتههایی از آن زمان که امروزه موجود است، میتوان مشاهده کرد.
2. بسیاری از حروف، به ویژه الفها نوشته نشده است؛ مانند کلمات «الرحمان، العالمین، مالک، صراط» که به صورت «الرحمن، العلمین، ملک، صرط» نوشته شده است.
3. برخی از حروف به شکل حروف دیگر نوشته شده است؛ مانند «الف» در کلمات «صلاة، زکاة، حیاة، ... » که به صورت واو نوشته شده است؛ «صلوة، زکوة، حیوة» یا الف در کلمات «ادراک، ضحاها، یغشاها، ...» که به صورت یاء نوشته شده است؛ «ادریک، ضحیها، یغشیها ... .
4. بعضی از حروف به طور زاید بر تلفظ نوشته شده است؛ مانند کلمات «یدعون، یتلو، مئة، جیء، لشیء... که با یک الف زاید به صورت «یدعون، یتلوا، مائة، جایء، لشایء، .... نوشته شده است. یا واو در کلمات «اولئک، اولی، اولوا، ...» که به طور زاید در تلفظ نوشته شده است.[2]
با گذشت زمان، خوشنویسان بسیاری شروع به نوشتن قرآن کردند و برخی از آنها در زمان خود، شهرت بسزائی را نیز کسب کردند. امروزه اثر خطاط بزرگ سوری تبار، عثمان طه از شهرت بسزائی برخوردار است که با وجود برخی انتقادات، به دلیل برخی مزایا و نیز پشتبانی مالی کشورهایی چون عربستان سعودی در جهان اسلام گسترش چشمگیری یافته است.
قبل از بحث پیرامون عثمان طه و نسخه او، ذکر نکتهای لازم است؛ در این بحث، دو اصطلاح شبیه به هم وجود دارد که هر کدام معنای خاص به خود را دارند. یکی مصحف عثمانی؛[3] این تعبیر اشاره به جمع آوری قرآن توسط عثمان دارد که به نسخهای که او جمع آوری کرد و با آن خط خاص نوشته شده بود، مصحف عثمانی گفته میشود که البته این نظریه مخالفان جدّی نیز دارد.[4] اصطلاح دیگر «قرآن عثمان طه» است که به نوشتن قرآن توسط شخصی به نام عثمان طه اشاره دارد و مورد بحث ما نیز همین مورد دوم است.
عثمان طه، خطاط مشهور سوری است که در قرن حاضر میزیسته و نسخهٔ نوشته او دارای امتیازاتی است:
1. نظم بسیار عالی؛ در نسخه عثمان طه، انتهای هر صفحه با انتهای آیه همراه است، به گونهای که در انتهای یک صفحه، آیه نیمه کاره نمیماند و در همانجا تمام میشود. علاوه براین، تلاش کرده در یک نظم خاص، هر جزء قرآن را در 20 صفحه قرار دهد که در این امر نیز موفق بوده است.
2. خط بسیار زیبا و آهنگین عثمان طه نیز بر امتیازات این اثر افزوده است و نوعی نظم نوشتاری را نیز در نگارش رعایت کرده است.
3. رعایت اصول و جزئیات ظریف تجویدی در این نسخه و وجود حرکات و اعرابها تأثیر بسزائی در خواندن صحیح قرآن میگذارد. تفاوت گذاشتن در نوشتن برخی کلمات که ناظر به شیوههای دقیق قرائت است، از جمله امتیازات مهم نسخه مورد بحث ما است.
البته تمام این موارد، نافی نقدهایی نیست که بر این نگارش وارد شده است.
[1]. سیف، سید مهدی، تاریخچه رسم الخط قرآن و سیر تحول آن، مجله رشد آموزش معارف اسلامی، بهار 1380، شماره 44، ص 14 – 15.
[2]. همان، ص 14.
[3]. تعابیر دیگری نیز از این معنا وجود دارد؛ از جمله: رسم المصحف، الرسم العثمان و ... .
[4]. ر.ک: نمایههای «جمع آوری قرآن»، سؤال 5028؛ «جمع آوری قرآن توسط رسول خدا»، سؤال 1625.