خداوند متعال، واجب الوجود، عالم، دارای اراده، پاک و منزه از هر گونه نیاز، محدودیت و نقص است؛ اما انرژی موجودی توأم با نقص، نیاز، محدودیت و فاقد علم و اراده است.
از مقایسهی بین ویژگیهای انرژی با صفات خدای متعال، روشن میشود که خداوند انرژی نیست؛ چراکه انرژی قابلیت انجام کار(فعل و انفعال) را مشخص میکند، میتواند فرمهای متنوع داشته باشد، و میتواند از فرمی به فرم دیگر تبدیل شود و دارای ویژگیها زیر است:
اما خدای سبحان نه خاصیتی از ماده و مظروف آن است، و نه منبع و علت، و نه کمیت و محدودیت دارد، و نه متغییر و قابل تبدیل است؛ و قرآن کریم نیز خداوند را بینیاز مطلق و منزه از عیب و نقص و محدودیت معرفی میکند.
اهل بینش با مقایسهی مذکور و استدلال عقلی درمییابند که خداوند انرژی نیست.
ابتدا به تبیین مفهوم لفظی انرژی پرداخته، سپس ویژگیهای انرژی را بررسی میکنیم. در گام سوم به مقایسهی ویژگیهای انرژی با ویژگیهای خدای متعال (با استفاده از منابع علم فیزیک و قرآن و استدلالهای عقلی مستفاد از منابع کلامی) میپردازیم. و در نهایت مطالب را با یک جمعبندی پایان میدهیم.
تعریف انرژی
«انرژی قابلیت انجام کار را مشخص میکند، میتواند فرمهای متنوع داشته باشد، و میتواند از فرمی به فرم دیگر تبدیل شود».[1]
ویژگیهای انرژی
با توجه به تعریف علمی مذکور و با توجه به نکات مطرح شده در منابع علمی،[2] ویژگیهای شاخص مفهوم انرژی را میتوان بدین گونه بیان کرد:
مقایسهی ویژگیهای انرژی با صفات الهی
با توجه به این ویژگیها و با مطالعهی صفات خدای متعال در قرآن کریم و کتب اعتقادی معتبر،[5] خواهیم دید این ویژگیها با صفات خداوند در تناقص است؛ چون خدای متعال، واجب الوجود، عالم، دارای اراده، پاک و منزه از هر گونه نیاز، محدودیت و نقص است؛ اما انرژی موجودی توأم با نقص، نیاز، محدودیت و فاقد علم و اراده است؛ لذا خداوند نه خاصیتی از ماده و مظروف آن است، و نه (source) و منبع و علت، و نه کمیت و محدودیت دارد، و نه متغییر و قابل تبدیل است.
قرآن کریم نیز خداوند را بینیاز مطلق و منزه از عیب و نقص و محدودیت معرفی میکند؛ زیرا در یکجا میفرماید: «اللَّهُ الصَّمَدُ».[6] یعنی معبود بینیاز، پس معقول نیست که نیازمند به چیزی باشد. در نتیجه خداوند در هیچ ظرفی قرار نگرفته است؛ زیرا اگر در ظرفی قرار گیرد نیازمند آن خواهد شد.
چنانکه این آیهی شریفه میگوید خداوند معلول نیست و به مولد نیاز ندارد، بلکه همهی عالم نیازمند او هستند و او علة العلل است. حضرت علی(ع) در تفسیر «صمد» فرمود: «تأویل صمد آن است که او نه اسم است و نه جسم؛ نه مانند دارد و نه شبیه؛ نه صورت دارد و نه تمثال؛ نه حد و حدود؛ نه محل و نه مکان ... نه نورانی است و نه ظلمانی؛ نه روحانی است و نه نفسانی؛ و هیچ مکانی گنجایش او را ندارد».[7]
آیهی اخیر و حدیثی که دربارهی آن ذکر شد، به خوبی بیانگر تفاوت بین انرژی و خداوند است و به استدلال عقلی مذکور اشاره دارد.
و در جای دیگر آمده است: «خداوند بر هر چیزی احاطه دارد».[8] پس هیچ وسیلهای نمیتواند مقیاس اندازهگیری خداوند شود؛ زیرا بر هر ابزاری محیط است.
همچنین آمده است: «خداوند بر هر چیز توانا است».[9] از این آیه میتوان استدلال کرد که خداوند هیچگونه محدودیتی ندارد.
و در جای دیگر میفرماید: «در سنتهای الهی هیچگاه تغییری نمییابی»؛[10] زیرا سنتهای ثابت و غیر متحول فقط از وجود ثابت و غیر متبدل صادر میشود.
نکتهی مهم
بیان شد که نور نوعی(صورتی) از انرژی است، از طرفی در قرآ ن کریم «نور» به خداوند نسبت داده شده است.[11] حال باید دید مفسران چه برداشتی از این آیه دارند:
نتیجه اینکه مقایسهی انرژی و صفات خدای متعال حاکی از تناقضی عمیق و گسترده است و نمیتوان انرژی را با آن محدودیتها و نواقص و ضعفها به خدا نسبت داد؛ چرا که پروردگار عالم، کمال، قدرت و علم مطلق است، ولی انرژی با همهی انواعش دارای کاستیها است و هیچ نوعی از آن قابل انطباق با خداوند جهان آفرین نیست، و اگر در موردی نوعی از انرژی به او اسناد داده شد، با توجه به نکات ذکر شده باید توجیه شود.
[1]. دائرة المعارف جهانی (encyclopedia international )، ج 6، ص 432.
[2]. ر. ک. فیزیک هالیدی، ص 163- 148، کار و انرژی.
[3]. انرژی تابشی خورشید حاصل فرآیند فیسیون (همجوشی) بین اتمهای هیدروژن (H) و تشکیل مولکول هیدروژن است. (H2).
[4]. با توجه به فرمول( جرم ´ انرژی ) C* E=mC.
[5]. به عنوان نمونه، در حدیثی از علی(ع) آمده است: "... من قرنه فقد ثناه و من ثناه جزئه و من جزئه فقد جهله ..."؛ (هر کس خدا را مقرون چیز دیگری قرار دهد او را دو تا قرار داده و هر کس او را دو تا قرار داد او را تجزیه کرده و هر کس او را دارای اجزا قرار دهد نادانی کرده است). ر. ک: سید رضی، محمد بن حسین، نهج البلاغة، محقق، صبحی صالح، ص 39 – 40، قم، هجرت، چاپ اول، 1414ق. اما انرژی هم مرکب است و هم قابل تقارن و این ویژگی با ویژگیهای خداوند تناقض دارد. برای مطالعه بیشتر رجوع کنید به، القول السدید فی شرح التجرید، ص 274 به بعد.
.[6] اخلاص، 2.
[7]. شعیری، محمد بن محمد، جامع الاخبار، ص 6، نجف، مطبعة حیدریة، چاپ اول، بیتا؛ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 3، ص 230، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403ق.
.[8] «وکان الله بکل شیی محیطا». انبیا، 126.
[9]. «إِنَّکَ عَلى کُلِّ شَیْءٍ قَدیر». تحریم، 8.
[10]. «وَ لَنْ تَجِدَ لِسُنَّةِ اللَّهِ تَبْدیلاً». احزاب، 62.
[11]. «اللَّهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ ...». نور ، 35.
[12]. "نوره تعالی من حیث یشرف منه نور العالم الذی یشیر به کل شیء و هو الرحمة العامه»؛ طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج 15، ص 122، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، 1417ق.
[13]. قرائتی، محسن، تفسیر نور، ج 6، ص 185، تهران، مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن، چاپ یازدهم، 1383ش، با دخل و تصرف.
[14]. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 14، ص 470 – 476، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، 1374ش؛ شرح آیهی 35 سورهی نور.