«اسطرلاب» واژه یونانی
[1] مرکب از کلمه «
ASTRE» به معنای ستاره و «
LAMBANEIN» به معنای آیینه و میزان است.
[2] برخی می
گویند که این واژه معرب کلمه فارسی(ستاره
یاب) است.
[3] اسطرلاب دستگاهى قدیمى است که در ستاره
شناسى به کار می
رود و گونه
هاى بسیارى از قبیل مسطح، کروى و خطى دارد.
[4] این وسیله قبل از اسلام اختراع شده بود و در مورد سازنده آن هم نظر قطعی وجود ندارد.
از طرفی، رصد کردن ستارگان و دانستن دانش نجوم به این معنا که به عنوان نمونه بدانیم در چه وقتی، سیاره مریخ و مشتری در کدام موقعیت از آسمان قابل مشاهده است و با استفاده از چه ستاره
هایی می
توان در مسافرت
ها، شمال و جنوب را یافت و مواردی از این دست در دانش ستاره
شناسی مورد نکوهش اسلام نبوده و نیست. بررسی موقعیت ستاره
ها و کهکشان
ها در آسمان نیز می
تواند نوعی از تدبر در خلقت آسمانها و زمین باشد که بارها در قرآن کریم بدان توصیه شده است.
[5] از این
رو استفاده از اسطرلاب به عنوان یک وسیله اولیه و نیز دیگر ابزارهای مدرن ستاره
شناسی نیز به خودی خود نه تنها ایرادی نداشته بلکه می
تواند در راستای شناخت خلقت، مورد تأیید و توصیه دین اسلام باشد، اما چون برخی منجّمان ادعا می
کردند که با کمک ستارگان و شناخت نوع حرکت آنها می
توانند خیر و شر انسان
ها، هم
چنین حوادث آینده را پیش
بینی کنند، و معمولاً از اسطرلاب به عنوان ابزار خود استفاده می
کردند، اسلام این رفتار را نپسندیده است، و اگر از اسطرلاب هم نکوهشی شده باشد، مراد استفاده از این ابزار در مسیر چنین اهدافی است، نه برای شناخت ستارگان.
[6]
لذا امام علی(ع) فرمودند:
«اى مردم، از فرا گرفتن علم ستاره
شناسى براى پیش
گویی
هاى دروغین، بپرهیزید، مگر آن مقدار از علم نجوم که در دریانوردى و صحرانوردى به آن نیاز دارید؛ چون ستاره
شناسى شما را به غیب
گویى و غیب
گویى به جادوگرى می
کشاند، و ستاره
شناس؛ مانند غیب
گو، و غیب
گو مانند جادوگر، و جادوگر مانند کافر و کافر در آتش جهنم است».
[7]