کد سایت
az22190
کد بایگانی
71449
نمایه
شادی و اندوه غیر اختیاری شیعیان و اهلبیت(ع)
طبقه بندی موضوعی
حدیث
خلاصه پرسش
گاه بدون دلیل مشخصی شادمان و یا اندوهناک میشویم. روایتی وجود دارد که دلیلی را اعلام میکند. آیا این روایت را میتوان پذیرفت؟
پرسش
یکی از شیعیان پیش امام صادق(ع) میآید و عرض میکند: فدات بشوم یابن رسول الله(ص) من بعضاً بیسبب و بیجهت غمگین و غصهدار میشوم؟ امام صادق(ع) فرمودند: «آن غصه و شادی از ما به شما میرسد. اگر بر ما غصه و یا شادی روی دهد به شما نیز میرسد؛ زیرا ما و شما از نور خداییم». این حدیث در چه حدی صحت دارد؟ لطفاً در صورت صحیح بودن توضیح هم بدهید.
پاسخ اجمالی
در زمینه آنچه در پرسش آمده است، روایتی را شیخ صدوق(م 381ق) نقل میکند:
ابا بصیر میگوید: با یکى از دوستانم خدمت امام صادق(ع) رسیدیم. به ایشان گفتم: فدایت شوم، اى فرزند پیامبر خدا! گاه بدون آنکه دلیلش را دریابم، افسرده و اندوهناک میشوم. امام فرمود: «چنین شادى و اندوهی، از جانب ما به شما میرسد؛ زیرا اگر شادی و یا اندوهى به ما برسد، بر شما نیز تأثیر خواهد گذاشت؛ چون هم ما و هم شما از نور خدای عزّ و جلّ هستیم و او سرشت ما و شما را یکى قرار داده است».[1]
از دیدگاه حدیثشناسی، این روایت، صحیح و معتبر است.[2]
مشابه این روایت، در منابع حدیثی دیگر نیز نقل شده است:
جابر جُعفى میگوید: در حضور امام باقر(ع) دلم گرفت. گفتم: فدایت شوم! گاه بدون آنکه دچار گرفتاری شوم و یا پیشامد بدی برایم رخ دهد، اندوهگین میشوم، چندان که همسر و یا دوستم، نشانههای آنرا در چهرهام میبینند.
حضرت فرمود: «درست میگویی! خدای عزّ و جلّ مؤمنان را از خاک بهشت آفرید و نسیم روحش را در آنها روان ساخت. از اینرو است که مؤمن، برادر تنى مؤمن است. پس هرگاه به یکى از آن ارواح در سرزمینى اندوهى رسد، آن روح دیگر، اندوهگین میشود؛ زیرا از جنس او است».[3]
این حدیث نیز صحیح و معتبر است.[4]
در توضیح متن و محتوای روایت به نکاتی اشاره میشود:
1. امورى اختیارى هستند که انسان، با بهرهگیرى از آنها، میتواند شادکام باشد؛ امّا در روایات اهلبیت(ع)، به دو عامل غیر اختیارىِ شادى و یا اندوه نیز اشاره شده است:
الف. رابطه ناشناخته روانى میان مؤمنان: برپایه شمارى از روایات، ارواح اهل ایمان، رابطه عمیقی با یکدیگر، و با اهلبیت عصمت و طهارت(ع) دارند که در نتیجه آن، شادى و اندوه آنها به یکدیگر منتقل میشود. در این صورت، انسان، احساس شادى و یا اندوه مینماید بدون اینکه بداند علّتش چیست؟!
با توجه به روایات، مشخص است که چنین دلیلی که برای شادی و اندوه غیر منتظره بیان شده، تنها مختص افراد باایمان است و دلیل منحصر به فرد شادیها و اندوههای بیدلیل در تمام انسانها نیست، بلکه ممکن است دلایل دیگری نیز وجود داشته باشد که فراز بعدی نیز به یکی دیگر از این عوامل اشاره میکند.
ب. القائات فرشتگان و یا وسوسههای شیاطین: یکى دیگر از عوامل غیر اختیارى شادى و یا غم، القائات درونى است که به وسیله فرشته و یا شیطان صورت میگیرد. گاه بدون اینکه انسان بخواهد، مسائلى به ذهن او خطور میکنند که باعث شادى وى میشوند و گاه به عکس، چیزهایى در ذهنش وارد میشوند که او را غمگین مینمایند.[5] بر پایه روایتى از امام صادق(ع) اینگونه شادیها و غمها ممکن است ریشه در الهام فرشتگان و یا وسوسه شیاطین داشته باشد.[6]
2. مقصود از معیّت شیعه با ائمّه اطهار(ع)، معیّت همسانی و همتایی دو شیء نیست،[7] بلکه عبارت است از: معیت دنیوی، قلبی، روحی و اخروی.[8]
ابا بصیر میگوید: با یکى از دوستانم خدمت امام صادق(ع) رسیدیم. به ایشان گفتم: فدایت شوم، اى فرزند پیامبر خدا! گاه بدون آنکه دلیلش را دریابم، افسرده و اندوهناک میشوم. امام فرمود: «چنین شادى و اندوهی، از جانب ما به شما میرسد؛ زیرا اگر شادی و یا اندوهى به ما برسد، بر شما نیز تأثیر خواهد گذاشت؛ چون هم ما و هم شما از نور خدای عزّ و جلّ هستیم و او سرشت ما و شما را یکى قرار داده است».[1]
از دیدگاه حدیثشناسی، این روایت، صحیح و معتبر است.[2]
مشابه این روایت، در منابع حدیثی دیگر نیز نقل شده است:
جابر جُعفى میگوید: در حضور امام باقر(ع) دلم گرفت. گفتم: فدایت شوم! گاه بدون آنکه دچار گرفتاری شوم و یا پیشامد بدی برایم رخ دهد، اندوهگین میشوم، چندان که همسر و یا دوستم، نشانههای آنرا در چهرهام میبینند.
حضرت فرمود: «درست میگویی! خدای عزّ و جلّ مؤمنان را از خاک بهشت آفرید و نسیم روحش را در آنها روان ساخت. از اینرو است که مؤمن، برادر تنى مؤمن است. پس هرگاه به یکى از آن ارواح در سرزمینى اندوهى رسد، آن روح دیگر، اندوهگین میشود؛ زیرا از جنس او است».[3]
این حدیث نیز صحیح و معتبر است.[4]
در توضیح متن و محتوای روایت به نکاتی اشاره میشود:
1. امورى اختیارى هستند که انسان، با بهرهگیرى از آنها، میتواند شادکام باشد؛ امّا در روایات اهلبیت(ع)، به دو عامل غیر اختیارىِ شادى و یا اندوه نیز اشاره شده است:
الف. رابطه ناشناخته روانى میان مؤمنان: برپایه شمارى از روایات، ارواح اهل ایمان، رابطه عمیقی با یکدیگر، و با اهلبیت عصمت و طهارت(ع) دارند که در نتیجه آن، شادى و اندوه آنها به یکدیگر منتقل میشود. در این صورت، انسان، احساس شادى و یا اندوه مینماید بدون اینکه بداند علّتش چیست؟!
با توجه به روایات، مشخص است که چنین دلیلی که برای شادی و اندوه غیر منتظره بیان شده، تنها مختص افراد باایمان است و دلیل منحصر به فرد شادیها و اندوههای بیدلیل در تمام انسانها نیست، بلکه ممکن است دلایل دیگری نیز وجود داشته باشد که فراز بعدی نیز به یکی دیگر از این عوامل اشاره میکند.
ب. القائات فرشتگان و یا وسوسههای شیاطین: یکى دیگر از عوامل غیر اختیارى شادى و یا غم، القائات درونى است که به وسیله فرشته و یا شیطان صورت میگیرد. گاه بدون اینکه انسان بخواهد، مسائلى به ذهن او خطور میکنند که باعث شادى وى میشوند و گاه به عکس، چیزهایى در ذهنش وارد میشوند که او را غمگین مینمایند.[5] بر پایه روایتى از امام صادق(ع) اینگونه شادیها و غمها ممکن است ریشه در الهام فرشتگان و یا وسوسه شیاطین داشته باشد.[6]
2. مقصود از معیّت شیعه با ائمّه اطهار(ع)، معیّت همسانی و همتایی دو شیء نیست،[7] بلکه عبارت است از: معیت دنیوی، قلبی، روحی و اخروی.[8]
[1]. ابن بابویه، محمد بن على، علل الشرائع، ج 1، ص 93، قم، کتاب فروشى داورى، چاپ اول، 1385ش.
[2]. مجلسی، محمد باقر، مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول، محقق، رسولی، سید هاشم، ج 9، ص 11، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ دوم، 1404ق.
[3]. کلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق، کافی، ج 2، ص 166، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.
[4]. مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول، ج 9، ص 9.
[5]. محمدى ریشهرى، محمد، الگوى شادى از نگاه قرآن و حدیث، ص 109، قم، دار الحدیث، چاپ دوم، 1392ش.
[6]. عیاشى، محمد بن مسعود، تفسیر العیّاشی، ج 1، ص 150، تهران، المطبعة العلمیة، چاپ اول، 1380ق.
[7]. جوادی آملی، عبدالله، تفسیر تسنیم، ج 4، ص 296، قم، مرکز نشر اسراء، 1394ش.