کلمهی «زهراء» از ریشهی «زهر»[1] و بر وزن «فعلاء» صفت مشبهه است و مذکر آن «أزهر» بر وزن أفعل،[2] بر نور و زیبایی و صفا اشاره دارد.[3]
این اسم از القاب حضرت فاطمه(س) است،[4] و با آنکه در اینگونه نامگذاریها نیازی به ارائه دلیل نیست و هر فردی میتواند نامها و لقبهایی را برای فرزندانش انتخاب کند، و یا آنکه در طول زمان، متناسب با ویژگیهای جسمی و یا روحی افراد، القاب جدیدی برای آنها در نظر گرفته شود، اما با این وجود در برخی روایات دلایلی برای این نامگذاری ارائه شده است که بدون بررسی سندی و محتوایی، تنها به ذکر برخی از آنها بسنده میکنیم:
- جابر جعفی از امام صادق(ع) پرسید؛ چرا حضرت فاطمه(س)، زهراء نامیده میشود؟ حضرت(ع) فرمود: زیرا خداوند او را از نور عظمت خودش آفرید. هنگامى که نور وجود فاطمه(س) درخشید، آسمانها و زمین به نور او روشن شد و چشمهای فرشتگان از دیدن شدّت نور ایشان بسته شد و تمام آنان به سجده افتاده و گفتند این نور چه خصوصیّتى دارد که این قدر تابان و روشن است؟ خداوند فرمود: این نور از نور من است که در آسمان ساکنش کردم، آنرا از عظمت خویش آفریدم، آنرا از صلب پیامبرى از پیامبران که بر تمام انبیاء فضیلت و برتری دادهام خارج نمودهام، از همین نور است که پیشوایانى را که به امر من قیام میکنند و مردم را به طرف من هدایت مینمایند میآفرینم، این پیشوایان را پس از انقطاع وحی جانشینان خود در روى زمین قرار میدهم.[5]
- عماره کندى از امام صادق(ع) پرسید؛ چرا حضرت فاطمه(س) را زهرا نامیدند؟ امام(ع) فرمود: براى اینکه هر گاه فاطمه(س) در محراب عبادت میایستاد و به عبادت مشغول میشد، نور او براى اهل آسمان میدرخشید، همانطور که ستارگان براى اهل زمین میدرخشند.[6]
- ابان بن تغلب پرسید؛ چرا حضرت زهراء(س) به این نام موسوم گردید؟ امام(ع) فرمود: زیرا زهراء(س) در روز سه مرتبه با سه نور مختلف براى امام علی(ع) میدرخشید:
اول: هنگام نماز صبح که مردم در فراش و بسترشان بودند، نور صورت آنحضرت(س) میدرخشید و سفیدى آن نور به منازل آنها در مدینه میتابید و دیوار منازل ایشان منوّر به نور سفید میشد، آنها تعجّب میکردند و محضر رسول خدا(ص) میآمدند و از ایشان میپرسیدند. پیامبر(ص) آنها را به منزل فاطمه(س) میفرستاد. آنها آنجا رفته، دیدند حضرتش در محراب نماز نشسته و نور از محراب و صورت آن بانو ساطع است. فهمیدند نورى که دیده بودند از نور حضرت فاطمه(س) بود.
دوم: نیمه روز؛ یعنى هنگام ظهر که حضرت(س) براى خواندن نماز ظهر مهیا میشد، نورى زرد رنگ از صورت آن حضرت میدرخشید و زردى نور در منازل مردم میافتاد و بدین ترتیب لباسها و رنگشان زرد میشد. آنها به پیامبر(ص) مراجعه میکردند و از ایشان میپرسیدند. پیامبر اکرم(ص) ایشان را به منزل حضرت فاطمه(س) فرستاد. آنها وقتى به آنجا رفتند دیدند آنحضرت(س) در محراب نماز ایستاده و نور صورتشان با رنگ زرد درخشش دارد. آنها فهمیدند نورى که دیدهاند، نور صورت آن بانو است.
سوم: هنگامى که روز به آخر میرسید و خورشید غروب میکرد، نور صورت آنحضرت(س) به سرخى مایل میشد و صورتشان با رنگ سرخ میدرخشید. و این علامت خوشحالی و نشانه شکرگزاری آنحضرت(س) در مقابل خدا بود. سرخى نور آنحضرت داخل منازل مردم میشد و دیوارهاى منازل آنها را سرخ میکرد. آنها محضر رسول خدا(ص) میرسیدند و علت آنرا از ایشان میپرسیدند. پیامبر(ص) آنها را به منزل حضرت زهراء(س) فرستاد، آنها میرفتند و میدیدند که آنحضرت(س) مشغول تسبیح و تمجید خدا هستند و نور صورت ایشان با رنگى قرمز میدرخشد. آنها فهمیدند نورى که دیده بودند، از نور صورت فاطمه(س) بود.
این نور در صورت آنحضرت بود تا وقتى که امام حسین(ع) متولد شد. از این تاریخ این نور در صورتهاى ما ائمه پدید آمد و هر امامى که از دنیا مىرود در صورت امام بعدى ظاهر میگردد تا روز قیامت ادامه دارد.[7]
[1]. فراهیدی، خلیل بن احمد، کتاب العین، محقق، مصحح، مخزومی، مهدی، سامرائی، ابراهیم، ج 4، ص 13، قم، هجرت، چاپ دوم، 1410ق.
[2]. جوهری، اسماعیل بن حماد، الصحاح (تاج اللغة و صحاح العربیة)، محقق، مصحح، عطار، احمد عبد الغفور، ج 2، ص 674، بیروت، دار العلم للملایین، چاپ اول، 1410ق.
[3]. کتاب العین، ج 4، ص 13.
[4]. «القاب حضرت زهرا(س) در احادیث و منابع اسلامی»، 5380؛ «دیده شدن نور جسم حضرت زهرا(س) برای مردم»، 72270
[5]. ابن بابویه قمی، علی بن حسین، الامامة و التبصرة من الحیرة، ص 133، قم، مدرسة الإمام المهدی(عج)، چاپ اوّل، 1404ق.
[6]. شیخ صدوق، علل الشرائع، ج 1، ص 181، قم، کتاب فروشی داوری، چاپ اول، 1385ش.
[7]. همان، ج 1، ص 180 – 181.