«اضغاث احلام»، اصطلاحی قرآنی است که در آیه 44 سورهی یوسف و آیه 5 سورهی انبیاء به معنای خوابهای آشفته و پریشان آمده است:
«قالُوا أَضْغاثُ أَحْلامٍ وَ ما نَحْنُ بِتَأْویلِ الْأَحْلامِ بِعالِمینَ».
«بَلْ قالُوا أَضْغاثُ أَحْلامٍ بَلِ افْتَراهُ ....».
در بررسی لغوی واژهی «اضغاث» باید گفت که این واژه از «ضغث» به معنای دستهاى از گیاه آمده است که تر و خشک آن مخلوط باشد.[1] همچنین به هر چیزی که درهم و مشتبه باشد نیز «ضغث» گفته میشود.[2]
واژهی «احلام» هم از «حلم» به معنای نگهداشتن نفس از هیجان غضب بوده و به معنای خواب دیدن نیز آمده است.[3]
برخی از محققان در ربط بین دو معنای واژهی «حلم» میگویند که معنای اصلی آن همان نگهداشتن نفس از هیجان غضب است؛ اما چون در هنگام خواب، انسان دارای آرامش بوده و هیجان غضب وی خاموش است؛ از اینرو خواب دیدن را نیز حلم و جمع آنرا احلام مینامند.[4]
بر این اساس «أضغاث أحلام» عبارت از امور متفرّق و مشوّشی است که در حال خواب دیده شود.
این اصطلاح در دانش فلسفه به خوابهایى اطلاق میشود که صرفا بر مبناى ترکیبات خیالى و فعالیت و سازندگى قوّهی متخیّله باشد، نه از راه اتصال نفس به عقل فعال؛ زیرا قوهی متخیله مدام در فعالیت است، حتى در حال خواب؛ و از این جهت صورى را که در خزانهی خود دارد، میگیرد و از ترکیب و تألیف آنها امورى را میسازد و میآفریند. و اینگونه رؤیاها(خوابها) را رؤیاى کاذبه میگویند. گاه هم آنچه را نفس در اثر اتصالش به عقل فعال درمییابد در اثر غلبهی قوهی خیال مورد تصرف او واقع میشود و امورى بر آن میافزاید و یا کم میکند، این نوع رؤیاها نیز کاذباند.
البته، اگر قوهی متخیله غالب نباشد و نفس صاف و مصفا باشد و آنچه را در اثر اتصال به عقل فعال دریافت کرده، بدون کم و کاست تحویل حافظه داده شود و در تذکار واقع گردد رؤیاى صادقه خواهد بود.[5]
[1]. طریحی، فخر الدین، مجمع البحرین، تحقیق، حسینی، سید احمد، ج 2، ص 257، تهران، کتابفروشی مرتضوی، چاپ سوم، 1375ش.
[2]. ابن فارس، احمد بن فارس، معجم مقاییس اللغه، ج 3، س 363 - قم، چاپ اول، 1404ق.
[3]. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، تحقیق، داودی، صفوان عدنان، ص 253، دمشق، بیروت، دارالقلم، الدار الشامیة، چاپ اول، 1412ق.
[4]. مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج 2، ص 319، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، 1360ش.
[5]. صدرالدین شیرازى، محمد بن ابراهیم، المبدأ و المعاد، ج 1، ص 468، تهران، انجمن حکمت و فلسفه ایران، چاپ اول، 1354ش؛ سجادی، سید جعفر، فرهنگ اصطلاحات فلسفى ملاصدرا، ص 89- 90، تهران، نهضت زنان مسلمان، چاپ دوم، 1360ش.