2. آیا «رب» خواندن چهارده معصوم (ع) به این دلیل که آنها کسانی هستند که مراقب و مواظب ما هستند، جایز است؟ آیا این کار شرک است؟ یا از آن جا که در قرآن کریم آمده است که والدین را می توان رب خواند ما نیز می توانیم آنها را رب بخوانیم؟ با احترام. والسلام
استفاده از واژه هایی؛ نظیر "رازق" و "رب" و مانند آن که از صفات خداوند است برای مخلوقات، بستگی به این دارد که نیت و انگیزه شخص چه باشد! در نگاه اول می توان گفت که استفاده از این واژه ها با انگیزه ای که در پرسش مطرح شد ایرادی ندارد، اما از آن جا که تبلیغات گسترده ای علیه تشیع شکل گرفته که می خواهند آنان را از دایره خداپرستی خارج و به امام پرستی متهم سازند، لازم است از اموری که سبب حساسیت و سوء استفاده می شود پرهیز کرد، حتی اگر هدف از آن ابراز علاقه به ائمه (ع) باشد.
این دو سؤال مشابه هم هستند و برای هر دو می توان یک پاسخ ارائه کرد و آن این که:
استفاده از واژه هایی؛ نظیر "رازق" و "رب" و مانند آن که از صفات خداوند است برای مخلوقات، بستگی به این دارد که نیت و انگیزه شخص چه باشد! در نگاه اول می توان گفت که استفاده از این واژه ها با انگیزه ای که مطرح شد ایرادی ندارد؛ زیرا از آیاتی مانند: "عَلَى الْمَوْلُودِ لَهُ رِزْقُهُن"؛[1] "وَ إِذا حَضَرَ الْقِسْمَةَ أُولُوا الْقُرْبى وَ الْیَتامى وَ الْمَساکینُ فَارْزُقُوهُمْ مِنْه"؛[2] و "وَ قالَ لِلَّذی ظَنَّ أَنَّهُ ناجٍ مِنْهُمَا اذْکُرْنی عِنْدَ رَبِّک"،[3] می توان برداشت کرد که بندگان خدا هم - در طول او و نه در عرضش - می توانند رازق و رب باشند.
شاهد بر این، روایاتی است که صریحاً خلقت را به انبیا و ملائکه نسبت داده است: شخصی از امام رضا (ع)سؤال می کند، آیا غیر از خداوند خالقی وجود دارد؟! حضرت می فرماید: خدا می گوید" فَتَبارَکَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخالِقِینَ"، تحقیقاً خداوند خبر داده است که در میان بندگانش خالق و غیر خالق وجود دارد؛ زیرا می دانیم که حضرت عیسی (ع) با مقداری گل به اذن خداوند مجسمه پرنده ای ساخت و در او دمید و پرنده واقعی شد و سامری نیز برای بنی اسرائیل گوساله ای ساخت که صدای گاو داشت.[4] همچنین در بعضی از روایات خلقت به ملائکه نسبت داده شده است:
امام باقر (ع) در چگونگی خلقت انسان بعد از نقل اموری می فرماید: "ثُمَّ یَبْعَثُ اللَّهُ مَلَکَیْنِ خَلَّاقَیْنِ یَخْلُقَانِ فِی الْأَرْحَامِ مَا یَشَاءُ"؛[5] سپس خداوند دو فرشته را می فرستد که آنچه را که خدا می خواهد خلق کنند.
همین موضوع در ارتباط با "رزق" و "ربوبیت" نیز صدق می کند، البته یادآوری نکاتی در این زمینه ضروری است:
1. از آن جا که تبلیغات گسترده ای علیه تشیع شکل گرفته که می خواهند آنان را از دایره خداپرستی خارج و به امام پرستی متهم سازند، لازم است از اموری که سبب حساسیت و سوء استفاده می شود پرهیز کرد، حتی اگر هدف از آن ابراز علاقه به ائمه (ع) باشد.
2. یکی از اموری که در روایات -در گفت و گو با مردم- بدان توصیه شده است، سخن گفتن به اندازه سطح دانش آنان است. امام صادق (ع) می فرماید: رسول خدا (ص) هیچ گاه به تناسب خرد خویشتن با مردم به گفت و گو نپرداخت، بلکه فرمود: ما گروه پیامبران فرمان یافتهایم که با مردم به اندازه خردشان سخن گوییم.[6]
بنابراین از طرح مسائلی که باعث به اشتباه افتادن مردم شده و نیاز به توضیح و توجیه دارد، در حد امکان باید خود داری کرد.
3. یکی از حقوقی که فرزندان بر والدین دارند؛ این است که اسم نیکو برای آنان انتخاب کنند و آنچه از پیشوایان در این زمینه رسیده است دلالت می کند که شایسته ترین نام ها عبارت از: نامی است که دلالت بر بندگی پروردگار کند و برترین نام ها اسامی ائمه (ع) و پیامبران الاهی است.[7] طبیعتا این مسئله را معصومان (ع) در زندگی شخصی خود نیز رعایت کرده اند و ما با آن که نام هایی چون "عبد الله"و "عبد الرحمن" را در میان فرزندان آن بزرگواران مشاهده می کنیم، اما نام هایی چون "عبد الحسین"، "عبد النبی" و ... - با آن که می توان توجیه صحیحی نیز برایشان یافت - در میان فرزندان امامان وجود ندارد. بنابر این راه سعادت ما در دنیا و آخرت این است که در کردار و گفتار نه بر آنان پیشی گیریم و نه عقب بیفتیم، بلکه ملازم و همراه آنان باشیم چنان که در فرازی از زیارت جامعه کبیره اشاره به آن شده است.[8]
[1] بقره، 233.
[2] نساء، 86.
[3] یوسف، 42.
[4] مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار، ج 4، ص 147، ح 1، مؤسسة الوفاء، لبنان، 1404ق.
[5] همان، ص 364.
[6] کلینی، کافی، ج 1، ص 23، ح 15، دار الکتب الإسلامیة، تهران، 1365 ش.
[7] ر.ک: حر عاملی، وسائل الشیعة، ج 21، ص 396-391، مؤسسة آل البیت، قم، 1409ق.
[8] "فَالرَّاغِبُ عَنْکُمْ مَارِقٌ وَ اللاَّزِمُ لَکُمْ لاَحِقٌ وَ الْمُقَصِّرُ فِی حَقِّکُمْ زَاهِق"، زیارت جامعه کبیره، ر.ک: مفاتیح الجنان، ص 546.