کد سایت
fa52883
کد بایگانی
65079
نمایه
ویژگیها و صفات قرآن در صحیفه سجادیه
طبقه بندی موضوعی
حدیث,علوم قرآنی,امام سجاد ع
خلاصه پرسش
دعای ختم قرآن صحیفه سجادیه؛ از چه آیاتی از قرآن بهره گرفته و به چه ویژگیهایی از قرآن اشاره میکند؟
پرسش
ویژگیهای قرآن در دعای ختم قرآن در صحیفه سجادیه را بیان نمایید.
پاسخ اجمالی
یکی از دعاهای صحیفه سجادیه؛ دعایی است که برای ختم قرآن وارد شده است و امام سجاد(ع) در آن بیشتر با استفاده از خود قرآن، ویژگیهایی را برای قرآن مجید بیان فرمودهاند:[1]
در ذیل به بررسی فرازهای مختلف این دعا که در بیان ویژگیهای قرآن وارد شده میپردازیم:
1. «کِتَابِکَ الَّذِی أَنْزَلْتَهُ نُوراً»؛ کتاب نور و روشنایی است؛ یعنی به وسیله آن گمراهى و رستگارى و حلال و حرام آشکار گردیده است.[2] این صفت بر گرفته از آیه «وَ انْزَلْنا الَیْکُمْ نُوراً مُبینًا»[3] میباشد.
2. «جَعَلْتَهُ مُهَیْمِناً عَلَى کُلِّ کِتَابٍ أَنْزَلْتَهُ»؛ کتابی است که گواه بر کتابهای انبیای پیشین میباشد. این صفت بر گرفته از آیه «وَ انْزَلْنا الَیْکَ الْکِتابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقًا لِما بَیْنَ یَدَیْهِ مِنَ الْکِتابِ وَ مُهَیْمِنًا عَلَیْه»[4] است.
3. «فَضَّلْتَهُ عَلَى کُلِّ حَدِیثٍ قَصَصْتَهُ»؛ کتابی است که بر هر حدیث و سخنى که از سوی پروردگار متعال بیان گردیده برتری دارد. این صفت بر گرفته از آیه «اللَّهُ نَزَّلَ احْسَنَ الْحَدیثِ»[5] میباشد.
4. «فُرْقَاناً فَرَقْتَ بِهِ بَیْنَ حَلَالِکَ وَ حَرَامِکَ»؛ جدا کننده بین حقّ و باطل بوده که انسان به وسیله آن حلال و حرام خود را از هم تشخیص داده و جدا میکند. این ویژگی اقتباس از آیه: «تَبارَکَ الَّذی نَزَّلَ الْفُرْقانَ عَلى عَبْدِهِ لِیَکُونَ لِلْعالَمینَ نَذیراً»[6] و آیه: «شَهْرُ رَمَضانَ الَّذی أُنْزِلَ فیهِ الْقُرْآنُ هُدىً لِلنَّاسِ وَ بَیِّناتٍ مِنَ الْهُدى وَ الْفُرْقان»[7] میباشد.
5. «قُرْآناً أَعْرَبْتَ بِهِ عَنْ شَرَائِعِ أَحْکَامِکَ»؛ خوانده شدهاى است که راههاى رسیدن به احکام پروردگار را روشن و آشکارا نشان داده است. این ویژگی را نیز میتوان اشاره به آیه: «وَ لا تَقُولُوا لِما تَصِفُ أَلْسِنَتُکُمُ الْکَذِبَ هذا حَلالٌ وَ هذا حَرامٌ لِتَفْتَرُوا عَلَى اللَّهِ الْکَذِبَ إِنَّ الَّذینَ یَفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْکَذِبَ لا یُفْلِحُونَ»[8] دانست که مردم را از دخالت در حلال و حرام بازداشته و طبیعتاً تشخیص آن را تنها بر عهده پروردگار و فرستادگانش میداند.
6. «کِتَاباً فَصَّلْتَهُ لِعِبَادِکَ تَفْصِیلًا»؛ کتاب و نوشتهای است که از سوی خود پروردگار برای بندگانش تفصیل و شرح داده شده است؛ یعنی بعضى در واجبات، محرّمات، مستحبّات، مکروهات و مباحات، و برخى در عقوبات، اخلاق، آداب و مواعظ، و پارهاى در اخبار گذشته و آینده و درباره بهشت و بهشتیان و دوزخ و دوزخیان و مانند آن برای انسان شرح داده شد. این وصف نیز بر گرفته از آیه: «وَ لَقَدْ جِئْناهُمْ بِکِتابٍ فَصَّلْناهُ عَلى عِلْمٍ هُدىً وَ رَحْمَةً لِقَوْمٍ یُؤْمِنُون»[9] میباشد.
7. «وَحْیاً أَنْزَلْتَهُ عَلَى نَبِیِّکَ مُحَمَّدٍ- صَلَوَاتُکَ عَلَیْهِ وَ آلِهِ تَنْزِیلًا»؛ وحیى است که بر پیامبر خدا(ص) نازل شده است. این ویژگی نیز از آیه: «إِنْ هُوَ إِلاَّ وَحْیٌ یُوحى»[10] و آیه: «إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنا عَلَیْکَ الْقُرْآنَ تَنْزیلا»[11] برداشت شده است.
8. «جَعَلْتَهُ نُوراً نَهْتَدِی مِنْ ظُلَمِ الضَّلَالَةِ وَ الْجَهَالَةِ بِاتِّبَاعِهِ»؛ نوری است که هر کس از آن پیروی نماید از تاریکیهای نادانی و گمراهی نجات گرفته و به حق و راستی هدایت میشود. این ویژگی ناظر به آیه: «یَهْدی بِهِ اللَّهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضْوانَهُ سُبُلَ السَّلامِ وَ یُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِهِ وَ یَهْدیهِمْ إِلى صِراطٍ مُسْتَقیم»[12] میباشد.
9. «شِفَاءً لِمَنْ أَنْصَتَ بِفَهَمِ التَّصْدِیقِ إِلَى اسْتِمَاعِهِ»؛ شفاء و بهبودى است برای بیماریهایی مانند نادانى بحقّ، نگرویدن به خدا و رسول، دوروئى و...، براى کسی که فهمیدن آنرا از روى تصدیق و باور نمودن (نه از روى تکذیب و انکار) خواسته، و براى شنیدنش خاموش گشته است. این ویژگی نیز ناظر به آیه: «قُلْ هُوَ لِلَّذینَ آمَنُوا هُدىً وَ شِفاءٌ وَ الَّذینَ لا یُؤْمِنُونَ فی آذانِهِمْ وَقْرٌ وَ هُوَ عَلَیْهِمْ عَمًی»[13] است.
10. «مِیزَانَ قِسْطٍ لَا یَحِیفُ عَنِ الْحَقِّ لِسَانُهُ»؛ ترازوى عدل که زبانهاش (آنچه میان شاهین ترازو است) از حقّ و درستى بر نمیگردد. کنایه از این است که هرگز در قرآن به کژی و خلاف عدالت و حکمت سخنی گفته نشده است.
وصف میزان نیز برگرفته از آیه: «لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَیِّناتِ وَ أَنْزَلْنا مَعَهُمُ الْکِتابَ وَ الْمیزانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْط»،[14] است.
11. «نُورَ هُدًى لَا یَطْفَأُ عَنِ الشَّاهِدِینَ بُرْهَانُهُ» نور هدایت و راهنمائى که حجّت و دلیل آن از گواهان (براى خدا به توحید و یگانگى او و براى انبیاء به تصدیق آنها) خاموش نمیشود؛ زیرا قرآن بزرگترین برهان و دلیل ایشان بر آن است.
این ویژگی از آیه: «یُریدُونَ أَنْ یُطْفِؤُا نُورَ اللَّهِ بِأَفْواهِهِمْ وَ یَأْبَى اللَّهُ إِلاَّ أَنْ یُتِمَّ نُورَهُ وَ لَوْ کَرِهَ الْکافِرُون»،[15] نشأت گرفته است.
12. «عَلَمَ نَجَاةٍ لَا یَضِلُّ مَنْ أَمَّ قَصْدَ سُنَّتِهِ، وَ لا تَنَالُ أَیْدِی الْهَلَکَاتِ مَنْ تَعَلَّقَ بِعُرْوَةِ عِصْمَتِهِ»؛ نشانه نجات و رهایى [از بدبختیها] که هر کس قدم در راه آن گذاشت، و آیین آنرا پیشه خود ساخت، گمراه نگردد. و به هر کس که خود را به دستاویز عصمت و نگهدارى آن بیاویزد، هلاکت و تباهیها (بدبختیها و گرفتاریهاى دنیا و آخرت) دست نیابد.
آخرین وصفی که برای قرآن بیان شده ناظر به آیه: «وَ کَیْفَ تَکْفُرُونَ وَ أَنْتُمْ تُتْلى عَلَیْکُمْ آیاتُ اللَّهِ وَ فیکُمْ رَسُولُهُ وَ مَنْ یَعْتَصِمْ بِاللَّهِ فَقَدْ هُدِیَ إِلى صِراطٍ مُسْتَقیمٍ»،[16] میباشد.
در ذیل به بررسی فرازهای مختلف این دعا که در بیان ویژگیهای قرآن وارد شده میپردازیم:
1. «کِتَابِکَ الَّذِی أَنْزَلْتَهُ نُوراً»؛ کتاب نور و روشنایی است؛ یعنی به وسیله آن گمراهى و رستگارى و حلال و حرام آشکار گردیده است.[2] این صفت بر گرفته از آیه «وَ انْزَلْنا الَیْکُمْ نُوراً مُبینًا»[3] میباشد.
2. «جَعَلْتَهُ مُهَیْمِناً عَلَى کُلِّ کِتَابٍ أَنْزَلْتَهُ»؛ کتابی است که گواه بر کتابهای انبیای پیشین میباشد. این صفت بر گرفته از آیه «وَ انْزَلْنا الَیْکَ الْکِتابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقًا لِما بَیْنَ یَدَیْهِ مِنَ الْکِتابِ وَ مُهَیْمِنًا عَلَیْه»[4] است.
3. «فَضَّلْتَهُ عَلَى کُلِّ حَدِیثٍ قَصَصْتَهُ»؛ کتابی است که بر هر حدیث و سخنى که از سوی پروردگار متعال بیان گردیده برتری دارد. این صفت بر گرفته از آیه «اللَّهُ نَزَّلَ احْسَنَ الْحَدیثِ»[5] میباشد.
4. «فُرْقَاناً فَرَقْتَ بِهِ بَیْنَ حَلَالِکَ وَ حَرَامِکَ»؛ جدا کننده بین حقّ و باطل بوده که انسان به وسیله آن حلال و حرام خود را از هم تشخیص داده و جدا میکند. این ویژگی اقتباس از آیه: «تَبارَکَ الَّذی نَزَّلَ الْفُرْقانَ عَلى عَبْدِهِ لِیَکُونَ لِلْعالَمینَ نَذیراً»[6] و آیه: «شَهْرُ رَمَضانَ الَّذی أُنْزِلَ فیهِ الْقُرْآنُ هُدىً لِلنَّاسِ وَ بَیِّناتٍ مِنَ الْهُدى وَ الْفُرْقان»[7] میباشد.
5. «قُرْآناً أَعْرَبْتَ بِهِ عَنْ شَرَائِعِ أَحْکَامِکَ»؛ خوانده شدهاى است که راههاى رسیدن به احکام پروردگار را روشن و آشکارا نشان داده است. این ویژگی را نیز میتوان اشاره به آیه: «وَ لا تَقُولُوا لِما تَصِفُ أَلْسِنَتُکُمُ الْکَذِبَ هذا حَلالٌ وَ هذا حَرامٌ لِتَفْتَرُوا عَلَى اللَّهِ الْکَذِبَ إِنَّ الَّذینَ یَفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْکَذِبَ لا یُفْلِحُونَ»[8] دانست که مردم را از دخالت در حلال و حرام بازداشته و طبیعتاً تشخیص آن را تنها بر عهده پروردگار و فرستادگانش میداند.
6. «کِتَاباً فَصَّلْتَهُ لِعِبَادِکَ تَفْصِیلًا»؛ کتاب و نوشتهای است که از سوی خود پروردگار برای بندگانش تفصیل و شرح داده شده است؛ یعنی بعضى در واجبات، محرّمات، مستحبّات، مکروهات و مباحات، و برخى در عقوبات، اخلاق، آداب و مواعظ، و پارهاى در اخبار گذشته و آینده و درباره بهشت و بهشتیان و دوزخ و دوزخیان و مانند آن برای انسان شرح داده شد. این وصف نیز بر گرفته از آیه: «وَ لَقَدْ جِئْناهُمْ بِکِتابٍ فَصَّلْناهُ عَلى عِلْمٍ هُدىً وَ رَحْمَةً لِقَوْمٍ یُؤْمِنُون»[9] میباشد.
7. «وَحْیاً أَنْزَلْتَهُ عَلَى نَبِیِّکَ مُحَمَّدٍ- صَلَوَاتُکَ عَلَیْهِ وَ آلِهِ تَنْزِیلًا»؛ وحیى است که بر پیامبر خدا(ص) نازل شده است. این ویژگی نیز از آیه: «إِنْ هُوَ إِلاَّ وَحْیٌ یُوحى»[10] و آیه: «إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنا عَلَیْکَ الْقُرْآنَ تَنْزیلا»[11] برداشت شده است.
8. «جَعَلْتَهُ نُوراً نَهْتَدِی مِنْ ظُلَمِ الضَّلَالَةِ وَ الْجَهَالَةِ بِاتِّبَاعِهِ»؛ نوری است که هر کس از آن پیروی نماید از تاریکیهای نادانی و گمراهی نجات گرفته و به حق و راستی هدایت میشود. این ویژگی ناظر به آیه: «یَهْدی بِهِ اللَّهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضْوانَهُ سُبُلَ السَّلامِ وَ یُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِهِ وَ یَهْدیهِمْ إِلى صِراطٍ مُسْتَقیم»[12] میباشد.
9. «شِفَاءً لِمَنْ أَنْصَتَ بِفَهَمِ التَّصْدِیقِ إِلَى اسْتِمَاعِهِ»؛ شفاء و بهبودى است برای بیماریهایی مانند نادانى بحقّ، نگرویدن به خدا و رسول، دوروئى و...، براى کسی که فهمیدن آنرا از روى تصدیق و باور نمودن (نه از روى تکذیب و انکار) خواسته، و براى شنیدنش خاموش گشته است. این ویژگی نیز ناظر به آیه: «قُلْ هُوَ لِلَّذینَ آمَنُوا هُدىً وَ شِفاءٌ وَ الَّذینَ لا یُؤْمِنُونَ فی آذانِهِمْ وَقْرٌ وَ هُوَ عَلَیْهِمْ عَمًی»[13] است.
10. «مِیزَانَ قِسْطٍ لَا یَحِیفُ عَنِ الْحَقِّ لِسَانُهُ»؛ ترازوى عدل که زبانهاش (آنچه میان شاهین ترازو است) از حقّ و درستى بر نمیگردد. کنایه از این است که هرگز در قرآن به کژی و خلاف عدالت و حکمت سخنی گفته نشده است.
وصف میزان نیز برگرفته از آیه: «لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَیِّناتِ وَ أَنْزَلْنا مَعَهُمُ الْکِتابَ وَ الْمیزانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْط»،[14] است.
11. «نُورَ هُدًى لَا یَطْفَأُ عَنِ الشَّاهِدِینَ بُرْهَانُهُ» نور هدایت و راهنمائى که حجّت و دلیل آن از گواهان (براى خدا به توحید و یگانگى او و براى انبیاء به تصدیق آنها) خاموش نمیشود؛ زیرا قرآن بزرگترین برهان و دلیل ایشان بر آن است.
این ویژگی از آیه: «یُریدُونَ أَنْ یُطْفِؤُا نُورَ اللَّهِ بِأَفْواهِهِمْ وَ یَأْبَى اللَّهُ إِلاَّ أَنْ یُتِمَّ نُورَهُ وَ لَوْ کَرِهَ الْکافِرُون»،[15] نشأت گرفته است.
12. «عَلَمَ نَجَاةٍ لَا یَضِلُّ مَنْ أَمَّ قَصْدَ سُنَّتِهِ، وَ لا تَنَالُ أَیْدِی الْهَلَکَاتِ مَنْ تَعَلَّقَ بِعُرْوَةِ عِصْمَتِهِ»؛ نشانه نجات و رهایى [از بدبختیها] که هر کس قدم در راه آن گذاشت، و آیین آنرا پیشه خود ساخت، گمراه نگردد. و به هر کس که خود را به دستاویز عصمت و نگهدارى آن بیاویزد، هلاکت و تباهیها (بدبختیها و گرفتاریهاى دنیا و آخرت) دست نیابد.
آخرین وصفی که برای قرآن بیان شده ناظر به آیه: «وَ کَیْفَ تَکْفُرُونَ وَ أَنْتُمْ تُتْلى عَلَیْکُمْ آیاتُ اللَّهِ وَ فیکُمْ رَسُولُهُ وَ مَنْ یَعْتَصِمْ بِاللَّهِ فَقَدْ هُدِیَ إِلى صِراطٍ مُسْتَقیمٍ»،[16] میباشد.
[1]. على بن الحسین(ع)(امام چهارم)، الصحیفة السجادیة، ص 174 - 176، قم، دفتر نشر الهادى، چاپ اول، 1376ش.
[2]. در این نوشتار، ترجمه و شرح فیض الإسلام مورد استفاده قرار گرفته است.
[3]. «نور آشکارى به سوى شما نازل کردیم»؛ نساء، 174.
[4]. «و این کتاب [قرآن] را به حق بر تو نازل کردیم، در حالى که کتب پیشین را تصدیق میکند، و حافظ و نگاهبان آنها است»؛ مائده، 48.
[5]. «خداوند بهترین سخن را نازل کرده، کتابى که آیاتش [در لطف و زیبایى و عمق و محتوا] همانند یکدیگر است»؛ زمر، 23.
[6]. «والا و بىزوال و پربرکت است آن (خدایى) که فرقان (قرآنی که جدا کننده میان حق و باطل و جدا جدا از حیث آیات و سور است) را به تدریج بر بنده خود فرو فرستاد تا همه جهانیان را (از انس و جن تا انقراض نسلشان) بیمدهنده باشد.»، فرقان، 1.
[7]. «ماه رمضان ماهى است که قرآن در آن فرو فرستاده شده که راهنماى مردم و دلایلى روشن از هدایت و جدایى (بین حق و باطل) است.»، بقره، 185.
[8]. «به خاطر دروغى که بر زبانتان جارى مىشود (و چیزى را مجاز و چیزى را ممنوع مىکنید،) نگویید: «این حلال است و آن حرام»، تا بر خدا افترا ببندید به یقین کسانى که به خدا دروغ مىبندند، رستگار نخواهند شد»، نحل، 116.
[9]. «ما کتابى براى آنها آوردیم که (اسرار و رموز) آن را با آگاهى شرح دادیم (کتابى) که مایه هدایت و رحمت براى جمعیّتى است که ایمان مىآورند.»، اعراف، 52.
[10]. «آنچه میگوید چیزى جز وحى که بر او نازل شده نیست»؛ نجم، 4.
[11]. «مسلّماً ما قرآن را بر تو نازل کردیم.» انسان، 23.
[12]. «خداوند به برکت آن، کسانى را که از خشنودى او پیروى کنند، به راههاى سلامت، هدایت مىکند و به فرمان خود، از تاریکیها به سوى روشنایى مىبرد و آنها را به سوى راه راست، رهبرى مىنماید.»، مائده، 16.
[13]. «این (کتاب) براى کسانى که ایمان آوردهاند هدایت و درمان است ولى کسانى که ایمان نمىآورند، در گوشهایشان سنگینى است و گویى نابینا هستند و آن را نمىبینند آنها (همچون کسانى هستند که گویى) از راه دور صدا زده مىشوند.»، فصلت، 44.
[14]. «ما رسولان خود را با دلایل روشن فرستادیم، و با آنها کتاب (آسمانى) و میزان (شناسایى حقّ از باطل و قوانین عادلانه) نازل کردیم تا مردم قیام به عدالت کنند و آهن را نازل کردیم که در آن نیروى شدید و منافعى براى مردم است، تا خداوند بداند چه کسى او و رسولانش را یارى مىکند بىآنکه او را ببینند خداوند قوىّ و شکستناپذیر است.»، حدید، 25.
[15]. «آنها مىخواهند نور خدا را با دهان خود خاموش کنند ولى خدا جز این نمىخواهد که نور خود را کامل کند، هر چند کافران ناخشنود باشند». توبه، 32.
[16]. «و چگونه ممکن است شما کافر شوید، با اینکه (در دامان وحى قرار گرفتهاید، و) آیات خدا بر شما خوانده مىشود، و پیامبر او در میان شماست؟! (بنا بر این، به خدا تمسّک جویید!) و هر کس به خدا تمسّک جوید، به راهى راست، هدایت شده است». آل عمران، 101.