فرماندهی نظامی از مسئولیتهای بسیار مهمی است که باید به آن توجه خاصی نمود؛ چراکه حفظ کیان اسلامی منوط به آن است. بر این اساس، در آموزههای دینی نیز به این موضوع پرداخته شده است. یکی از مهمترین روایات در این زمینه، فرازهایی از نامهی امام علی(ع) به مالک اشتر است که در آن به برخی از ویژگیهای مهم یک فرمانده اشاره شده است:
- بالاترین درجه خیرخواهی نسبت به خدا و رسول خدا(ص) و امام معصوم(ع)؛
- پاکدلی(پاکدامنی)؛
- صبر؛
- عذرپذیری؛
- مهربانی با افراد ضعیف؛
- قاطعیت در برابر زورگویان؛
- شجاعت؛
- سخاوت؛
- جوانمردی؛
- با اصالت؛
- دارای کارنامهای درخشان.
امام علی(ع)، ویژگیهای یادشده را با این سخنان به مالک یادآور میشود:
کسی را برای فرماندهی سپاه خود برگزین که نسبت به خدا، پیامبرش و امام تو در مقایسه با دیگران، خیرخواهتر و از همهی آنها پاکدلتر(پاکدامنتر) باشد. او از کسانی باشد که دیر به خشم میآید؛ اما پوزشخواهی را زود میپذیرد؛ کسی باشد که نسبت به ضعیفان مهربان است؛ اما در برابر زورگویان قوی و پرقدرت؛ مشکلات و سختیها او را از جا به در نبرد و ضعف و سستی او را به زانو در نیاورد.
ای مالک، کسانی را انتخاب کن که دارای شخصیت و اصالتِ خانوادگی و از دودمانی نیکوکار و خوشسابقه باشند؛ کسانی که دارای برازندگی و شجاعت و سخاوت باشند؛ زیرا آنان کانون کرامت و شاخههایی از نیکی و شایستگیاند.
ای مالک، کارها(مشکلات و نیازهای) آنها را مورد توجه قرار ده، همانگونه که پدر و مادر، فرزندشان را مورد توجه قرار میدهند.
هرگز نباید کمکهایی که در این زمینه به آنها کردهای را در نظرت بزرگ شمرده، و نیز نباید هیچگونه لطف و محبتی که دربارهی آنان ابراز میداری را - هرچند کوچک هم باشد - بیارزش بپنداری؛ زیرا این رفتار تو انگیزهای خواهد بود که آنان خیرخواه تو شده و به تو گمان نیک ببرند.
هرگز به دلیل آنکه به کارهای بزرگ آنان رسیدگی کردهای، از رسیدگی به نیازهای کوچک آنها غافل مشو؛ زیرا رفع نیازهای کوچک برای خود جایگاهی دارد که از آن بهرهمند میشوند، همانگونه که رفع نیازهای مهم نیز دارای جایگاهی است که از آن بینیاز نیستند.
همچنین باید برگزیدهترین فرماندهان خود را از آنانی انتخاب کنی که در کمک به سپاهیانشان بیش از همه مواسات را برقرار نموده و از امکانات خود بیشتر به آنان کمک مینمایند، به گونهای که هم سپاهیان و هم کسانی که تحت تکفّل آنها هستند به خوبی اداره شوند، تا همهی آنها به یک چیز که آن هم جهاد با دشمن است، بیندیشند؛ چرا که محبّت و مهربانی تو به آنان، قلبهای آنان را نیز بیشتر به سوی تو متوجه میسازد.[1]
[1]. سید رضی، محمد بن حسین، نهج البلاغة، محقق، صبحی صالح، ص 432 – 433، قم، هجرت، چاپ اول، 1414ق. «...فَوَلِّ مِنْ جُنُودِک أَنْصَحَهُمْ فِی نَفْسِک لِلَّهِ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِإِمَامِک وَ أَنْقَاهُمْ جَیْباً وَ أَفْضَلَهُمْ حِلْماً مِمَّنْ یُبْطِئُ عَنِ الْغَضَبِ وَ یَسْتَرِیحُ إِلَی الْعُذْرِ وَ یَرْأَفُ بِالضُّعَفَاءِ وَ یَنْبُو عَلَی الْأَقْوِیَاءِ...».