بنابر آموزههای اسلامی، حیوانات نسبت به انسان حقوقی دارند که باید آنها را رعایت نمود،[1] و برخورد خوب با آنها اجر و پاداش دارد:
- رسول خدا(ص) فرمود: «هر کسی به هر جانوری نیکی کند اجر و پاداش دارد».[2]
- نجیح گفت: امام حسن(ع) را دیدم که مشغول خوردن غذا بود و سگی روبروی ایشان قرار گرفته بود. ایشان هر لقمهای که میخورد یک لقمه هم به آن سگ میداد. به این ایشان گفتم: چرا این سگ را از خود دور نمیکنید؟ حضرت فرمود: رهایش کن؛ من از خداوند حیا میکنم که جانداری به من نگاه کند و من غذا بخورم و به او ندهم».[3]
- روزی امام حسن(ع) در یکی از باغستانهای شهر مدینه قدم میزد، که ناگاه چشمش به یک غلام سیاه چهره افتاد که نانی در دست دارد و یک لقمه خودش میخورد و یک لقمه هم به سگی که کنارش بود میدهد، تا آنکه نان تمام شد. حضرت با دیدن چنین صحنهای، به غلام فرمود: چرا تمام نانت را با آن سگ تقسیم کرده و چیزی برای خودت کنار نگذاشتی؟!
غلام پاسخ داد: زیرا چشمهای من از چشمهای ملتمسانهی سگ خجالت میکشید و حیا کردم از اینکه چیزی داشته باشم (و او گرسنه بماند). امام حسن(ع) به او فرمود: ارباب تو کیست؟ غلام پاسخ داد: غلام ابان بن عثمان هستم! امام(ع) پرسید: باغ مال کیست؟ غلام پاسخ داد: متعلق به ابان است. امام به او فرمود: سوگندت میدهم که همینجا بمانی تا برگردم! و سپس نزد ابان رفته و باغ و غلام را از ابان خرید و نزد غلام برگشت و به او گفت: تو را از اربابت خریدم! غلام (که گمان میکرد از این به بعد امام حسن ع ارباب او است) در مقابل حضرت ایستاد گفت: ارباب من! گوش به فرمان خدا و پیامبر و شما میباشم! امام فرمود: باغ را هم خریدم! تو در راه خدا آزادی و باغ هم هدیه من به شما![4]
- در روایتی هم داریم که گنجشکی نزد خدا از شکارچی که بدون نیاز به گوشت او شکارش کرده، شکایت میکند و میگوید: مرا شکار کرد و از گوشتم استفاده نکرد.[5]
از همینرو است که شکار تفریحی در اسلام نکوهش شده و حتی در سفرهایی که بدین منظور انجام میشود - مانند سفر معصیت - نماز شکسته نمیشود و تمام این موارد نشانگر آن است که جز مواردی که برای استفاده غذایی، حمل و نقل و ... از حیوانات بهرهبرداری میشود، در دیگر موارد، کشتن و آسیبرساندن به حیوانات مجاز نیست.
[1]. «آزار حیوانات»، 16361؛ «درد و رنج و حشر حیوانات»، 25378؛ «آزار حیوان و وظیفه آزار دهنده»، 91763.
[2]. شعیری، محمد بن محمد، جامع الاخبار، ص 139، نجف، مطبعة حیدریة، چاپ اول، بیتا.
[3]. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 43، ص 352، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403ق.
[4]. خطیب بغدادی، ابو بکر احمد بن علی، تاریخ بغداد، ج 6، ص 33، بیروت، دار الکتب العلمیه، چاپ اول، 1417ق.
[5]. بحار الانوار، ج 61، ص 306.