آنچه در مورد نقش و جایگاه ادبی واژه «غیر» در آیه 7 سوره حمد - غَیْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ وَ لاَ الضَّالِّین- میتوان گفت؛ این است که بیشتر مفسران قرآن کریم آنرا به «جر» قرائت کرده، و در مورد نقش آن در این آیه سه احتمال مطرح کردهاند:
- بدل از«الذین» در فراز قبل است.
- بدل از ضمیر «هم» در «علیهم» است.
- 3. صفت برای «الذین» است.[i]
اگر «غیر» را بدل در نظر بگیریم، معناى آیه چنین خواهد شد:
راه کسانی که نعمت داده شدهاند، راه کسانی که از غضب خدا و گمراهی در امان هستند.
و بنابر اینکه «صفت» باشد، تفسیر آیه چنین میشود:
آنانی که در راه مستقیماند و ما باید پیرو آنان باشیم (یعنی انبیا و اولیا)، میان «نعمت مطلقه» که همان عصمت باشد، و میان «نعمت ایمن بودن از خشم خداوند و گمراهى» جمع کردهاند، و از هر دو نعمت برخوردارند.[ii]
به هر حال، هریک از این نقشها را برای «غیر» در نظر بگیریم، تفاوت چندانی در مقصود و پیام آیه نخواهد داشت.[iii]
البته برخی از مفسران «غیر» را به نصب(غیرَ) قرائت کردهاند، بنابر اینکه حال باشد از «هم» در«عَلَیْهِمْ»، یا از «الَّذِین».
بر اساس این نظر، معنای این آیه و فرازهای قبل (اهدنا الصراط المستقیم، صراط الذین أنعمت علیهم) که وصف آنها آمده، این است که آنان هدایت یافته و مطیع خدای متعال و رسول(ص) هستند؛ آنان اوامر الهی را انجام میدهند و آنچه را که از آن نهی شدهاند دوری میکنند؛ و حالشان آن است که آنها غیر از کسانی هستند که اراده خویش را از دست داده، و با اینکه به حق آگاهی دارند از آن رویگردان هستند.[iv]
[i]. ر. ک: عکبری، عبدالله بن حسین، التبیان فی اعراب القرآن، ص 13، عمان، ریاض، بیت الافکار الدولیة، چاپ اول، 1419ق.
[ii]. ر. ک: زمخشری، محمود، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، ج 1، ص 16، بیروت، دار الکتاب العربی، چاپ سوم، 1407ق؛ مترجمان، ترجمه جوامع الجامع، مقدمه، واعظ زاده خراسانی، ج 1، ص 12، مشهد، بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی، چاپ دوم، 1377 ش.
[iii].ر. ک: ابن عاشور، محمد بن طاهر، التحریر و التنویر، ج 1، ص 192، بیروت، مؤسسه التاریخ، چاپ اول، بیتا.
[iv]. ر. ک: ابن کثیر دمشقی، اسماعیل بن عمرو، تفسیر القرآن العظیم، تحقیق، شمس الدین، محمد حسین، ج 1، ص 54، بیروت، دار الکتب العلمیة، منشورات محمدعلی بیضون، چاپ اول، 1419 ق؛نیشابوری، محمود بن ابو الحسن، ایجاز البیان عن معانی القرآن، تحقیق، القاسمی، حنیف بن حسن، ج 1، ص 61، بیروت، دار الغرب الاسلامی، چاپ اول، 1415ق.