«نیت درونی انسان برای نزدیک شدن به خداوند و جلب رضایت و خشنودى او»، معنای اصطلاح «قصد قربت» است که فراوان در متون اسلامی مشاهده میشود.
قصد تقرّب به خداوند، شرطی برای صحیح بودن هر عبادت است. البته میتوان در انجام هر آنچه را که مطلوب خدا است، هم قصد قربت نمود.
گفتنی است که به طور کلی، اعمال بندگان نسبت به تکالیف الهی دو گونه است:
1. اعمال تعبدی: یعنی کارهایی که قصد قربت در صحت آنها شرط است؛ مانند نماز، روزه، حج و... .
در این اعمال، اگر فردی عبادتی را با انگیزه دیگری غیر از نزدیکشدن به خداوند و اطاعت اوامر او انجام دهد، عبادتش مورد پذیرش پروردگار نخواهد بود.
- اعمال توصلی: یعنی کارهایی که «قصد قربت» در صحت آنها شرط نیست؛ مانند شستن لباس نجس که اگر چنین لباسی -حتی بدون قصد قربت- شسته شود، پاک خواهد بود، اگرچه در چنین عملی نیز میتوان قصد قربت داشت.
بر این اساس، در هر عمل عبادی، عنصر کلیدی «قصد قربت»، شرطی برای پذیرش آن خواهد بود.
فقها معتقدند که «قصد قربت» با روشهای متنوعی امکانپذیر است:
1. قصد امتثال فرمان خدا، از این نگاه که او سزاوار اطاعت و عبادت است.
2. قصد شُکر نعمتهای بیپایان خدا،
3. قصد به دست آوردن رضایت خداوند،
4. قصد محبوبیت ذاتی عمل؛ یعنی این نیت که هرچه خدا فرمان داده، حتما چیز خوب و باارزشی است.
5. قصد دستیافتن به مصلحتی که پروردگار در آن عبادت قرار داده است.
6. قصد رسیدن به ثواب و دوری از عذاب.
و... .[1]
با یک مثال این مسئله را توضیح میدهیم:
به عنوان مثال قصد قربت در وضو، یعنی اینکه شخص برای انجام فرمان خداوند عالَم وضو بگیرد، و وضویش به قصد ریا، یا برای خنک شدن بدن و مانند آن نباشد.
به عبارت سادهتر، معنای «قصد قربت»، «انگیزه الهی» است؛ مثلاً اگر از شخص سؤال شود که چرا پا شدی؟ جواب میدهد میخواهم برای خدا وضو بگیرم، یا میخواهم برای خدا نماز بخوانم که اگر این پاسخی صادقانه باشد نشانگر انگیزهای الهی بوده و بدین ترتیب «قصد قربت» شکل گرفته است.
به همین دلیل، ممکن است انسان حرفی هم به زبان نیاورد، ولی همینکه مشغول کار دیگری بود؛ اما برای انجام عبادتی برخاست، در بیشتر موارد چنین نیتی خود بخود در قلب او خواهد گذشت؛ از اینرو اگر کسی از وی بپرسد که چرا بلند شدی؟ جواب خواهد داد که میخواهم عبادتی که خدا فرمان داده را انجام دهم. این خود انگیزهای الهی و قصد قربت است؛ لذا نیاز نیست که لزوما «قصد قربت» به زبان آورده شود. مثلا بگوید: «من قصد فلان عمل را دارم قربة إلی الله».
گفتنی است، از نظر آیات و روایات، «قصد قربت» در عبادات روح آنها به شمار میآید.
«قصد قربت» و اخلاص در کارها، زمانی راستین خواهد بود که هیچگونه انگیزه غیر خدایی و شرکی با این قصد نیامیزد.
قرآن کریم در این باره میفرماید:
«فَاعْبُدِ اللَّهَ مُخْلِصًا لَّهُ الدِّینَ»؛[2] خدا را پرستش کن و دین خود را برای او خالص گردان.
«وَ مَآ أُمِرُوَّاْ إِلآ لِیَعْبُدُواْ اللَّهَ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ...»؛[3] و به آنها دستور داده نشده بود جز اینکه خدا را پرستش کنند، در حالی که دین خود را برای او خالص کنند.
[1]. مرکز اطلاعات و مدارک اسلامى، فرهنگ نامه اصول فقه، ص 636، قم، دفتر تبلیغات اسلامى حوزه علمیه قم، معاونت پژوهشى، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامى، چاپ اول، 1389ش.
[2]. زمر، آیه 2.
[3]. بینه، آیه 5.