با جستوجویی که در منابع حدیثی داشتیم، چنین روایتی را نیافتیم؛ بلکه تنها یکی از نویسندگان معاصر، چنین روایتی را به بحار الانوار نسبت داد[1] که آنجا هم مشاهده نشد.
با این وجود اما روایاتی نزدیک به این معنا از اهلبیت(ع) نقل شده است؛ مانند:
- امام صادق(ع) میفرماید:
«مَنْ أَذَاعَ عَلَیْنَا حَدِیثَنَا فَهُوَ بِمَنْزِلَةِ مَنْ جَحَدَنَا حَقَّنَا ... الْمُذِیعُ حَدِیثَنَا کَالْجَاحِدِ لَه»؛[2] هر کس سخنان ما را در جایی که بر علیه ما مورد سوء استفاده قرار میگیرد فاش کند، مانند کسی است که حق ما را انکار کرده است ... فاشکننده حدیث ما مانند انکارکننده آن است.
- «امْتَحِنُوا شِیعَتَنَا ...، وَ إِلَى أَسْرَارِنَا کَیْفَ حِفْظُهُمْ لَهَا عَنْ عَدُوِّنَا»؛[3] شیعیان ما را با موضوعاتی بسنجید از جمله آنکه
چگونه رازهایمان را از دشمنان پنهان نگه میدارند.
- «وَ اکْتُمُوا أَسْرَارَنَا»؛[4] رازهایمان را پنهان نگه دارید.
گفتنی است که مراد از روایات بالا، آن نیست که نباید هیچ روایتی از ائمه(ع) را منتشر کرد؛ بلکه منظور، روایاتی است که در آنها سخنانی رازآلود خطاب به مخاطبان خاص بیان شده و همگان ظرفیت باور آنها را ندارند. و یا مواردی که میتواند مورد سوء استفاده دشمنان قرار گیرد. و بر همین اساس، فاشکننده و انکارکننده روایت در بیایمانی شریکاند و چه بسا ضرر فاشکردن یک سخن رازآلود بیش از ضرر انکار آن باشد؛ زیرا ضرر انکار تنها به خود شخص میرسد، ولى ضرر فاشکردن آن، علاوه بر خود او به امام(ع) و مؤمنان نیز خواهد رسید.
کَشّى در کتابش از مفضل نقل میکند:
روزى که معلى بن خنیس را به دار آویختند، نزد امام صادق(ع) رفتم و عرض کردم: ای پسر پیامبر(ص)! مصیبت بزرگی که امروز بر شیعه وارد شد را دیدید؟! حضرتشان فرمود: چه مصیبتی؟! گفتم: معلی بن خنیس! آنحضرت دوباره فرمود: خداوند معلی را رحمت کند! منتظر چنین رخدادی بودم؛ زیرا او رازمان را آشکار کرده بود. فردی که به جنگ با ما برمیخیزد، پیامدهایش برای ما دشوارتر از فردی نیست که رازمان را فاش میکند! هر کس رازمان را برای غیر اهلش فاش کند، از دنیا نخواهد رفت، مگر اینکه سلاحی او را خواهد گزید و یا بسان دیوانگان خواهد شد![5]
نتیجه اینکه بعضی از سخنان اهلبیت(ع) را نباید پیش دشمنانشان و یا کسانی که ظرفیت معرفتی لازم را ندارند، فاش کرد.[6]
[1]. صفائی حائری، علی، از معرفت دینی تا حکومت دینی، ص 248، قم، لیلة القدر، 1402ش.
[2]. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 2، ص 370، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.
[3]. حمیری، عبد الله بن جعفر، قرب الإسناد، ص 78، قم، مؤسسه آل البیت(ع)، چاپ اول، 1413ق.
[4]. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 2، ص 236، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403ق.
[5]. طوسی، محمد بن حسن، رجال الکشّی، ص 380، مشهد، مؤسسه نشر دانشگاه مشهد، چاپ اول، 1409 ق.
[6]. ر. ک: « اهمیت حفظ زبان و رازداری از اسرار ائمه اطهار».