قاعده «کل ممکن زوج ترکیبی»، از مهمترین قواعد فلسفی است، و در حکمت متعالیه جایگاه ویژه دارد. بر اساس این قاعده، ریشهی هرگونه ترکیب و امتزاج را باید در معنای «امکان ذاتی» جستوجو کرد، چنانکه بساطت و واحدیت و نظایر این معانی را خارج از افق امکان، و ملازم با وجوب باید دانست.
این قاعده عبارت است از: یک قضیهی موجبه کلیه که موضوع آنرا کلمه «ممکن»، و محمول آنرا کلمه «زوج ترکیبی» تشکیل میدهند. و کلمه «امکان» بر حسب اصطلاح حکما در موارد مختلف استعمال میشود. مانند:
- امکان ذاتی،
- امکان وقوعی،
- امکان استعدادی،
- امکان فقری،
- امکان استقبالی،
بر اساس تقسیمبندی دیگر، امکان را به دو نوع خاص و عام نیز تقسیم نمودهاند که یکی را امکان خاص و دیگری را امکان عام میگویند. گفتنی است که مقصود حکما از معنای امکان در این قاعده، «امکان ذاتی» است. «امکان ذاتی»، عبارت است از: سلب ضرورت وجود و عدم از یک مفهوم کلی که آنرا ماهیت میگویند.
مقصود از مفهوم امکان در مورد قاعده «کل ممکن زوج ترکیبی» همانا امکان ذاتی است و با توجه به اینکه واجب الوجود بالذات، جز ذات مقدس حق تعالی چیز دیگری نیست، گفته میشود بساطت، احدیت، ازلیت، فردیت و هرگونه معانی دیگر از این قبیل، مساوق و مرادف با وجوب ذاتی است و مصداق واحد برای همه این معانی، ذات مقدس حق تعالی است. چنانکه ترکیب، تعدد، امتزاج، کثرت و هرگونه معانی مانند این، از لوازم امکان است و مصداق همه این مفاهیم را باید در باب ماهیات جستوجو نمود.
بر این اساس، جز ذات مقدس حق تعالی که واجب الوجود بالذات است، همه چیز ممکن است و هر شیء ممکن، زوجی است که از دو عنصر ماهیت و وجود ترکیب یافته است؛ زیرا ماهیت امکانی بدون وجود هرگز قوام نمیپذیرد، چنانکه وجود امکانی نیز بدون یک نوع قصور که از ماهیت سرچشمه میگیرد هرگز تعین پیدا نمیکند.
بنابراین، کلیه موجودات ممکن الوجود از یک نوع ماده و صورت عقلی که آنها را ماهیت و وجود میگویند، ترکیب یافتهاند؛ زیرا هر شیئی در جهان ممکنات، نسبت به ذات خود بالقوه و نبود محض است، ولی هنگامی که به علت خود منسوب میشود، بالفعل و دارای هستی است. پس هر شیء ممکن الوجودی دارای دو حیثیت قوه و فعل است که این دو حیثیت را به منزله ماده و صورت آن به حساب آوردهاند و از آنها به ماهیت و وجود تعبیر نمودهاند. برای ماهیت و وجود که هر شیء ممکن الوجود از آنها تشکیل یافته است.
با توجه به آنچه گفته شد، این نتیجه به دست میآید که امکان، پیوسته هیولای ترکیب است؛ چنانکه ترکیب همواره صورت امکان است و از این هیولا و صورت است که نظام عالم آفرینش تشکیل میگردد. بنابر این، نظام خلقت و جهان آفرینش بر هیولای امکان و صورت ترکیب و استوار شده است؛ و این دو عنصر همیشه لازم و ملزوم یکدیگرند؛ یعنی همان طور که قاعده «کل ممکن زوج ترکیبی» در همه موارد صادق است.
فلاسفه مسلمان؛ مانند فارابی، ابنسینا، ملاصدرا و... در آثار خود مفاد این قاعده را مورد توجه قرار داده و پیرامون آن بحث کردهاند.
قاعده «کل ممکن زوج ترکیبی» را باید یکی از فروع و نتایج مسئله اصالت وجود و اعتباریت ماهیت به حساب آورد؛ زیرا با توجه به اصل اصیل «اصالت وجود» است که به روشنی معلوم میشود هر شیء ممکن مرکب از دو جهت است. یکی «جهت وجودی» صادر از مبدأ وجود، و دیگری «جهت ماهوی» که لازمه وجود خاص است. فیلسوفانی که در باب این قاعده سخن گفتهاند، قائل به اصالت وجود و اعتباریت ماهیتاند.[1]
[1]. ر. ک: ابراهیمی دینانی، غلامحسین، قواعد کلی فلسفی در فلسفه اسلامی، ج 2، ص 470- 482، تهران، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، 1366.