در مورد این پرسش که چرا تمام پیامآوران الهی مرد بودند، و حتی بک زن هم به این مقام نرسید، باید گفت:
نبوّت و رسالت علاوه بر ابلاغ پیام الهی به مردم، به کارهای اجرایی هم نیاز دارد. در این راستا خصوصیات بدنی و جسمی مردان به گونهای است که تاب تحمل این وظیفهی سنگین را بیشتر میتوانند داشته باشند. به عنوان نمونه پیامبر باید با تمام افراد جامعه ارتباط داشته باشد، در جنگها فرماندهی را بر عهده گیرد که معمولا این کار برای زنان دشوار است.
بر این اساس، اگر پیامبران از میان مردان انتخاب شدند، به این معنا نیست که این مقام، کمال معنوی مخصوص مردان است؛ بلکه کمال معنوی به تقوا و ولایت اختصاص دارد که در ولایت الهی میان زن و مرد تفاوتی نیست و هر دو میتوانند ولی خدا باشند.
به عبارت دیگر، امر رسالت و نبوت کاری است که در برخی موارد نیاز به داشتن مواضع دشوار و بسیار سخت و خشنی است که زن را برای این موارد مکلف نمیکنند؛ مانند روبرو شدن حضرت ابراهیم(ع) با نمرود. یا مقابله با فرعون و سختیهایی که حضرت موسی(ع) با آن درگیر بود، و... و از همه روشنتر مشکلاتی که برای پیامبر اسلام(ص) در جریان 23 سال رسالت پیش آمد، سرسختیهایی که کفّار و مشرکان دوران جاهلیت در برابر با آنحضرت نشان دادند، آن همه آزار و اذیت، چه قبل از هجرت و چه بعد از آن، همه شاهد و گواه روشن بر این است که پیامبران باید از بین مردها انتخاب شوند؛ چرا که به حسب خلقت و طبیعت خود، تحمل کارهای سخت و دشوار را دارند.
با این وجود، در میان اولیای الهی بانوانی مشاهده میشوند که میتوان گفت مقامشان از برخی پیامبران نیز برتر و بالاتر است. مانند حضرت فاطمه زهرا(س) که پیامبر اعظم(ص) -که خود برترین پیامبران است- در مورد ایشان میفرماید: پدرش به فدایش باد![1]
و یا مریم مقدس که قرآن کریم دهها بار به نام ایشان تصریح نموده، و از وی به نیکی یاد کرده است، در حالی که از پیامبر بزرگی مانند عزیر -که یهودیان او را فرزند خدا میدانستند- تنها یکبار در قرآن یاد شده و نام بسیاری از پیامبران را حتی برای یکبار نیز در قرآن مشاهده نمیکنیم.
[1]. ابن بابویه، محمد بن على، امالی، ص 234، بیروت، اعلمی، چاپ پنجم، 1400 ق / 1362 ش.