فرقۀ شاهدان یهوه فرقهای است، منسوب به مسیحیان که دیدگاههای انحرافی دربارۀ هدف خلقت انسان، ظهور اسماء و صفات پروردگار در عالم و دربارۀ بشر و دین دارد. هدف خلقت، عبادت پروردگار است که برای تحقق این هدف از خلقت، تحقق آن برای بعضی افراد نیز کافی است، همانگونه که برای تحقق اهداف یک مؤسسۀ آموزشی، نیاز نیست همۀ افراد به درجه تخصص راه یابند، بلکه در این مسیر افراد زیادی فقط در حد نسبی به دانش و تخصص دست پیدا میکنند. وجود انبیاء و اولیای خدا نیز بهترین مصداق برای تحقق مقصد نهایی در آفرینش انسان است.
شاهدان یهوه، یک فرقۀ مذهبی منسوب به مسیحیان است که در اکثر کشورهای دنیا فعالیت گستردهای دارند، تا آنجا که گفته میشود، هم اکنون حدود 13 میلیون نفر، عضو این فرقه هستند، مرکز آن در آمریکا است و در ایران نیز به صورت مخفیانه فعالیت میکنند.
بنیانگذار آن چارلز تیز راسل است که در حدود سال 1980 میلادی، آنرا تأسیس کرد.
آنها از راهبههای زن به طور گسترده استفاده میکنند. یکی از ابزارهای مهم آنها، تشکیل کلیساهای خانگی است. اقدامات این گروه روز بروز رو به افزایش است. یکی از اهداف آنها ارائه جاذبههای صلح و دوستی از مسیحیت و عرضه تصویری خشن و ضد صلح از اسلام است. این گروه با انتشار کتابی به نام دنیای جدید که بر اساس عقیدۀ خودشان نوشته شده است و با امکانات صوتی و تصویری فراوان، سعی در نفوذ بین جوانان دارند. [1]
اعتقادات این فرقه که هم اکنون در نزد مسیحیان نیز مطرود و منفور است، را میتوان در کتابهای حقیقتی که به حیات ابدی هدایت میکند و بشارتی برای خوشبخت نمودن شما و یا در نشریاتشان به نام «برج دیدهبانی» پیدا نمود.
برخی از عقاید این فرقه:
- شیطانادارهکننده نامرئی این دنیااست.
- انسانفاقد روحاست و وقتی میمیرد چیزی از او باقی نمیماند تا در روز قیامت دوباره زنده شود.
- چون خداوند مهربان است، نمیتواند مردم را عذابکند و به جهنمببرد. [2]
ظاهراً سؤالی که مطرح شده مربوط به این اعتقاد آنها است که:
هدف خداوند از آفرینش زمین این بود که انسانها تا ابد از زندگی بر روی آن لذت ببرند و این در بهشت فردوسی که در آیندۀ همین دنیا به وجود خواهد آمد، محقق خواهد شد. [3]
سؤال اصلی که نتیجۀ دو سؤال مطرح شده میباشد این است: چرا با توجه به هدف از خلقتی که در قرآن ذکر شده است(عبادت خداوند توسط جن و انس) در واقع این هدف محقق نشده است؛ زیرا اکثر افراد خدا را عبادت نمیکنند.
پاسخ: به نظر ما، و بنابر ادله عقلی و شرعی، خداوند دارای ذات و اوصافی است که آنها به نوبۀ خود مقتضیاتی خواهد داشت، و از آن جمله خلق عوالم و موجودات مختلف است که هر کدام تجلی و ظهوری از اوصاف پروردگارند و از این بین، خداوند مخلوقی را پدید آورد که بتواند تجلی نام اسمای الهی باشد، و این مخلوق انسان بود. موجودی که قادر بود با اختیار و اراده، خود راه خیر و یا شر را طی کند و با تبعیت علمی و عملی از پروردگار یکتا، خلیفه و جانشین خدا بر روی زمین باشد.
حال باید دید که تا چه اندازه انسانها به این کمال وجودیشان رسیدهاند و این هدف تا چه حد محقق گردیده است؟
اولاً: روند عمومی بشر به سوی کمال است، معمول انسانها، مسیر فطرت را طی میکنند و اگر خطا و اشتباهی است، بیشتر از سوی حاکمان و متولیان گمراه فکری و انسانهای شروری است که خطوط کلی زندگی بشر را رو به انحطاط میبرند و انسانها را با فریب و نیرنگ از مسیر عبودیت خارج میکنند.
ثانیاً: عبادت از مفاهیم تشکیکی است و مراتب و درجات دارد. این مراتب ممکن است از نظر صدق مفهومی آن باشد؛ زیرا عبادت در اسلام مفهوم عام دارد و هر کس وظیفه انسانی خود را انجام دهد، در واقع عبادت و بندگی خدا کرده است؛ از اینرو کسب و کار حلال برای تأمین هزینه زندگی عبادت و بندگی خدا است. بر این اساس اکثر مردم را میتوان به نوعی اهل عبادت دانست. چنانکه عبادت از نظر مقدار صدق نیز دارای مراتب است؛ یعنی از نظر صدق بر افراد درجات مختلف دارد؛ افرادی مانند پیامبران و اولیای الهی در بالاترین مرتبهی عبودیت قرار دارند و بسیاری از پیروان واقعی آنها نیز در درجات بسیار بالا هستند. و همینطور تا افرادی که فقط توانستند درصدی از بندگی را در زندگی رعایت کنند؛ بنابر این تعداد افرادی که به طور کلی طاعت و بندگی خدا را انجام نداده باشند بسیار اندکاند.
به بیان دیگر برای تحقق این هدف از خلقت(عبودیت)، تحقق آن برای بعضی افراد نیز کافی است، همانگونه که برای تحقق اهداف یک مؤسسۀ آموزشی، نیاز نیست همۀ افراد به درجه تخصص راه یابند، بلکه در این مسیر افراد زیادی فقط در حد نسبی به دانش و تخصص دست پیدا میکند. وجود پیامبران(ع) و اولیای خدا نیز بهترین مصداق برای تحقق مقصد نهایی در آفرینش انسان است.
ثالثاً: تشبیه انسان به وسیلههای بیاراده و شعوری مانند تلویزیون، تشبیه اشتباهی است. سازندۀ این وسائل انسان است که گاهی اوقات به دلیل عدم فراگیری و جامع نبودن اطلاعاتش به اشتباه بودن محاسباتش در به کارگیری و استفاده از یک وسیلۀ خاص اقرار میکند و آن وسیله را برای منظور جدید، از نو طراحی میکند، ولی سازندۀ انسان، خداوندی است که دربارۀ هر چیز اطلاعات کافی دارد، به تمام رموز خلقت آشنا است، و اشتباهی در طراحی ندارد. شاید بگویید پس چگونه است که امروز عدۀ زیادی خداوند را عبادت نمیکنند، اگر خداوند تمام رموز خلقت را میداند؛ چرا مخلوق او یعنی انسان به هدف خلقت (یعنی عبادت) عمل نمیکند؟ در جواب باید گفت: در کنار انسان، خداوند موجودات دیگری را به نام ملائکه خلق کرده است. این گروه هرگز خدا را نافرمانی نمیکنند و پیوسته مطیع او هستند. پس میبینیم اگر خداوند میخواست موجودی بیافریند که فقط او را عبادت کنند این کار را قبلاً کرده بود، بلکه میخواست موجودی خلق کند که در عین داشتن آزادی و اختیار او را با اراده و آزادی پرستش کند، موجودی مختار که در کنار همۀ نافرمانیها با آزادی کامل به او روی میآورد و به دستورات او گردن مینهد. اگر عدهای امروز او را نافرمانی میکنند؛ نتیجۀ همان اختیاری است که خداوند به انسان داده است، و خلاف طراحی خداوند نیست. از طرفی، اگر اتهامات نحلهها و مکاتب و مذاهب را نسبت به هم کنار بگذاریم و از دید بالاتری نگاه کنیم، حتی امروز، عدۀ زیادی خداوند را پرستش میکنند، اگر چه هر گروهی با اعتقاد خود.
البته، بنابر آموزههای اسلام، دین حق در آخر الزمان، اسلام است، ولی پیروان این مذاهب اگر ندای اسلام را نشنیده، یا برای آنان بد معنا شده باشد، در پیروی از عقاید خود معذورند.
گفتنی است که ما هم معتقدیم که خداوند به بندگان صالحش وعده داده است که آینده از آن نیکان و خوبان خواهد بود و همهی مشکلات و معضلات بشر رخت خواهد بست، چنانکه این وعدۀ همه ادیان الهی است.
ولی همچنانکه در قرآن آمده است: آسایش و راحتی آنروز موعود نیز به جهت بهتر مهیاشدن فضا برای پرستش پروردگار یکتا و سیر در مراتب کمال و سعادت روح بشر خواهد بود:
خداوند به کسانی از شما که ایمان آوردهاند و کارهای شایسته کردهاند وعده داده است که روی زمین جانشین دیگرانشان کند، همچنانکه مردمی را که پیش از آنها بودند، جانشین دیگران کرد و دینشان را که خود برایشان پسندیده است، استوار سازد و وحشتشان را به ایمنی بدل کند، مرا میپرستند و هیچ چیزی را با من شریک نمیکنند. [4]
نکته آخر اینکه آنچه در عقاید این گروه بیان شده است که: «هدف خداوند از آفرینش زمین این بود که انسانها تا ابد از زندگی بر روی آن لذت ببرند و این در بهشت فردوسی که در آیندۀ همین دنیا به وجود خواهد آمد، محقق خواهد شد». این مطلب با چند مشکل روبرو است:
- خلقت افرادی که تاکنون در دنیا زندگی کردند و از لذت و خوشی برخوردار نشدند و از دنیا رفتند بیهوده بود.
- چه دلیل علمی و منطقی وجود دارد که انسانها در آینده از زندگی ابدی همراه با لذت در این دنیا بهرهمند خواهند شد، در حالی که بدن مادی انسان به مرور زمان فرسوده و فرتوت میگردد. و زندگی دنیا همراه با حوادث طبیعی و غیر طبیعی است که موجب پایان دادن به زندگی انسان میشود.
- مجرد برخورداری از لذات مادی تأمین کننده آرامش انسان نیست.[5]
[1]. فعالی، محمد تقی، آفتاب و سایهها، ص 315.
[2]. سایت مسیح پژوهی. برای اطلاع بیشتر به سایت دائره المعارف مسیحیت و سایت www.ngoic.comمراجعه کنید.
[3]. «ان الله عز و جل رکب فی الملائکة عقلاً بلا شهوة و رکب من البهائم شهوة بلا عقل و رکب فی بنی آدم کلیهما فمن غلب عقله شهوته فهو خیر من الملائکة و من غلبت شهوته عقله فهو شر من البهائم». حر عاملی، وسائل الشیعه، ج 15، ص 209، چاپ آل البیت، 1409ق.
[4]. «وعد الله الذین آمنوا منکم و عملوا الصالحات لیستخلفنهم فی الارض کما استخلف الذین من قبلهم و لیمکنن لهم دینهم الذی ارتضی لهم و لیبدلنهم من بعدخوفهم امناً، یعبدوننی لا یشرکون بی شیئاً». (نور، 55).
[5]. ر. ک: هدف خلقت، شماره 76 (سایت: 319). هدف از خلقت انسان و جهان، شماره 1052 (سایت: 1268). هدف از خلقت انسان، شماره 224 (سایت: 1767).
