جستجوی پیشرفته
بازدید
559
آخرین بروزرسانی: 1402/10/06
خلاصه پرسش
مراد از «ذکر نام پروردگار» در آیه 8 سوره مزمل چیست؟ و آیا ذکر پروردگار با ذکر نام او متفاوت است؟
پرسش
با سلام؛ در آیه 8 سوره مزمل منظور از «واذکر اسم ربّک ــ نام پروردگارت را یاد کن»، دقیقا چه عملی است؟ آیا تنها به یاد خدا بودن است و یا مصادیق دیگری هم دارد؟
پاسخ اجمالی

در محاورات عرفی و عقلایی در احترام‌گزاری به بزرگان، ادب اقتضا می‌کند که خود شخص مستقیم مخاطب قرار نگیرد؛ بلکه مثلا بگویند به نام نامی فلان کس. در ادبیات عرب به چنین نوعی از سخن‌گفتن، «تجرید» می‌گویند؛ یعنی از یک حقیقت، چیزی را بیرون کشیدن و جدا کردن و خود را با او طرف کردن، نه با خود آن حقیقت طرف شدن. مانند آن‌که به جای خطاب به خود شخص می‌گویند آستانه، پیشگاه، و... .

اما در مورد جایگاه «اسم خدا» یا «نام خدا» و تفاوت آن با «ذات خدا» گفته شده است:

وساطت اسم در مورد خدای متعال به دلیل نقش و ویژگی‌های است که اسم می‌تواند ایفا کند.

بر این اساس، اگر در «بسم الله» اسم واسطه شده و مستقیم گفته نشد «بالله»؛ برای آن است که کمک گرفتن از ذات خداوند بدون اسمای الهی امکان ندارد؛[1] زیرا هرچند تمام عالم آفریده خدا و تجلیات او است؛ اما بدون واسطه نیستند؛ بلکه هر یک از وجودات عالم، تجلیات یکی از صفات خداوند هستند.

به عنوان نمونه بهشت و جهنم هر دو مخلوق خدا هستند، ولی هر دوی اینها از یک کانال موجود نمی‌شوند. بهشت مظهر رحیمیت و جهنم مظهر قهاریت خدای متعال است. بنابر این، اگر چه همه موجودات به ذات برمی‌گردند، ولی بازگشت آنها به ذات مستقیم نیست؛ بلکه از طریق یکی از صفات و اسما است؛ از این‌رو در «بسم الله الرحمن الرحیم»، «بسم الله» آمد، نه «بالله». یعنی خداوند هر کاری را که می‌خواهد انجام دهد از مسیر یکی از اسما و صفات خودش انجام می‌دهد.

با توجه به آنچه گفته شد، یکی از نکات بیان کننده جایگاه «اسم» خداوند در معارف الهی، این است که در قرآن کریم علاوه بر تقدیس و تسبیح ذات حق، اسم خداوند نیز مورد تقدیس و تسبح قرار گرفته است، مانند:

«سَبِّحِ اسْمَ رَبِّکَ الْأَعْلَى»؛[2]منزّه شمار نام پروردگار بلند مرتبه‌ات را.[3]

اما در آیه 8 سوره مزمل خدای متعال خطاب به پیامبر(ص) می‌فرماید: «وَاذْکُرِ اسْمَ رَبِّکَ ...»؛

«ذکر اسم رب» و یا «به یاد نام پروردگار بودن» که در این آیه به آن توصیه شده، می‌تواند با روش‌های گوناگونی رخ دهد؛ از این‌رو شامل هر مصداقی خواهد شد که انسان را به یاد خدا می‌اندازد. با این وجود، مفسران ذیل این آیه، احتمالاتی را مطرح کرده‌اند که برخی از آنها عبارت است از:

  1. این آیه در صدد آن است که مصادیق «به یاد خدا بودن» را گسترش دهد؛ زیرا در آیه‌های ششم و هفتم این سوره، پیامبر اسلام(ص) تنها به نماز شب سفارش ‏شده بود؛ اما این آیه، حضرتشان را به مطلق ذکر فرامی‌خواند که مراد از آن، استمرار و مداومت به یاد خدا بودن در طول شبانه و روز و به هر نحو ممکن است که شامل تسبیح، تحمید، نماز، قرائت قرآن، تفکر در آفرینش و ... خواهد بود.

در همین زمینه گفته شده است که «ذکر» در این آیه به معنای «مداومت در ذکر» است؛ زیرا رسول خدا(ص) هرگز خدا را از یاد نبرده بود، تا آیه بخواهد او را به یاد خدا بیندازد، پس ناگزیر باید گفت منظور دوام ذکر است. البته مراد از مداومت، مداومت عرفى است نه حقیقى؛ چون -دست کم برای انسان‌های عادی- دائما به یاد خدا بودن امکان ندارد.[4]

  1. برخی اما معتقدند، این آیه نیز مانند آیات گذشته، توصیه‌ای به نماز شب بوده؛ لذا به منزله عطف تفسیرى براى آیه «وَ رَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِیلًا» در نظر گرفته می‌شود. با این تفسیر، مراد از «ذکر اسم رب» در این آیه آن است که همراه با ذکر زبانى در نماز شب، یاد خدا را نیز در قلب خود داشته باشیم.[5]
  2. بر اساس تفسیری دیگر، معنای آیه آن است که در شروع قرائت خود بگو: «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ».[6] زیرا گفتن «بسم الله» در ابتدای قرائت، تو را به پروردگارت رسانده و از ما سواى آن منقطع می‌کند.[7]
  3. برخی نیز منظور از «اسم رب» در این آیه را اسمای حسنای الهی می‌دانند.[8]

یعنی در ذکرها و دعاهایت، از اسم‌های گوناگون خداوند غافل مشو؛ زیرا خداوند می‌خواهد که علاوه بر یاد او، به یاد اسمای حسنایش هم باشی و با آن نام‌ها خدا را بخوانی: «وَلِلَّهِ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى فَادْعُوهُ بِهَا».

بر اساس این تفسیر، آیه مورد پرسش که «به یاد نام خدا بودن» را سفارش نموده، با آیاتی مانند «وَاذْکُرْ رَبَّکَ» که تنها «به یاد خدا بودن» را توصیه می‌کند، اندکی متفاوت است و بیانگر آن خواهد بود که هنگام دعا و ارتباط با خداوند، نباید از یادآوری اسمای حسنای خداوند نیز غافل شویم و تنها به «یا الله» بسنده کنیم؛ بلکه حسب مورد، «یا غفار»، «یا رزاق»، «یا شافی» و ... را نیز به دعاهایمان بیفزاییم.

  1. البته این احتمال هم وجود دارد که «اذکر ربک» و «اذکر اسم ربک» هر دو به یک معنا -اما با تعابیر مختلف- باشند، همان‌گونه که اگر از رفیقی بخواهیم تا ما را از دعا فراموش نکند، به او می‌گوییم: هنگام دعایت «ما را از قلم نینداز» و یا «نام ما را از قلم نینداز» و این هر دو به یک معنا است و تنها تغییر و تفنن در عبارت رخ داده است.

[1]. ر. ک: طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج 1، ص 17، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، 1417ق؛ المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه، موسوی همدانی، سید محمد باقر، ج 1، ص 27- 28، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، 1374ش.

[2]. اعلی، 1.

[3]. ر. ک: گرامی، محمد علی، نگارش، فاضلی، اصغر، تفسیر سوره حمد، ص 41 -44، قم، وثوق، چاپ اول، 1401ش.

[4]. ر. ک: آلوسی، سید محمود، روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، تحقیق، عطیة، علی عبدالباری، ج ‏15، ص 11، بیروت، دارالکتب العلمیة، چاپ اول، 1415ق؛ ‏زمخشری، محمود، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، ج ‏4، ص 639، بیروت، دار الکتاب العربی، چاپ سوم، 1407ق؛ بیضاوی، عبدالله بن عمر، انوار التنزیل و اسرار التأویل، تحقیق، المرعشلی‏، محمد عبد الرحمن، ج ‏5، ص 25، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ اول، 1418ق.

[5]. طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ‏20، ص 64، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، 1417ق.

[6]. شیخ طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، مقدمه، تهرانی، آقا بزرگ، محقق، قصیرعاملی، احمد، ج ‏10، ص 164، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بی‌تا؛ سیوطی، جلال الدین، تفسیر الجلالین، ص 577، بیروت، مؤسسة النور للمطبوعات، چاپ اول، 1416ق.

[7]. ر. ک: طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مقدمه، بلاغی‏، محمد جواد، ج‏10، ص 571، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، 1372ش.

[8]. قرطبی، محمد بن احمد، الجامع لأحکام القرآن، ج ‏20، ص 43، تهران، ناصر خسرو، چاپ اول، 1364ش؛ رشیدالدین میبدی، احمد بن ابی سعد، کشف الأسرار و عدة الأبرار، تحقیق، حکمت‏، علی اصغر، ج ‏10، ص 26، تهران، امیر کبیر، چاپ پنجم، 1371ش.

نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

پرسش های اتفاقی

پربازدیدترین ها