
لطفا صبرکنید
565432
- اشتراک گذاری
دستهبندی اصول و فروع دین به این شکلی که در میان ما مشهور است، از احادیث و روایات ائمه(ع) گرفته نشده است؛ بلکه دانشمندان علوم دینی، معارف دین را به این صورت دستهبندی کردند. تاریخ بحثها در این موضوع به نیمهی دوم قرن اول هجری باز میگردد، ولی به صورت دقیق مشخص نشده است که از سوی چه کسی به این نام(اصول دین و فروع دین) خوانده شده است.
اصل هر چیز، همان ریشه و اساس آن است که بنایش را روی آن میسازند. بنابر این، اصول دین چیزی است که ساختمان دین روی آن بنا شده است.[1]
اصطلاح اصول دین، اگر به معنای خاص آن؛[2] یعنی اساسیترین عقاید که در علم اعتقادات به کار برده میشود استعمال شود، شامل عقاید اساسی در هر دین میشود که دین بدون آن عقاید تحقق نمییابد.
تمام ادیان توحیدی سه اصل کلی مشترک دارند:
- توحید: اعتقاد به خدای یگانه.
- معاد: اعتقاد به زندگی ابدیبرای هر فردی از انسان در عالم آخرتو دریافت پاداش و کیفر اعمالی که در این جهان انجام داده است.
- نبوت: اعتقاد به بعثت پیامبراناز طرف خدای متعال برای هدایتبشر به سوی کمال نهایی و سعادت دنیا و آخرت.
اما این اصطلاح و استعمال واژه «اصل» در مورد اینگونه اعتقادات اساسی، تابع اصطلاحات و قرارداد است.[3] و آیه یا روایتی که مستقیم دلالت بر این مطلب کند وجود ندارد؛ بلکه دانشمندان اسلامی با توجه به اهمیت یکسری از مسائل آنها را جزء اصول دین برشمردهاند.
غیر از این اصول سهگانه که بین تمام ادیان توحیدی مشترک است، و بنیان این ادیان بر آن بنا نهاده شده است، علمای شیعه دو اصل امامت و عدالت را به این اصول اضافه کردهاند. اگر چه امامت از توابع نبوت است، ولی به دلیل اختلافی که در صدر اسلام در صف مسلمانان ایجاد شد؛ شیعه برای ابراز این عقیده مهم خود، امامت و اعتقاد به آنرا در اصول خود وارد کرد؛ زیرا با توجه به دلایل عقلی و نقلی و سفارشات پیامبر اکرم(ص)؛ در صورت عدم استمرار نبوت توسط امامت، دین ناقص و مردم در گمراهی واقع میشوند.[4]
فروع دین
اما فروع دین، اصطلاحی است -در مقابل اصول دین- که به احکام عملی اسلام اطلاق میشود. رتبه اصول دین چون از باب علم(به همراه یقین) است، بر فروع دین که از باب عمل بوده مقدم است؛ یعنی تا علم و اعتقاد نباشد عمل معنا ندارد. به همین دلیل به این سری از احکام عملی اسلام، «فروع دین» گفته میشود که بر پایهی اصول و بر آن بنا میشود. و به قول فیض کاشانی(ر ه) اصول دین، مانند درختی است که فروع دین ثمرات آن است.
وی میگوید:
«اشرف از میان این دو(علم و عمل)، علم است. علم مانند درخت و عبادت به منزله ثمره آن است».[5]
به هر حال شمارش فروع دین به هشت یا ده؛ از باب اهمیت اینها در بخش عبادات است؛ و گرنه تعداد واجبات و محرمات، علاوه بر احکام معاملات که جزء فروع دین محسوب میشوند، بسیار زیاد است.[6]
آنچه از فروع دین که مشهور است ده مورد است:
اول: نماز؛ دوم : روزه؛ سوم: خُمس؛ چهارم: زکات؛ پنجم: حج؛ ششم :جهاد؛ هفتم: امر به معروف(دستور به خوبیها و نیکیها)؛ هشتم: نَهْى از مُنکَر(بازداشتن از بدیها و زشتیها)؛ نهم: تَوَلَّى(دوستى با دوستان خدا)؛ دهم: تَبَرَّى(دشمنى با دشمنان خدا).
[1]. الرحمانی الهمدانی، احمد، الامام علی(ع)، ص 586، تهران، نشر منیر.
[2]. مصباح یزدی، محمد تقی، آموزش عقاید، ص 14، نشر بین الملل.
[3]. آموزش عقاید، ص 14.
[4]. در حدیث متواتر «ثقلین»، (عترت و قرآن)، موجب هدایت مردم بعد از نبی اکرم(ص) شمرده شده است.
[5]. فیض کاشانی، ملامحسن، علم الیقین فی اصول الدین، ج 1، صص 4 – 5، قم، انتشارات بیدار.
[6]. ر. ک: «ستهبندی اصول و فروع دین».

: