جستجوی پیشرفته
بازدید
519
آخرین بروزرسانی: 1402/11/02
خلاصه پرسش
معنای واژه «سامدون» در آیه 61 سوره نجم چیست؟
پرسش
سامدون در آیه 61 سوره نجم به چه معنا است؟
پاسخ اجمالی

«وَ أَنْتُمْ سامِدُونَ»؛[1] و شما از غافلان هستید.

«سمد» در لغت به معنای «لهو»،[2] «تمرد»، «تکبر همراه با غفلت»،[3] آمده است.

این واژه را در قرآن کریم تنها یک‌بار و آن هم در آیه مورد پرسش می‌توان مشاهده کرد. و معنای آن‌را باید با توجه به آیات قبل فهمید.

آیات گذشته در مورد قیامت و حوادث بزرگ آن‌روز سخن می‌گوید که باید انسان عاقل و هوشیار را به گریستن و هراسیدن از خشم خدا وادارد، و نیروهاى درونى او را به آن برانگیزد که در فکر نجات از آن حوادث هولناک برآید، و خود را آماده آن‌روز کند. در ادامه خداوند در آیه 61 به کفار و مشرکان خطاب کرده و می‌فرماید: با این وجود شما از آن غافل‌اید!

ابن عباس و مجاهد نیز همین معنا را برای آیه «وَ أَنْتُمْ سامِدُونَ» در نظر گرفته‌اند:

شما از عذاب الهى غفلت دارید و دنبال بازى و سرگرمى هستید!

از عکرمه نقل شده است که منظور از غفلتی که آیه در صدد نکوهش آن برمی‌آید، غنا و موسیقى است؛ زیرا دشمنان اسلام هرگاه کلام خدا را می‌شنیدند با نواختن موسیقى با آن به مقابله و ستیز برمی‌خاستند، تا مردم را از شنیدن قرآن محروم سازند![4]

بعضى هم گفته‌‏اند: «سامدون» به معنای گردن‌کشى بوده و از اصطلاح «سمد البعیر» گرفته شده است؛ یعنى شما کفار گردن‌کشان هستید. علت این‌که کفار متکبر را به شتر تشبیه کرد؛ برای این است که شتر در موقع راه رفتن و حرکت، گردن خود را به بالا می‌گیرد. کفار هم در برابر آیات الهی گردن‌کشى می‌کنند و کلام خدا را بازیچه می‌شمارند.[5]

نقل دیگر آن است که «سامدون»، به معنای «ساکتون» است، «وَ أَنْتُمْ سامِدُونَ»، یعنی شما خاموش هستید، زیرا آن‌جا که قرآن می‌خوانند هیچ اثری در شما نمی‌گذارد.[6] و علت این‌که سامدون را در قالب اسم فاعل آورده برای آن است که غفلت آنها ادامه‌دار و همیشگی است.[7]


[1]. نجم، 61.

[2]. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، تحقیق، داودی، صفوان عدنان، ص 424، دمشق، بیروت، دارالقلم‏، الدار الشامیة، چاپ اول، 1412ق.

[3]. ر. ک: ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج ‏3، ص 219- 220، بیروت، دار صادر، چاپ سوم، 1414ق؛ مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج ‏5، ص 203، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، 1360ش.

[4]. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مقدمه، بلاغی‏، محمد جواد، ج ‏9، ص 278، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، 1372ش.

[5]. قرطبی، محمد بن احمد، الجامع لأحکام القرآن، ج ‏18، ص 123، تهران، ناصر خسرو، تهران، چاپ اول، 1364ش.

[6]. سور آبادی، ابوبکر عتیق بن محمد، تفسیر سور آبادی، تحقیق، سعیدی سیرجانی، علی اکبر، ج ‏4، ص 2478، تهران، فرهنگ نشر نو، چاپ اول، 1380ش.

[7]. فخرالدین رازی، ابوعبدالله محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، ج ‏29، ص 287، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ سوم، 1420ق.

نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

پرسش های اتفاقی

پربازدیدترین ها