جستجوی پیشرفته
بازدید
6886
آخرین بروزرسانی: 1399/03/26
خلاصه پرسش
برخی عنوان می‌دارند که واژه‌های تاسوعا و عاشورا از ابداعات امام سجاد(ع) بوده و به معنای بالا رفتن ظرفیت یاران امام حسین(ع) و میل شدید آنان به معاشرت با حضرتشان می‌باشد. آیا این ادعا صحیح است؟!
پرسش
با سلام؛ چرا روز شهادت امام حسین(ع) و یاراناش را عاشورا گفته‌اند؟ بیشتر اهل لغت این تصور را داشتند که چون عشر و عاشر از یک ریشهاند و واقعه کربلا هم در دهم محرم اتفاق افتاد، پس عاشورا یعنی دهم محرم و بر همین قیاس تاسوعا را نیز که با تسع و تاسع شباهت ظاهری دارند، روز نهم ماه محرم گفته‌اند. اما این معنا به دلایل زیر اشتباه است: اولاً: پس چرا عاشورا برای دهم ماه‌های دیگر - مانند رجب و شعبان - به کار نمی‌رود؟ ثانیاً: اگر امام حسین(ع) در یازدهم محرم شهید می‌شد، دیگر از واژه عاشورا استفاده نمی‌شد؟ ثالثاً: آیا هیچ منبعی اشاره کرده که قبل از شهادت امام حسین(ع) به نهم و دهم محرم تاسوعا و عاشورا می‌گفتند؟ رابعاً: در ریاضی اعداد قاعده خود را دارند و هر قاعده‌ای که بر شمارش اعداد حکم کند، بر سلسله اعداد هم حاکم خواهد بود. پس اگر تاسوعا و عاشورا را به معنای نهم و دهم بگیریم، باید بقیه اعداد را هم بتوانیم این‌گونه تلفظ کنیم (ثالوثا، رابوعا، خاموسا، سادوسا، سابوعا، ثامونا!) اما می‌بینیم که بقیه اعداد از این قاعده پیروی نمی‌کنند! با توجه به موارد فوق نتیجه می‌گیریم که عاشورا و تاسوعا معنای عددی ندارند، بلکه «عِشر» به کسر عین و عشرت، به معنای معاشرت و مصاحبت است. معاشر به ضم میم یعنی مصاحب و عاشر، اسم فاعل عشر است که خودش ثلاثی مجرد اسم مصدر عشرت می‌باشد، خداوند می‌فرماید: «وعاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ»؛(با زنان آن‌گونه که شایسته است معاشرت کنید). عشیر یعنی همدم و رفیق: «وَ لَبِئْسَ الْعَشِیرُ»؛ چه بد دوستی انتخاب کرده‌اند. پس «العاشور» از ریشه عشر به کسی گفته می‌شود که معاشرت خصلت او باشد. «العاشوراء»، جایی که میل به معاشرت و رفاقت و مصاحبت نمایان می‌شود و افراد میل معاشرت خود را با کسی که مورد نظر است عرضه می‌کنند. و عاشوراء مبالغه است از میل به معاشرت؛ یعنی روزی که میل معاشرت و رفاقت با امام به شدت بالا می‌رود. با خارج شدن عاشورا از سلسله اعداد، عدد بودن تاسوعا نیز مورد تردید قرار می‌گیرد و معنای نهم را از دست می‌دهد. «اتسع به فتح الف»؛ یعنی گروه‌های 9 نفره شدند، اما اتسع به کسر الف، یعنی وسعت پیدا کرد، گشاد شد، فراخ گردید. «اتساع»؛یعنی گسترده شدن، گشاد شدن. بالا رفتن ظرفیت. اتساع شرائین؛ یعنی رگ‌ها گشاد شدند و ظرفیتشان برای عبور خون زیاد باشد. «التاسوع» چیزی که فراخی و گستردگی و ظرفیتاش زیاد باشد. و بالاخره «التاسوعا»؛یعنی جایی که بتوان ظرفیت را بالا برد و فراخی ایجاد کرد. و «تاسوعا» این معنا را پیدا می‌کند: روزی که ظرفیت بالا می‌رود و در سینهها فراخی ایجاد می‌شود و به جای تنگی وسعت می‌یابد. لذا این دو نام از ابداعات امام سجاد(ع) است و اگر در بعضی از روایات از پیامبر اکرم(ص) از عاشورا گفته شده است، اکثراً جعلیات بنی‌امیه برای کم کردن اثرات عاشورای امام حسین(ع) است. اما در مورد تاسوعا تقریباً نداریم که قبلاً از امام سجاد(ع) لغت تاسوعا به کار برده شده باشد. و این معنا از عاشورا و تاسوعا خیلی عاشقانه است.(برگرفته از کتاب از عاشورا تا اربعین،(عبدالله مستحسن)
پاسخ اجمالی

تمام لغت‌شناسان عرب، واژه‌ی «عاشورا» را برگرفته از ریشه‌ی «عَشَر» به معنای «روز دهم محرم»؛ و واژه‌ی «تاسوعا» را برگرفته از ریشه‌ی «تسع» به معنای «روز نهم محرم» می‌دانند. البته آنان تصریح می‌کنند که این دو اسم، نامی اسلامی است و چنین وزنی یعنی وزن فاعولا در زبان عربی در غیر از این دو مورد و یا موارد محدود دیگر به کار نرفته است؛[1] و ملاک در این موارد، سخن لغت‌شناسان و متخصصان لغت عربی است. اما آنچه در سؤال آمده،‌ اگرچه می‌تواند تعبیر و برداشتی ذوقی از این دو واژه باشد، اما هیچ منبع معتبری به این موضوع اشاره نکرده که امام سجاد(ع) ابداع‌کننده واژه‌های «تاسوعا» و «عاشورا» بوده و نیز هیچ لغت‌شناسی، معانی ادعا شده در پرسش را به عنوان یکی از معانی این دو واژه ذکر نکرده است؛ از این‌رو نمی‌تواند قابل پذیرش باشد.

 


[1]. «عَاشُورَاء» هو الیوم العَاشِر من المحرّم. و هو اسم إسلامىّ، و لیس فی کلامهم فاعولاء بالمدّ غیره. و قد ألحق به تاسوعاء، و هو تاسع المحرّم.جزرى، ابن اثیر، مبارک بن محمد، النهایة فی غریب الحدیث و الأثر، ج 3، ص 238، قم، مؤسسه مطبوعاتى اسماعیلیان، چاپ اول.

«العاشُوراءُ»، ... قال الأَزهریّ: و لم یُسْمَع  فی أَمثلة الأَسمَاءِ اسْماً على فاعُولاءَ إِلّا أَحْرُفاً قلیلة. قال ابنُ بُزُرْج: الضّارُورَاءُ:الضَّرّاءُ، و السّارُورَاءُ: السَّرّاءُ، و الدَّالُولاءُ: الدَّلَالُ. و قال ابنُ الأَعْرَابیّ: الخَابُورَاءُ: موضعٌ. و قد أُلْحِقَ به تاسُوعاءُ. واسطى، زبیدى، حنفى، محب الدین، سید محمد مرتضى، حسینى، تاج العروس من جواهر القاموس، ج 7، ص 222، بیروت، دار الفکر للطباعة و النشر و التوزیع، چاپ اول، 1414ق.

 

نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

پرسش های اتفاقی

پربازدیدترین ها