جستجوی پیشرفته
بازدید
21163
آخرین بروزرسانی: 1398/05/15
خلاصه پرسش
شیخیه چه فرقه‌ای است و بنیان‌گذار آن کیست؟
پرسش
لطفا در مورد فرقه شیخیه و شیخ احمد احسائی توضیح بدهید.
پاسخ اجمالی

"شیخیه" فرقه‏اى است که مؤسس آن شیخ احمد احسائی بود. شیخ احمد در سال 1166 ق، در احساء متولد گردید و در سال 1186 به کربلا رفت و از محضر علماى شیعه استفاده نمود. او در سفر خود به ایران به منظور زیارت امام رضا(ع) در یزد ساکن گردید و چندى بعد به دعوت فتحعلى شاه به تهران رفت و سپس به دعوت محمد على میرزا در کرمانشاهان مسکن گزید و بعد از مرگ محمد على میرزا به قزوین رفت. در آن‌جا بود که به دلیل ابراز برخى عقاید، مورد تکفیر علماى شیعه قرار گرفت و به ناچار ایران را به قصد عراق و آن‌جا را به قصد وطن خود ترک کرد و در همین سفر در نزدیکى مدینه از دنیا رفت و در قبرستان بقیع دفن گردید.

برخی از اعتقادات او عبارت‌اند از: ائمه علل اربعه(چهارگانه) عالم مى‏باشند، معرفت رکن رابع (که همانا شیوخ و بزرگان شیخیه مى‏باشند) در کنار معرفت خدا و پیامبران و ائمه به عنوان اصول دین شمرده مى‏شوند، قرآن کلام نبى(ص) است، امام عصر(عج) در عالمى روحانى که غیر از این عالم مادى است، زندگى مى‏کند، و رکن رابع، نایب خاص امام عصر(عج) است و او هم از این مقام برخوردار است.

نکته حائز اهمیت این است که این اعتقادات زمینه را براى زایش «فرقه کشفیه» و در ادامه‏ آن، پیدایش «بابیه» و «بهاییه» فراهم کرد و کار به جایى رسید که عده‏اى به رکن بودن خود بسنده نکنند و ادعاى مهدویت و در نهایت ادعاى الوهیت نمایند.

پاسخ تفصیلی

تاریخ شیخیه

مؤسس فرقه شیخیه شیخ احمد احسائی است. او در سال 1166 ق در «احساء»[1] متولد شد و در سال 1186 ق، به کربلا رفت و در حوزه‏ى درس عده‏اى از علماى شیعه، مانند آقا باقر بهبهانى، صاحب ریاض، سید مهدى بحرالعلوم و شیخ جعفر کاشف الغطاء حاضر گردید.

او علاوه بر فقه و اصول و حدیث در طب و نجوم و ریاضیات و علم حروف و اعداد و طلسمات و فلسفه هم مطالعاتى داشت.

در سال 1209 ق، به دلیل بروز وبا به احساء بازگشت و در سال 1212 ق، دوباره به عتبات مراجعت کرد و سپس بصره را مسکن دائمى خویش قرار داد و در سال 1221 ق، به قصد زیارت امام رضا(ع) رهسپار خراسان شد و از آن‌جا به یزد رفت و بنا به درخواست مردم یزد در آن‌جا سکونت گزید و در آن‌جا شهرت بسیارى کسب نمود.

چندى بعد به دعوت فتحعلى شاه قاجار به تهران رفت و مورد احترام بسیار قرار گرفت[2] و سپس محمد على میرزا فرزند فتحعلى شاه، او را به کرمانشاهان دعوت کرد و از وى تجلیل بسیار نمود[3] و تا وفات محمد على میرزا در همان‌جا بود و سپس به قزوین رفت و مورد استقبال علماى آن‌جا قرار گرفت و در قزوین به اقامه‏ى نماز جماعت در مسجد شاه قزوین، و تدریس در مدرسه صالحیه اشتغال داشت، ولى به دلیل برخى از عقایدش از طرف ملا محمد تقى برغانى که از علماى بزرگ قزوین بود، تکفیر شد و حکم او مورد قبول علماى شیعه در ایران و عراق و سایر مراکز شیعه قرار گرفت.[4]

بعد از آن، قزوین را به قصد مشهد ترک گفت و سرانجام بعد از ایران به عراق و از آن‌جا رهسپار وطن خود شد و پیوسته در مسیر راه با بى‏اعتنایى مردم روبرو مى‏گردید. او در این سفر در قریه‏ى "هدیه" در سه منزلى مدینه درگذشت و در قبرستان بقیع به خاک سپرده شد.[5]

بعد از مرگ شیخ احمد، سید کاظم رشتى به ترویج افکار وى پرداخت و فرقه‏ى "کشفیه" را تأسیس نمود و از فرقه‏ى کشفیه، فرقه‏ى "بابیه" متولد شد.[6]

عقاید شیخ احمد احسائی

او داراى مسلک اخبارى بود و از جهت اعتقادى، جزو غلات محسوب مى‏گردد. وی معتقد بود:

  1. ائمه(‏ع) علل اربعه‏ى عالم هستند.[7]
  2. اصول دین عبارت‌اند از: معرفت اللَّه، معرفت انبیا، معرفت ائمه(ع) و معرفت رکن رابع که شیوخ و بزرگان شیخیه مى‏باشند.[8] بر همین اساس، از مختصات او؛ نفى عدل به عنوان اصلى از اصول دین و اعتقاد به رکن رابع است.
  3. قرآن کلام نبى(ص) است.[9]
  4. خدا با انبیا(ع) شىء واحدى هستند.[10]
  5. امام عصر(عج) به دلیل ترس، به عالم "حور قلیایى" گریخت و این عالمى روحانى، غیر از عالم مادى است.[11]

"کنت دوگو بینو" وزیر اسبق دولت فرانسه در دربار ایران در کتاب سه سال در ایران مى‏نویسد: فرق شیخیه با سایر شیعیان در این است که شیعیان مى‏گویند: امام دوازدهم زنده است و با قالب جسمانى روزگار مى‏گذراند، ولى شیخى‏ها مى‏گویند: امام دوازدهم با قالب روحانى زنده است.[12]

  1. پیوسته کسى در میان شیعه وجود دارد که به عنوان انسان کامل، سمت نیابت خاصه از حضرت حجت(عج) را بر عهده دارد، و البته او خود را صاحب این مقام مى‏دانست.[13] او نظریات خاصى در زمینه معراج پیامبر(ص)، معاد و... دارد که بررسى مجموعه‏ى آراء و افکار او مجال دیگرى مى‏طلبد.

در هر حال آثار و مؤلفات شیخ احمد از 135 کتاب و رساله، فزونى دارد که اکثر آنها به چاپ رسیده و از آن جمله است: جوامع الکلم، شرح الزیارة، شرح حکمة العرشیة، شرح مشاعر و... . کتاب‏هاى وى پر است از عبارت‏هاى معماگونه که در آثار صوفیه به چشم مى‏خورد.

سید محسن امین در این باب مى‏گوید: به کشفیه امورى نسبت داده مى‏شود که اگر درست باشد، غلو بوده و مایه‏ى خروج از دین است و از شیخ احمد و امثال او از علماى کشفیه، شطحات و عبارت‏هاى معما گونه‏اى صادر شده است که شبیه شطحات برخى از صوفیه است.[14]، [15]


[1]. استان احساء به مرکزیت شهر احساء، در شرق کشور عربستان سعودی واقع در شبه جزیره عربستان واقع شده که یکی از بزرگ ترین استان‌های این کشور است. و اکثریت جمعیت این منطقه را شیعیان، تشکیل می ‌دهند.

[2]. فتحعلى شاه علاوه بر استقبال گرم، مبلغى هنگفت و یک عباى مروارید دوزى شده را به وى هدیه کرد و حقوق مستمرى برایش تعیین نمود. دائرة المعارف تشیع، ج1، ص 500.

[3]. تعیین حقوق و مستمرى ماهانه و پرداخت مبلغ هزار تومان هزینه‏ى سفر و یک قریه‏ى بزرگ در حومه ی کرمانشاه، از هدایاى محمد على میرزا به وى بود. همان، ص 501 - 500.

[4]. از جمله کسانى که به کفر او حکم کردند، شیخ محمد حسن، صاحب جواهرالکلام و سید ابراهیم قزوینى، صاحب ضوابط الاصول و شریف العلماء مازندرانى، مى‏باشند. نوری، یحیی، خاتمیت پیامبر اسلام، ص 41.

[5]. دائرة المعارف تشیع، ج 1، ص500- 501؛ اعیان الشیعه، ج 2، ص 589 - 590؛ میرزا محمد، تنکابنى، قصص العلماء، ص 42 - 44؛ ربانى گلپایگانى، فرق و مذاهب کلام اسلامى، ص 329 - 335؛ مشکور، محمد جواد، فرهنگ و فرق اسلامى، ص 266 - 270.

[6]. مجله انتظار، ص 240 – 250 شماره اول، سال 1380؛ فرق و مذاهب کلام اسلامى، ص 329 - 335.

[7]. همان.

[8]. قصص العلما، ص 43.

[9]. مجله انتظار، شماره اول، ص 240 - 250.

[10]. همان.

[11]. همان.

[12]. مدرسى چهاردهى، مرتضی، شیخیگرى، بابیگرى، ص 41.

[13]. همان، ص73 - 75.

[14]. اعیان الشیعه، ج2، ص 589 - 590.

[15]. جهت مطالعه‌‏ى بیشتر، ر. ک: حیات شیخ احمد احسائی، نوشته ی فرزند شیخ احمد. ارشاد العلوم، کریم خان کرمانى. تاریخ نبیل، زرندى. ردّ شیخیه، محمد بن سید صالح، قزوینى موسوى. اسرار پیدایش شیخیه، بابیه، بهاییه، محمد کاظم، خالصى. خرافات شیخیه و کفریات ارشاد العوام، خالصى. کشف المراد (بررسى عقاید شیخیه)، حکیم هاشمى. الکرام البررة، ج 1، ص 88 - 91. دلیل المتحیرین، ترجمه، محمد کریم خان، ص 1- 51. مقدمه ی شواهد الربوبیة، سید جلال الدین، آشتیانى. عقاید الشیخیه، علاءالدین سید امیر محمد، الکاظمى القزوینى.

 

ترجمه پرسش در سایر زبانها
نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

پرسش های اتفاقی

پربازدیدترین ها