لطفا صبرکنید
10176
- اشتراک گذاری
موجودات هم از جهت ذات و هم از جهت صفات، نشانه های وجود خداوند متعال هستند؛ توضیح این که موجودات از نظر ذات و ماهیت ممکن الوجود هستند که در وجود و تحقق خود محتاج به خداوند واجب الوجود هستند؛ از این رو وجود و تحقق آنها دلیل بر وجود واجب تعالی و خداوند متعال است، بلکه براساس حکمت متعالیه وجود موجودات امکانی عین نیاز و وابستگی به واجب الوجود است؛ به بیان دیگر این گونه نیست که موجودات دارای ذاتی و وجودی باشند که محتاج به واجب الوجود است؛ بلکه وجود و ذات آنها عین احتیاج و فقر است.[1] البته بیان دقیق تر در این زمینه سخن عرفاست که معتقدند در عالم هستی فقط ذات متعالی خداوند موجود است و بقیه تجلی و ظهور اویند[2]، بنابراین باید گفت که در عالم هستی یک بود داریم و بقیه نمود آن بودند و این بیان آیه و نشانه بودن موجودات را بهتر می رساند؛ زیرا حقیقت آیه و نشانه چیزی جز نشان دادن نیست.
موجودات از نظر صفات نیز نشانه های وجود خداوند متعال هستند؛ مثلا نظم و هماهنگی موجود در آنها نشان گر وجود نیرویی آگاه و توانا است که نظم موجود در درون موجودات و نظم بیرونی حاکم بر روابط میان موجودات را ایجاد می کند؛ این نیروی آگاه و توانای بی پایان همان ذات متعالی خداوند است. چنان چه وجود حرکت در موجودات نیز نشانه وجود خداوند است؛ زیرا هر حرکت نیاز به فاعل و محرک غیر متحرک دارد و آن خداوند است.[3]
برای اطلاع بیشتر رجوع شود به سؤال 1041 (سایت: 1105) نمایه: فطرت و شناخت خدا.
[1] . جمیع الوجودات الإمکانیة و الإنیات الارتباطیة التعلقیة اعتبارات و شئون للوجود الواجبی و أشعة و ظلال للنور القیومی لا استقلال لها بحسب الهویة و لا یمکن ملاحظتها ذواتا منفصلة و إنیات مستقلة لأن التابعیة و التعلق بالغیر و الفقر و الحاجة عین حقائقها لا أن لها حقائق على حیالها عرض لها التعلق بالغیر و الفقر و الحاجة إلیه بل هی فی ذواتها محض الفاقة و التعلق فلا حقائق لها إلا کونها توابع لحقیقة واحدة فالحقیقة واحدة و لیس غیرها إلا شئونها و فنونها و حیثیاتها و أطوارها و لمعات نورها و ضلال ضوئها و تجلیات ذاتها . صدرا، اسفار الاربعة، ج 1، ص 47 ؛ ر. ک: طباطبایی، محمد حسین، نهایة الحکمة، ص 48، مؤسسة النشرالاسلامی لجامعة المدرسین، 1362، قم؛ جوادی آملی، عبدالله، رحیق مختوم، ج 5، ص 374 و 375 ، نشر اسراء، چاپ دوم، 1382.
[2] . جوادی آملی، عبدالله، تحریر تمهید القواعد، ص 14.
[3] . طباطبایی، محمد حسین، بدایة الحکمة، ص120، مکتبة الطباطبایی، قم الطبعة الثانیة ، 1397 هـ ق.