جستجوی پیشرفته
بازدید
5085
آخرین بروزرسانی: 1400/05/31
خلاصه پرسش
زندگی‌نامه و نحوه‌ی شهادت بریر بن خضیر همدانی در حماسه کربلا را بنویسید؟
پرسش
لطفاً زندگی‌نامه بریر بن خضیر همدانی را که روز عاشورا در رکاب امام حسین(ع) به شهادت رسید، بیان نمایید؟
پاسخ اجمالی

گزارش‌های معتبر تاریخی، بریر(بدیر)[1] بن خضیر همدانی را یکی از افرادی اعلام می‌کنند که روز عاشورا و در رکاب امام حسین(ع) به نبرد برخاست و نام خود را در زمره‌ی شهدای کربلا ثبت نمود.[2] برخی نام وی را زید و یا یزید بن حصین و یا بریر بن حضیر ذکر کرده‌اند؛ اما صحیح آن است که نام وی بریر بن خضیر همدانی است.[3]

بریر یکی از بندگان صالح خداوند،[4] و از داناترین افراد‏ به قرآن بود،[5] و در مسجد جامع کوفه به تلاوت قرآن می‌پرداخت.[6]

محافظت از امام حسین(ع)

در هنگامه‌ی عاشورا که امام حسین(ع) قصد نظافت، شست‌وشو و معطر کردن بدن خویش را داشت، بریر بن خضیر به همراه عبدالرحمن بن عبد ربه، بر در خیمه ایستادند و هر یک از آنها تلاش داشتند تا بعد از امام(ع) به نظافت بپردازند. در همین فرصت، بریر با عبدالرحمن به شوخی و بذله‌‏گویى می‌پرداخت. عبدالرحمن به وى گفت: اکنون وقت این شوخی‌ها‏ نیست! بریر پاسخ داد: به خدا که قوم من می‌‏دانند، نه در پیرى و نه در جوانى یاوه‌گویى را دوست نمی‌داشتم. اما از آنچه در انتظارم می‌باشد و بشارتش به من رسیده خوشحالم. به خدا سوگند که فاصله‌ی بین ما با زنان سفیدرو و زیباچشم بهشتى تنها به اندازه‌ای است که دشمنان شمشیرهای خود را بر ما فرود آورند...![7]

دفاع از امام حسین(ع)

بریر در کربلا چندین مرتبه برای دفاع از امام(ع) سخنرانی کرد که نشان از وفاداری او نسبت به سیدالشهدا دارد:

  1. شب عاشورا

بعد از اتمام حجت امام حسین(ع) با یارانشان در شب عاشورا، برخی از آنان با سخنانی وفاداری خود به امام را اعلام نمودند. پس از سخنان زهیر بن قین و هلال بن نافع بود که بریر بن خضیر همدانی با این عبارات به ابراز وفاداری پرداخت: ای فرزند رسول خدا، سوگند به خدا این منتّی از خداوند بر ما است که با جهاد در کنارتان و پاره‌ پاره‌ شدن پیکرمان، فردای قیامت جد تو شفیع ما باشد![8] هرگز آن گروهی که همراهی پسر پیامبرشان را از دست بدهند، رستگار نخواهند شد! اف بر آنان که فردای قیامت با چه عذابی خواهند داشت.[9]

  1. نصیحت عمر بن سعد

بریر بن خضیر همدانی از امام حسین(ع) خواست تا با عمر بن سعد دیداری داشته و وی را نصیحت کند. آن‌حضرت(ع) فرمود: هر آنچه صلاح و صواب می‌دانی، عمل کن. بریر به سمت لشکرگاه عمر سعد رفت و داخل خیمه‌اش شد؛ اما سلام نکرد. ابن سعد خشمگین شد و گفت مگر من مسلمان نیستم و خدا و رسول خدا(ص) را نمی‌شناسم که بر من سلام نکردی؟ بریر گفت: اگر تو مسلمان بودی و به خدا و رسولش ایمان داشتی، با فرزندان و اهل‌ بیت او به نبرد برنمی‌خاستی و آب را بر ایشان نمی‌بستی! ای عمر، تو ادعای مسلمانی داری و با محمّد مصطفی(ص) دشمنی می‌کنی! این چه دین و آیین است که تو داری؟! آب فرات در مقابل حسین بن علی(ع) و فرزندان و خانواده‌اش می‌درخشد و ایشان صفای این آب را می‏بینند، ولی کودکان خردسال او از تشنگی هلاک می‏شوند با آن‌که لشکر تو و سگ‌ها و حیوانات وحشی و پرندگان از آن سیراب می‏گردند! خودت انصاف ده که چگونه بگویم تو مسلمانی! عمر سعد وقتی این سخنان را شنید، ساکت شد و بعد از مدتی گفت: راست می‌گویی ای بریر! هر کسی با حسین بن علی(ع) و فرزندان او جنگ کند و حق ایشان را پایمال کند، جایش در آتش دوزخ‌ خواهد بود؛ اما نمی‌توانم از فرمانروایی شهر بزرگ و آباد «ری» چشم‌پوشی‌ کنم![10]

  1. تلاش برای هدایت سپاه عمر سعد

بر اساس برخی گزارش‌های تاریخی، امام حسین(ع) از بریر خواست تا به سمت سپاه عمر بن سعد برود و آنان را نصیحت نماید. بریر نیز به سمت آنها رفت و گفت: «ای مردم از خدا بترسید! فرزندان، ذریه، عترت، دختران و حریم محمد(ص) در مقابل شما قرار دارند! با آنان چه می‌کنید؟! گروهی از سپاه عمر سعد گفتند: می‌خواهیم آنها را نزد عبیدالله ببریم تا درباره‌ی‌ آنان تصمیم بگیرد! بریر گفت: آیا قبول نمی‌کنید به همان مکانی که از آن‌جا آمده‌اند(مکه) برگردند؟! آیا نامه‌ها و پیمان‌های خود را فراموش کرده‌اید؟! وای بر شما! شما اهل‌بیت پیامبرتان را دعوت کردید تا جان خود را در راه او فدا کنید، اینک که نزد شما آمده‌اند، آنان را به عبیدالله بن زیاد تسلیم می‌کنید، و مانع دسترسی آنان به آب روان می‌شوید؟! آبی که یهود، نصاری و مجوس از آن می‌نوشند و کلاغ‌ها و خوک‌ها در آن رفت و آمد می‌کنند را از آنان دریغ می‌‌ورزید؟! درباره‌ی فرزندان رسول خدا(ص) چه بد عمل کردید. خداوند شما را در قیامت سیراب نکند، وای بر شما! این حسن و حسین(ع) دو سید از اهل بهشت هستند.[11]

مباهله بریر با یزید بن معقل[12]

یزید بن معقل از بنی‌عمیرة بن ربیعه، به بریر گفت: می‌بینی که خداوند چه رفتاری با تو داشت؟! بریر پاسخ داد: خداوند با ما به نیکی رفتار کرد و با تو به بدی! یزید گفت: با آن‌که تا کنون دروغ‌گو نبودی، امروز دروغ می‌گویی! آیا به یاد داری که‏ من همراه تو در منطقه بنی‌لوذان بودیم و تو می‌گفتی که عثمان بن عفان بر خود ستم کرد و معاویه گمراه و گمراه‌کننده بود و علی بن ابی‌طالب(ع) پیشوای هدایت و حق است؟! بریر گفت: گواهی می‏دهم که این نظر و سخن من است! یزید بن معقل گفت: پس من نیز گواهی می‏دهم که تو از گمراهانی! بریر گفت: می‏خواهی که مباهله ‏کنیم و از خداوند بخواهیم که دروغ‌گو را لعنت کرده و آن‌را که بر باطل است بکشد؟! آن‌گاه می‏آیم و با تو مبارزه می‏کنم! آن دو دست‏ها را به سوی آسمان بلند کردند و دعا کردند که خداوند کاری کند که فردی که برحق است، بتواند فردی که بر باطل است را بکُشد و سپس آن دو به مبارزه پرداخته و یزید توسط بریر کشته شد.[13]

شهادت بریر

بریر در روز عاشورا بعد از عبدالله بن ابی‌عروه غفاری،[14] یا وهب بن عبدالله بن حباب کلبی،[15]‏ و یا حرّ بن یزید ریاحی[16] و قبل از مالک بن انس کاهلی،[17] در حالی که این اشعاری را زمزمه می‌کرد، به میدان رفت:

«أَنَا بُرَیرٌ وَ أَبِی خُضَیرٌ          لَا خَیرَ فِی مَنْ لَیسَ فِیهِ خَیر»؛[18]

من بریر و پدرم خضیره است. آن‌کسی که صاحب خیری نیست نباید به او امید خیر داشت.‏

در برخی منابع نیز این اشعار حماسی برای وی ثبت شده است:

«أَنَا بُرَیرٌ وَ أَبِی خُضَیرٌ                                     لَیثٌ یرُوعُ الْأُسْدَ عِنْدَ الزَّئْر

یعْرِفُ فِینَا الْخَیرَ أَهْلُ الْخَیرِ                                      أَضْرِبُکمْ وَ لَا أَرَی مِنْ ضَیرٍ

کذَلِک فَعَلَ الْخَیرُ فِی بُرَیر»؛[19]

من بریر، پسر خضیر هستم. من شیری هستم که شیران از غرش من می‌ترسند. افرادی که اهل خیر هستند نیکوکاری ما را می‌دانند. من شما را با شمشیر می‏زنم و ضرری نمی‌بینم. کار خیر بریر این‌گونه است!

بر اساس برخی گزارش‌ها وی حدود سی نفر از افراد سپاه عمر بن سعد را کشت.[20]

در این درگیری‌ها یزید بن معقل (که با او مباهله کرده بود) ضربه‌ای بر بریر بن خضیر زد؛ اما ضربه‌‌اش مؤثر نبود. اما بریر با ضربت شمشیر خود، وی را به هلاکت رساند. سپس رضی بن منقذ عبدی بر بریر حمله کرد. در حین درگیری آنها، کعب بن جابر ازدی بر بریر حمله کرد و نیزه‌ای از پشت بر او زد، سپس وی را با ضربت شمشیری به شهادت رساند.

بعد از پایان جنگ، وقتی کعب بن جابر به منزل خود برگشت، همسرش به او گفت تو دشمن فرزند فاطمه‏(س) را یاری کردی و بریر، یکی از برترین قاریان قرآن را کشتی! من دیگر با تو سخن نخواهم گفت.[21]

البته بر اساس برخی از گزارش‌ها شخصی به نام بحیر،[22] یا بجیر بن اوس ضبی‏[23] بریر را به شهادت رساند. پسر عموی بحیر به او گفت: وای بر تو. تو بریر بن خضیر را کشتی. چگونه فردای قیامت خدای خود را ملاقات خواهی کرد؟! او پشیمان شد و اشعاری با این مضمون سرود:

ای کاش من در رحم مادرم خون حیضی می‌بودم و در روز جنگ با حسین بن علی(ع) در میان قبرها بودم. ای وای بر من! من نزد خدای خود چه جوابی بگویم؟ چه حجت و دلیلی در روز وانفسا خواهم داشت.[24]

سلام بر بریر در زیارت‌نامه‌ها

در زیارت‌نامه‌ی امام حسین(ع) در نیمه شعبان، این‌گونه از بریر تجلیل شده است:

«السَّلَامُ عَلَی بُرَیرِ بْنِ خُضَیر»؛[25] سلام بر بریر بن خضیر.

 


[1]. شیخ صدوق، امالی، ص 160 – 161، بیروت، اعلمی، چاپ پنجم، 1400ق.

[2]. ابن اثیر جزری، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، ج 4، ص 60، بیروت، دار صادر، 1385ق؛ بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، تحقیق، زکار، سهیل، زرکلی، ج 3، ص 187، ریاض، بیروت، دار الفکر، چاپ اول، 1417ق؛ ابن اعثم کوفی، احمد بن اعثم، الفتوح، تحقیق، شیری، علی، ج 5، ص 96، بیروت، دار الاضواء ، 1411ق.

[3]. کشی، محمد بن عمر، اختیار معرفة الرجال، محقق، مصحح، شیخ طوسی، محمد بن حسن، مصطفوی، حسن،‏ ص 123، مؤسسه نشر دانشگاه مشهد، چاپ اول، 1409ق.

[4]. خوارزمی‏، موفق بن احمد، مقتل الحسین(ع)، ج 2، ص 14، قم، انوار الهدی‏، چاپ دوم، 1423ق.

[5]. امالی، ص 160 – 161.

[6]. ابو مخنف کوفی، لوط بن یحیی، وقعة الطف، محقق، مصحح، یوسفی غروی، محمد هادی‏، ص 36، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ سوم، 1417ق.

[7]. الکامل فی التاریخ، ج 4، ص 60؛ سید بن طاوس، اللهوف فی قتلی الطفوف، ص 95، تهران، نشر جهان، چاپ اول، 1348ش؛ ر. ک: «غسل و تشنگی امام حسین(ع) در عاشورا»، 1406.

[8]. اللهوف فی قتلی الطفوف، ص 80.

[9]. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 44، ص 383، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403ق.

[10]. الفتوح، ج ‏5، ص 96.

[11]. همان، ص 100.

[12]. وی غیر از یزید بن معقلی است که بر اساس برخی از گزارش‌های تاریخی در سپاه امام حسین(ع) بود و به شهادت رسید.

[13]. طبری، أبو جعفر محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک(تاریخ طبری)، تحقیق، ابراهیم، محمد أبو الفضل، ج 5، ص 431 – 432، بیروت، دار التراث، چاپ دوم، 1387ق.

[14]. امالی، ص 160.

[15]. بحار الانوار، ج 45، ص 16.

[16]. همان، ص 15.

[17]. امالی، ص 161.

[18]. همان، ص 160 – 161.

[19]. ابن شهر آشوب مازندرانی، مناقب آل أبی طالب(ع)، ج 4، ص 100 – 101، قم، علامه، چاپ اول، 1379ق.

[20]. امالی، ص 161.

[21]. الکامل فی التاریخ، ج 4، ص 67-66.

[22]. بحار الانوار، ج 45، ص 15.

[23]. کرکی حائری‏، سید محمد، تسلیة المجالس و زینة المجالس‏، ج 2، ص 283، قم، مؤسسة المعارف الإسلامیة، چاپ اوّل‏، 1418ق.

[24]. بحار الانوار، ج 45، ص 16.

[25]. سید ابن طاووس، رضی الدین علی، الاقبال بالاعمال الحسنة، ج 2، ص 713، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ دوم، 1409ق.

نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

پرسش های اتفاقی

پربازدیدترین ها